روز یازدهم مرداد همزمان با عید فطر در حسینیه جماران، امام خمینی (ره) حکم ریاست جمهوری رجایی را تنفیذ کرد؛ تا اینکه وی در روز یکشنبه هشتم شهریور ماه 1360 در جلسه شورای امنیت کشور به شهادت رسید.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا، به نقل از پایگاه خبری تحلیلی کریمه، پس از مدتها کشمکش بین ابوالحسن بنیصدر و همفکرانش در جناح موسوم به لیبرالها از یکسو و نیروهای موسوم به خط امام از سویی دیگر و با اوجگیری اختلافات و کارشکنیها، امام خمینی (ره) در تاریخ 20/3/1360 بنیصدر را از فرماندهی کل نیروهای مسلح برکنار کرد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, پایگاه خبری تحلیلی کریمه،, پایگاه خبری تحلیلی کریمه،, پایگاه خبری تحلیلی کریمه،,پس از عزل بنیصدر، شورای موقّت ریاست جمهوری تشکیل شد؛این شورا وظایف و مسؤولیتهای ریاست جمهوری را موقتاً تا انتخاب رییسجمهور جدید برعهده داشت؛ اولین جلسهی شورا، شامگاه سهشنبه دوم تیرماه تشکیل شد که در این جلسه در خصوص ادارهی کشور و وظایف شورا براساس قانون اساسی بحث و تصمیمگیری شد.
,طبق تصمیم شورا مسؤولیت تعیین سرپرستی و مراجعات دفتر ریاست جمهوری به عهدهی رجایی گذاشته شد؛ همچنین مقرر شد که مصوبات مجلس به امضای رجایی رسیده و ابلاغ شود؛ دوم مردادماه نیز به عنوان روز انتخابات دومین دوره ریاست جمهوری تعیین شد.
,تا اینکه امام خمینی (ره) به مناسبت واقعهی7 تیر، در دیدار با خانوادههای شهدای این واقعه در مورد انتخابات ریاست جمهوری نیز رهنمودهایی را ارائه دادند و تأکید کردند که: «ما یک سیلی خوردیم از اشتباه، ما همه این نابسامانیها را که الآن داریم برای این که اشتباه کردیم، نباید اشتباه تکرار بشود؛ دنبال این باشید که یک نفر صد درصد مکتبی، اسلامی، در خط اسلام، برای ریاست جمهوری انتخاب کنید.»
,پس از این سخنرانی و ابرازعلاقه مندی و اعلام حمایت اقشار مختلف مردم و گروههای خط امام (ره)، رجایی نیز به عنوان یکی از نامزدهای مقام ریاست جمهوری ثبتنام کرد.
,مجموعاً هفتادویک نفر برای انتخابات ثبتنام کردند که شورای نگهبان از بین آنها صلاحیت چهار نفر یعنی عباس شیبانی، علیاکبر پرورش، حبیب اللّه عسکراولادی و محمدعلی رجایی را تأیید و در تاریخ یکشنبه 21/4/1360 رسماً اعلام کرد.
,به دنبال ابلاغ تأییدیه شورای نگهبان طی اطلاعیهای توسط وزارت کشور، فعالیتهای تبلیغاتی نامزدهای ریاست جمهوری نیز رسماً شروع شد؛ رجایی اعتقادی به نحوهی انتخابات مرسوم در جامعه نداشت و دست به چنین کاری نزد.
,او میگفت: «من معتقدم که اینگونه تبلیغاتی که برای کاندیداها میشود، تبلیغات ناشی از نظام سرمایهداری است.» و او آرزو داشت که روزی فرا برسد که تبلیغات انتخاباتی نیز مردمی بشود.
, «من معتقدم که اینگونه تبلیغاتی که برای کاندیداها میشود، تبلیغات ناشی از نظام سرمایهداری است.»,درواقع تنها برنامهای که رجایی در مدت مجاز تبلیغات نامزدهای انتخاباتی شرکت کرد، یک برنامه تلویزیونی بود که میبایست نامزدهای مورد تأیید شورای نگهبان از آن طریق، برنامهها و دیدگاههای خود را به مردم اعلام کنند. قسمتهایی از سخنان رجایی در این برنامه که بیانگر باورها، دیدگاهها و اعتقادات او میباشد در زیر نقل میشود:
,بسم اللّه الرحمن الرحیم
, بسم اللّه الرحمن الرحیم,«به یاری خدا به عنوان مقلد امام (ره)، فرزند ملت، هماهنگکننده سه قوه برای پذیرفتن مسؤولیت جدید آمادگی خود را اعلام میکنم؛ در این مسؤولیت جدید که به علت طبیعت و فطرت آن بسیاری از گفتههای گذشته که از ابتدای نخستوزیری با شما هممیهنان عزیز داشتم تحقق پیدا میکند.
, «به یاری خدا به عنوان مقلد امام (ره)، فرزند ملت، هماهنگکننده سه قوه برای پذیرفتن مسؤولیت جدید آمادگی خود را اعلام میکنم؛ در این مسؤولیت جدید که به علت طبیعت و فطرت آن بسیاری از گفتههای گذشته که از ابتدای نخستوزیری با شما هممیهنان عزیز داشتم تحقق پیدا میکند.,باز هم روی عنصر مقلد امام (ره) تکیه میکنم به عنوان اولین شرط و اولین کلام ... مقلد امام (ره) به عنوان پر کردن جای خالی مهمی که در اولین رییسجمهور به اعتقاد من وجود داشت...
, باز هم روی عنصر مقلد امام (ره) تکیه میکنم به عنوان اولین شرط و اولین کلام ... مقلد امام (ره) به عنوان پر کردن جای خالی مهمی که در اولین رییسجمهور به اعتقاد من وجود داشت...,و در همین رابطه است که دومین ویژگی را اعلام کردم که فرزند ملت هستم؛ من چه آن موقعی که با نهضت آزادی ایران همکاری میکردم و چه اینک که در خط امام (ره)، مستقل از هر جمعیت و گروهی که رهبری امام (ره) را به عنوان مرجع تقلید قبول ندارد فعالیت ندارد فعالیت میکنم، دقیق بودم که این مردم در رابطه با مرجعیت حرکت میکنند، باور میکنند، سرمایهگذاری میکنند و آرمانهای اصیل خودشان را دنبال میکنند، من که شکست مبارزات را قبل از تشکیل نهضت آزادی ایران در این رابطه میدیدم، من که به خاطر مذهبی بودن نهضت آزادی ایران در آن گروه فعالیت کردم، همیشه معتقد بودم که این مردم بزرگترین عنصرشان، عنصر رهبری مذهبی است و در مرجعیت خلاصه میشود و تبلور پیدا میکند؛ چون این اعتقاد را داشتم و دارم خودم را فرزند ملت میدانم...»
, و در همین رابطه است که دومین ویژگی را اعلام کردم که فرزند ملت هستم؛ من چه آن موقعی که با نهضت آزادی ایران همکاری میکردم و چه اینک که در خط امام (ره)، مستقل از هر جمعیت و گروهی که رهبری امام (ره) را به عنوان مرجع تقلید قبول ندارد فعالیت ندارد فعالیت میکنم، دقیق بودم که این مردم در رابطه با مرجعیت حرکت میکنند، باور میکنند، سرمایهگذاری میکنند و آرمانهای اصیل خودشان را دنبال میکنند، من که شکست مبارزات را قبل از تشکیل نهضت آزادی ایران در این رابطه میدیدم، من که به خاطر مذهبی بودن نهضت آزادی ایران در آن گروه فعالیت کردم، همیشه معتقد بودم که این مردم بزرگترین عنصرشان، عنصر رهبری مذهبی است و در مرجعیت خلاصه میشود و تبلور پیدا میکند؛ چون این اعتقاد را داشتم و دارم خودم را فرزند ملت میدانم...»,با این وجود با شروع زمان مجاز تبلیغات انتخاباتی، احزاب، جمعیتها، گروهها و کلاً نیروهای خط امام (ره)، یکپارچه و با تمام امکانات به حمایت از رجایی پرداختند؛ به زودی دامنه این تبلیغات و حمایتها به حدی گسترش یافت که پیشاپیش حدس زده میشد که در مرحله اول انتخابات با اکثریت بالایی برگزیده شود.
,سرانجام روز موعود فرا رسید و در دوم مرداد 1360 دومین انتخابات ریاست جمهوری برگزار گردید؛ روز پنجم مردادماه با شمارش آراء داخل کشور، معلوم شد که رجایی اکثریت مطلق رأی مردم را به خود اختصاص داده است.
,از این رو شورای نگهبان در تاریخ 10/5/1360 صحت انتخابات را تأیید و اعلام کرد که رجایی با اکثریت مطلق آراء اخذ شده، یعنی 13001761 رأی از 14763362 رأی به عنوان رییسجمهور انتخاب شده و این انتخاب مورد تأیید آن شورا میباشد؛ در همین روز وزارت کشور تأییدیه شورای نگهبان را به اطلاع امام خمینی (ره) رساند.
,تا اینکه در روز یازدهم مرداد همزمان با عید فطر در حسینیه جماران، امام خمینی (ره) حکم ریاست جمهوری رجایی را تنفیذ کرد؛ پس از تنفیذ حکم، رجایی نیز طی یک سخنرانی به دیدگاههای خود اشاره و تأکید کرد که در پاسخ به رأی قاطع و اعتماد بالای مردم به وی که در واقع رأی به اسلام است، در جهت جامهی عمل پوشاندن به خواستهای اسلامی و انقلابی مردم و ایجاد یک جامعهی اسلامی، تمام تلاش خود را به کار خواهد گرفت و نخستوزیر را نیز از بین مطمئنترین و باسابقهترین عناصر انقلابی انتخاب خواهد کرد.
,, ,
, ,
بنابراین وی در دوازدهم مرداد 1360 در جلسهی علنی مجلس شورای اسلامی، مراسم تحلیف را به جا آورد و بدین ترتیب با انجام تمام مراحل مقرر در قانون، رسماً رییسجمهور شد و از این روز به بعد در مقام ریاست جمهوری انجام وظیفه کرد.
,... ساعت 14:45 دقیقه، روز یکشنبه هشتم شهریور ماه 1360 بود؛ جلسه شورای امنیت کشور در طبقه اول ساختمان نخستوزیری تشکیل شد؛ رجایی در طول دورهی نخستوزیریاش ریاست جلسه را برعهده داشت؛ البته این جلسه آخرین جلسهای بود که به ریاست وی تشکیل میشد و قرار بود از جلسه آینده، محمدجواد باهنر (نخستوزیر) ریاست جلسه را برعهده داشته باشد.
,در ابتدا شروع جلسهی هشتم شهریور شورای امنیت، رجایی چند بار خواست که جای خود را به باهنر بدهد تا وی جلسه را اداره کند و او به کارهای دیگر رسیدگی کند که باهنر مخالفت کرد و از رجایی خواست که به عنوان آخرین بار در جلسه شرکت کند، او نیز پذیرفت.
,در این جلسه مسعود کشمیری نیز مثل سایر جلسات دبیر و منشی جلسه شورا بود و از کلیهی مذاکرات یادداشتبرداری میکرد و در ضمن دعوت از اعضای جلسه و ضبط صحبتها و مذاکرات نیز بر عهدهی وی بود.
,جلسه با سخنان وحید دستجردی آغاز شد؛ بند آخر گزارش وی راجع به شهادت سرگرد همتی فرماندهی یگان مالک اشتر بود؛ ساعت 15:14، آنگاه که رجایی در مورد جزئیات شهادت سؤالاتی مطرح کرده بود و فرماندهی سپاه و سرهنگ کتیبه در آن مورد توضیح میدادند؛ ناگهان یک بمب آتشزا منفجر شد و ظرف چند دقیقه، طبقه اول ساختمان نخستوزیری به جهنمی از دود و آتش تبدیل شد.
,... حدود 15 دقیقه پس از انفجار هیچکس از سرنوشت رجایی و باهنر اطلاعی نداشت؛ جسدها به حدی سوخته بودند که قابلشناسایی نبودند؛ پس از رسیدن نیروهای امدادی و اطفاء آتش، اجساد کشتهها و مجروحین حادثه به بیمارستان منتقل شدند.
,سرانجام در آخرین ساعات شب مشخص شد که دو یار و دو همرزم، محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر به شهادت رسیدهاند؛ جسدهای این دو شهید از روی علائمی که روی دندانهایشان وجود داشت توسط اعضای خانوادهشان شناسایی شدند.
,دقیقاً دو ماه قبل از این حادثه، واقعهی هفتم تیر نیز که طی آن دهها تن از مقامات کشور به شهادت رسیدند، تلاشی در این راستا بود؛ اما این حوادث مهم ثابت کردند که ماهیت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی تغییرناپذیر است؛ چرا که اگر جسم خاکی رجایی و باهنر آن زمان از بین مردم رفتند، روحشان همیشه با مردم بود؛ به خاطر همین است که هنوز هم کشور پر است از رجاییها و باهنرها...
, دقیقاً دو ماه قبل از این حادثه، واقعهی هفتم تیر نیز که طی آن دهها تن از مقامات کشور به شهادت رسیدند، تلاشی در این راستا بود؛ اما این حوادث مهم ثابت کردند که ماهیت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی تغییرناپذیر است؛ چرا که اگر جسم خاکی رجایی و باهنر آن زمان از بین مردم رفتند، روحشان همیشه با مردم بود؛ به خاطر همین است که هنوز هم کشور پر است از رجاییها و باهنرها...]
ارسال دیدگاه