اخبار داغ

گفتگو خواندنی با یک معتادشیشه ای

از اُوِر دوز کردن در قبر تا صحبت کردن با حیوانات در حالت توهم

از اُوِر دوز کردن در قبر تا صحبت کردن با حیوانات در حالت توهم
مهرداد 6 ماه و 15 روز است که قطع مصرف دارد، می گوید: اعتیاد را از هروئین شروع کرده است،کراک و شیشه و بقیه مواد را هم تجربه کرده ، 21 شب زمستانی را در یک قبر صبح کرده و در عالم توهم شاهد تشکر سوسک هم بوده اما چیزی که نمی تواند با آن کنار بیاید طلاق همسرش است.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل اترک نیوز، با هماهنگی دکتر جهانگیری نماینده مراکز ترک اعتیاد خراسان شمالی در سازمان نظام پزشکی قرار شد با مهرداد که سابقه استفاده از انواع مواد مخدر را داشته مصاحبه ای انجام دهم.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,  اترک نیوز,
تصور می کردم کسی که با او مصاحبه می کنم فردی لاغر و نحیف که توان جمسی زیادی ندارد باشد، راس ساعت مقرر در کلینیک ترک اعتیاد حاضر می شوم در اتاق انتظار کلینیک  چند آقای جوان نشسته اند که ظاهر یکی از آن ها توجهم را جلب می کند هیچ شباهتی به یک معتاد ندارد، کنجکاو بودم بدانم این فرد برای چه به کلینیک ترک اعتیاد آمده است.
,
 
,
, ,
 
,
 
,
کسی که قرار است با او مصاحبه کنم به گفته دکتر جهانگیری سابقه استفاده از انواع مخدر های صنعتی ، سرقت ، طلاق ، اقدام به خودکشی، کارتن خوابی و توهم و گفتگو با حیوانات را وقتی که توهم می زند ،دارد.
,
وقتی برای مصاحبه وارد اتاق می شوم کسی که قرار است با او مصاحبه کنم دقیقا همان فردی است که کنجکاو بودم بدانم برای چه به این جا آمده است.
,
از او می خواهم که مصاحبه را شروع کنم ، می گوید هر سئوالی که دارید از من بپرسید من اینجا آمده ام حقایقی را بگوییم که شاید با بازگو کردن آن بتوانم کمکی به هم دردانم بکنم گفتگو را با این سئوال آغاز می کنیم:
,
اولین باری که مواد مصرف کردید چند سال داشتید؟
,
سربازی نرفته بودم، هفده سالم بود.
,
چه موادی مصرف کردین؟
,
هروئین. مصرف کننده های هروئین را دیده بودم همیشه از مصرف کننده های هرویین می ترسیدم، اما خودم گرفتار شدم.
,
پس چطور شد هروئین استفاده کردین؟
,
حس کنجکاوی و احساس تنهایی. با ترس و لرز امتحانش کردم و یه دفعه ای دیدم که مجبورم همیشه مصرفش کنم. به سرعت گرفتارش شدم. همیشه دوست داشتم بهترین باشم  و چیزای جدید رو تجربه کنم. تا سال آخر دبیرستان شاگرد اول بودم. همیشه دوست داشتم کاپیتان تیم باشم. همیشه دوست داشتم اون بهترینه باشم، توی گروه دوست داشتم سرگروه باشم. این حس کنجکاویم قوی بود،پیدا کردن چیزای جدید،شناختن چیزای ناشناخته. رفیق خیلی تاثیر داشت، وقتی دوست داری چیزای جدید کشف کنی اونم توی سن 17 سالگی امکان داره گیر آدم های نااهل بیفتی. یکی از رفیقام مصرف کننده بود به من پیشنهاد داد منم به خاطر همون احساسم قبول کردم و با یک پیشنهاد این اتفاق افتاد و اولین باری که من مواد مصرف کردم احساس کردم این خلاء پر شد.
,
کجا مصرف کردی؟
,
خونه یه شخص مصرف کننده که سه چهار ماه بیشتر نبود باهاش آشنا شده بودم.
,
کسی در خانواده شما مواد مصرف می کرد؟
,
پدرم مصرف کننده بود ولی نه مصرف کننده موادی که من مصرف می کردم. اون مواد سنتی مصرف می کرد اما الان 10 ساله که مصرف نمی کنه.
,
چندوقت بعد از اعتیاد خانواده فهمیدند؟
,
 
,
فکر می کنم به سرعت این اتفاق افتاد ولی نمی خواستن باور کنن، کمتر از یک سال. اون اوایل هرروز که مصرف نمی کردم. تفریحی بود، یه روز می زدم تا یه هفته نمی زدم، یه روز می زدم یه ماه نمی زدم تا این که کم کم به اجبار رسید، مجبور بودم روزی چند بار بزنم.
,
مدتی که خانواده خبر نداشتن از لحاظ مالی منو تامین می کردند ولی بعدا قطع شد، یه مدتی سر کار می رفتم و پول موادمو خودم در می آوردم. تا زمانی که دیگه از خانوادم طرد شدم، مدتی بیرون خونه زندگی می کردم که خیلی ها بهش می گن کارتن خوابی!
,
اولین کسی که فهمید کی بود؟
,
مادر اولین کسی هست که می فهمد فرزندش اعتیاد دارد.
,
وقتی فهمیدند چه رفتاری باهات داشتند؟
,
از همون اولین باری که این اتفاق علنی شد بارها خانواده ام خواستند کمکم کنند. تو خونه خوابیدم، دوستام جمع شدن بهم کمک کنن. ترک می کردم ولی نمی دونستم چطور می شوداین قطع مصرف ها باقی بماند. آگاهی نداشتم نمی دانستم باید چیکار کنم. مدتی طول می کشید باز می دیدم دوباره مصرف می کنم.
,
 
,
, ,
 
,
چرا شروع کردی به تزریق مواد؟
,
می دیدم کسانی که تزریق می کنن راحت تر به نئشگی می رسند ، من باید نیم ساعت یا یک ساعت می نشستم تا به آرامش میرسیدم ولی اونا توی 10 ثانیه به این آرامش می رسیدن. 
,
کی تاثیر اعتیاد توی چهرت مشخص شد؟
,
تو همون سال اول تغییرایجاد می شود.
,
وقتی خانواده باخبر شدن شما چه رفتاری داشتین؟
,
اوایل موضع گیری می کردم، انکار می کردم ، دوست نداشتم بفهمند. می گفتم به شما اشتباه گفتند من فقط مریضم و از این حرفا، ولی دیگه بعد  مدتی دیدم فایده ای نداره.
,
عذاب وجدان داشتم. من عاشق مادرم هستم، می دیدم چقدر برایم گریه می کند ولی کاری از دستم بر نمی آمد . می خواستم مصرف نکنم ولی وقتی مصرف نمی کردم درد می کشیدم، دل تنگی داشتم، حالم بد می شد. حالت هایی که تو خماری برای هر معتادی پیش می آید. مجبور بودم حالمو خوب کنم.
,
از کجا مواد تهیه می کردی؟
,
تهیه مواد آسانتر از خرید یک نان است.محله هایی هستند که به هر کوچه وارد می شوی می توانی به راحتی مواد تهیه کنی.
,
پول مواد رو از کجا می آوردی؟
,
سرقت و برداشتن وسایل  از خونه طبیعی ترین کارم بود. برداشتن پول از جیب پدراز کیف خواهر. الان وقتی به این ها فکر می کنم کمک می کنه که دیگه سمت مواد نروم. خیلی اتفاقات دردناکی می افتاد . وقتی این اتفاقات داخل خونه خودت و بین عزیزترین کسانت می افتد دیگر به مردم بیرون اصلا رحم نمی کنی.برای تهیه پول مواد هم جابه جا می کردم.
,
توی خونه مصرف نمی کردین؟
,
نه . توی محله هایی که جنس می خریدم پاتوق هایی هم برای مصرف بود، اونجا مصرف می کردم.
,
بدترین اتفاقی که توی این دوران تجربه کردی چی بود؟
,
من با خیلی از اتفاقات تلخ زندگیم و کارهای که انجام دادم  کنار آمدم ، با سرقت هایی که کردم کنار آمدم ولی با طلاق همسرم نمی توانم کنار بیاییم و همیشه خودم را سرزنش می کنم .
,
کی ازدواج کردی؟
,
سال 91 ازدواج کردم.
,
زندگی مشترک شما چند وقت طول کشید؟
,
به دو سال نکشید .اما همین مدت کوتاه قشنگترین دوران زندگی من بود. دانشگاه قبول شدم ، در یک شرکت  با درآمد مناسب مشغول به کار شدم.اما این روز ها زیاد طول نکشید و دوباره برگشتم وباعث شد همسرم از من  طلاق بگیرد.
,
همسرت نمی دانست اعتیاد داری؟
,
گفته بودم قبلا معتاد بودم. اما وقتی ازدواج کردیم در دوران قطع مصرف بودم.
,
 
,
, ,
 
,
همسرتون انگیزه ای برای ترک نشد؟
,
من در 18 سالی که مصرف کردم در ترک هم بودم اما نمی دانستم چطور باید پاک بمانم.همسرم انتظاراتی داشت اما من نمی توانستم آن ها را برآورده کنم. زندگی یک مصرف کننده تزریقی هروئین فاجعه است هر روز صبح که از خانه برای خرید و مصرف مواد بیرون می رفتم همسرم گریه می کرد که نرو من هم گریه می کردم چون نمی توانستم درد را تحمل کنم. قطع مصرف می کردم بارها تصمیم به ترک می گرفتم ،من استاد قطع مصرف هستم بعد یک ماه قطع مصرف دوباره بر می گشتم.
,
چند وقته قطع مصرف کردین؟
,
6 ماه و 15 روز. تعداد روزها مهم نیست مهم اون انگیزه است. باید فکر آدم عوض شود. اتفاقی که تا به حال تجربه نکرده بودم. الان در یک مرکز سم زدایی کار می کنم و می خواهم به همدردام کمک کنم .
,
سابقه زندگی بیرون از خانه داشتین؟
,
یازده سال پیش من 21 شب سرد را در قبری که پر بود از سرنگ های استفاده شده و دیوارهایش خونی بود، گذراندم. دوتا پتو داشتم چند  بارونی و دوتا شلوار از روی هم می پوشیدم. یکی از (مصرف بیش از حد) اوور دوزهای من هم همان جا اتفاق افتاد. یک شب که خیلی سرد بود برای اینکه از سرما نمیرم موادی که برای صبح بود را هم شب استفاده کردم، نزدیک های صبح بود منتظر بودم هوا روشن شود که از قبر بیرون بیامی دیدم قبر تاریک می شود. نفهمیدم چطور شده بود که زنده مانده بودم چون 48 ساعت در قبر افتاده بودم.
,
تا به حال دستگیر شدین؟
,
بله خیلی دستگیر شدم اما بعد از دستگیری پدرم جریمه می داد و یا شلاقم می زدن و آزاد می شدم. 
,
در دوران دانشجویی هم مصرف می کردین؟
,
بله هر طوری بود خودمو جمع و جور می کردم .توی دستشویی دانشگاه مصرف می کردم تا بتوانم سر کلاس بشینم.
,
چه حسی داشتین وقتی مصرف می کردین؟
,
اوایل لذتش خیلی زیاده، احساسی که بهت میده خیلی زیاده مجبورت می کنه تکرارش کنی. نئشه گی زیادی داره که باعث میشه تکرارش کنی و این تکرار باعث خراب شدن میشه. بعد از مدتی هیچ چیزی برات نمی ماند و تنها کارت تامین هزینه مواد و مصرف می شود. 
,
 
,
, ,
 
,
شیشه توهم دارد؟ شما دچار توهم هم شدین؟
,
بله . شیشه چون باعث بی خوابی می شود که شاید این بی خوابیه باعث می شود دچار توهم بشوی. صدای جیغ می شنیدم. یکبار از زیرزمین صدای کمک شنیدم رفتم داخل دیدم یک سوسک به پشت افتاده و بچه هاش دورشو گرفتن ! با انگشتم اونو برگردوندم از من تشکر کرد و با بچه هاش رفت. الان که فکر می کنم می بینم  چیزی غیرممکنه ولی من می شنیدم.
,
شما مصرف کراک هم داشتین. میگن کراک بدن رو کرم می اندازه شما چطور بدنتون سالمه؟
,
من به چشم خودم دیدم آدم هایی که به خاطر مصرف کراک بدنشون کرم افتاده ولی من خیلی رعایت می کردم که این اتفاق برایم نیافتد اما عوارضی برای بدنم داشته.
,
چطور شد تصمیم گرفتین ترک کنید؟
,
گفتم جدایی از همسرم بدترین اتفاق زندگیم بود وقتی از همسرم جدا شدم در بخش اعصاب و روان یکی از بیمارستان ها بستری شدم و حتی اقدام به خود کشی کردم.تا از این وضعیت رها شوم.هیچ تصمیمی نمی توانستم بگیرم چون مصرف کننده شیشه خودش نمی تواند تصمیم بگیرد.بعد مدتی خانواده و دوستانم به زور منو به یک کمپ ترک اعتیاد بردن و اونجا صحبت با بچه های NAخیلی تاثیر گذار بود کسانی که خودشون تجربه این درد رو دارند خیلی می توانند به امثال من کمک کنند.
,
آرزو ی مهرداد؟
,
برگشتن همسرم به زندگیم و اینکه دوست دارم کمک کنم تا اتفاقات تلخی که برای من افتاد برای کسی نیفتد.
,
انتهای پیام/ر
]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه