اخبار داغ

یادداشت/

روزه خواران در حاشیه امن اجتماعی/ قایق جامعه غرق در رخوت نشود

روزه خواران در حاشیه امن اجتماعی/ قایق جامعه غرق در رخوت نشود
قصه ی مردی که سعی داشت بخشی از قایقی را که خود در آن نشسته بود را بشکافد به یاد داریم، اما از چه رو این گونه بی تفاوت شده ایم و به انتظار غرق در دریای رخوت نشسته ایم.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل از صبح قزوین؛ ماه مبارک رمضان، ورودی بازار قزوین و دو نوجوان که از موهایی که پشت لبشان سبز شده می توان فهمید که به سن تکلیف و بلوغ رسیده اند، در دست یکی از آن دو، یک کیسه نایلون پر از تخمه آفتابگردان است و نوجوان مذکور با سرعت تخمه ها را یکی پس از دیگری می شکند و پس از خوردن پوستش را پرتاب می کند…

, شبکه اطلاع رسانی دانا , صبح قزوین,

همان روز در یکی از کوچه های مولوی مردی میانسال روی یک چهار پایه و در مجاورت یک مغازه بقالی در حالی نشسته است که یک بستنی چوبی که اصطلاحا “کیم ” نامیده می شود را با ولعی هر چه تمامتر لیس می زند…

,

و مردم، از کنار این دو صحنه می گذرند و تنها، دختری جوان زیر لب غرولند کنان بی آن که آن ها شنیده باشند از کنارشان می گذرد..

,

و در این میان آن چه ناپسند تر است، بی تفاوتی جمعیت کثیری است که از کنار این هنجار شکنی عبور می کند…

,

ماه رمضان، سال پیش، سبزه میدان، کنار دکه ی روزنامه فروشی، مردی کیکی می خرد و سپس بی تفاوت شروع به خوردن آن می کند، از دو نفری که از نزدیک  شاهد این صحنه هستند، یکی شروع به سخن گفتن می کند و با بیان اینکه چرا در ملا عام روزه خواری می کنی؟ سعی در بازداشتن مرد مذکور از ادامه ی این حرام آشکار می شود. مرد با لحنی گستاخانه و گفتن بد و بیراه، او را متوجه می کند که به وی ربطی ندارد.

,

حال دو پرسش اساسی مطرح می شود: نخست آن که چرا شهروندان مسلمان اقدام به روزه خواری در ملا عام می کنند؟ و دوم این که چرا مردم در قبال این منکر آشکار اقدام به نهی نمی کنند.

,

آیا مردم تذکر دادن را وظیفه ی نیروی انتظامی  می دانند؟ یا آن ها برای اجتناب از بحث و درگیری به اصطلاح تلاش می کنند تا سری که درد نمی کند دستمال نبدند؟

,

 و اگر ناهی از منکری به فرد روزه خواری در ملا عام تذکر دهد و کار به درگیری کشیده شود، کدام از آن دو قانون شکن خواهند بود؟ آیا از ناهی منکر حمایت خواهد شد یا این کار تنها در انحصار نیروی انتظامی است؟

,

در هر صورت چیزی که در سال های اخیر بسیار مشهود است، سکوت مردم در خصوص هنجار شکنی هاست و نوعی رخوت و بی تفاوتی در آن ها، رخوتی که منجر شد تا خیابان هایی که تا چندین سال قبل بدحجابی در آن بسیار کمرنگ و در حاشیه باشد، امروز طیف غالب و گسترده ای گردد که افراد محجبه را در حاشیه قرار دهد و در این میان آن کس که طرد شده  و سرخورده است بدحجاب نیست بلکه شخصی است که به قانون و واجب حجاب عمل نموده است.

,

اگر روند کنونی بی تفاوتی مردم در خصوص قانون شکنی ها و سکوت آن ها  ادامه یابد، امر بعیدی نیست که در آینده ای نه چندان دور روزه خواری در ملا عام همه گیر شود و این روزه داران خواهند بود که سرخورده می شوند و همانطور که این روزها افرادی که دارای اعتماد به نفس ضعیف و باورهای سستی هستند سعی می کنند در بدحجابی هم رنگ دیگران شوند، این هم رنگی به روزه خواری هم تسری یابد.

,

 و شاید مردم پس از انقلاب به واسطه اسلامی شدن حکومت، امر به معروف و نهی از منکر را از وظایف دولت دانستند، چیزی که در روزهای اول انقلاب با عنوان کمیته پر رنگ بود و چنان این امر را انجام می داد که نیازی به حرکت مردمی در این خصوص نبود، اما با گذشت زمان امر به معروف و نهی ازمنکر از سوی دولت کم رنگ و کم رنگ تر شد، در حالی که باور و عادت مردم بر اعمال این قانون توسط دولت باقی مانده بود.

,

در ذهن بسیاری از ما مثال مردمانی که سوار بر قایق بودند و یکی از آن ها اقدام به سوراخ نمودن جای خویش نمود، هنوز تازه است، پس از چه رو این همه بی تفاوت شده ایم و فراموش کرده ایم، که اگر در قایق جامعه شکافی ایجاد شود همه غرق خواهیم شد، و چرا مثال برزخ را با دنیا اشتباه گرفته ایم و در حالی که زنده ایم می گوییم هر کس را در قبر خود می گذارند در حالی که همه روزه در دنیا می بینیم و می دانیم که این جا تر و خشک با هم می سوزند!

,

انتهای پیام/۳۰۰۸/خ

,

صبح قزوین؛ ماه مبارک رمضان، ورودی بازار قزوین و دو نوجوان که از موهایی که پشت لبشان سبز شده می توان فهمید که به سن تکلیف و بلوغ رسیده اند، در دست یکی از آن دو، یک کیسه نایلون پر از تخمه آفتابگردان است و نوجوان مذکور با سرعت تخمه ها را یکی پس از دیگری می شکند و پس از خوردن پوستش را پرتاب می کند…

, صبح قزوین,

همان روز در یکی از کوچه های مولوی مردی میانسال روی یک چهار پایه و در مجاورت یک مغازه بقالی در حالی نشسته است که یک بستنی چوبی که اصطلاحا “کیم ” نامیده می شود را با ولعی هر چه تمامتر لیس می زند…

,

و مردم، از کنار این دو صحنه می گذرند و تنها، دختری جوان زیر لب غرولند کنان بی آن که آن ها شنیده باشند از کنارشان می گذرد..

,

و در این میان آن چه ناپسند تر است، بی تفاوتی جمعیت کثیری است که از کنار این هنجار شکنی عبور می کند…

,

ماه رمضان، سال پیش، سبزه میدان، کنار دکه ی روزنامه فروشی، مردی کیکی می خرد و سپس بی تفاوت شروع به خوردن آن می کند، از دو نفری که از نزدیک  شاهد این صحنه هستند، یکی شروع به سخن گفتن می کند و با بیان اینکه چرا در ملا عام روزه خواری می کنی؟ سعی در بازداشتن مرد مذکور از ادامه ی این حرام آشکار می شود. مرد با لحنی گستاخانه و گفتن بد و بیراه، او را متوجه می کند که به وی ربطی ندارد.

,

حال دو پرسش اساسی مطرح می شود: نخست آن که چرا شهروندان مسلمان اقدام به روزه خواری در ملا عام می کنند؟ و دوم این که چرا مردم در قبال این منکر آشکار اقدام به نهی نمی کنند.

,

آیا مردم تذکر دادن را وظیفه ی نیروی انتظامی  می دانند؟ یا آن ها برای اجتناب از بحث و درگیری به اصطلاح تلاش می کنند تا سری که درد نمی کند دستمال نبدند؟

,

 و اگر ناهی از منکری به فرد روزه خواری در ملا عام تذکر دهد و کار به درگیری کشیده شود، کدام از آن دو قانون شکن خواهند بود؟ آیا از ناهی منکر حمایت خواهد شد یا این کار تنها در انحصار نیروی انتظامی است؟

,

در هر صورت چیزی که در سال های اخیر بسیار مشهود است، سکوت مردم در خصوص هنجار شکنی هاست و نوعی رخوت و بی تفاوتی در آن ها، رخوتی که منجر شد تا خیابان هایی که تا چندین سال قبل بدحجابی در آن بسیار کمرنگ و در حاشیه باشد، امروز طیف غالب و گسترده ای گردد که افراد محجبه را در حاشیه قرار دهد و در این میان آن کس که طرد شده  و سرخورده است بدحجاب نیست بلکه شخصی است که به قانون و واجب حجاب عمل نموده است.

,

اگر روند کنونی بی تفاوتی مردم در خصوص قانون شکنی ها و سکوت آن ها  ادامه یابد، امر بعیدی نیست که در آینده ای نه چندان دور روزه خواری در ملا عام همه گیر شود و این روزه داران خواهند بود که سرخورده می شوند و همانطور که این روزها افرادی که دارای اعتماد به نفس ضعیف و باورهای سستی هستند سعی می کنند در بدحجابی هم رنگ دیگران شوند، این هم رنگی به روزه خواری هم تسری یابد.

,

 و شاید مردم پس از انقلاب به واسطه اسلامی شدن حکومت، امر به معروف و نهی از منکر را از وظایف دولت دانستند، چیزی که در روزهای اول انقلاب با عنوان کمیته پر رنگ بود و چنان این امر را انجام می داد که نیازی به حرکت مردمی در این خصوص نبود، اما با گذشت زمان امر به معروف و نهی ازمنکر از سوی دولت کم رنگ و کم رنگ تر شد، در حالی که باور و عادت مردم بر اعمال این قانون توسط دولت باقی مانده بود.

,

در ذهن بسیاری از ما مثال مردمانی که سوار بر قایق بودند و یکی از آن ها اقدام به سوراخ نمودن جای خویش نمود، هنوز تازه است، پس از چه رو این همه بی تفاوت شده ایم و فراموش کرده ایم، که اگر در قایق جامعه شکافی ایجاد شود همه غرق خواهیم شد، و چرا مثال برزخ را با دنیا اشتباه گرفته ایم و در حالی که زنده ایم می گوییم هر کس را در قبر خود می گذارند در حالی که همه روزه در دنیا می بینیم و می دانیم که این جا تر و خشک با هم می سوزند!

,

انتهای پیام/۳۰۰۸/خ

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه