اخبار داغ

گفت وگوی مشروح دانا با کهرم:

دریاچه ارومیه را خودمان خشک کردیم/خودم را یک شکاربان ایرانی می دانم/ شکارچی خرس در سمیرم اشک مرا در آرود

دریاچه ارومیه را خودمان خشک کردیم/خودم را یک شکاربان ایرانی می دانم/ شکارچی خرس در سمیرم اشک مرا در آرود
می گویند: نمک های دریاچه ارومیه بسیار با ارزش است می توانیم همه نمک را بفروشیم و زیرش مرتع سازی کنیم. خوب شما خودتان در نظر بگیرید در حال حاضر ارزانتر از نمک در هرخانه ای مگر چیز دیگری وجود دارد؟ وچه کسی می خرد؟ ونکته ی بعدی اینکه طول دریاچه ارومیه 167کیلومتر و عرضش متغیراست حدود37 تا54 کیلومتر و با در نظر گرفتن عمق دریاچه حدود 80 متر آن زیر نمک وجود دارد حال با این همه نمک اساتیدی که اینگونه می اندیشند می خواهند چه کارکنند.
[

به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ نیاکان ما از گذشته های دور آموخته بودند که برای زندگی بر روی زمین و ارتباط با طبیعت باید با آن مهربان باشند و به قوانین آن احترام بگذارند، این دوستی متقابل انسان با طبیعت وحیات وحش سالیان سال برقرار بود تا این که در دوران معاصر او به تکنولوژی های نوین دست یافت و با خود اندیشید که دیگر نیازی به دوستی متقابل با این دوست قدیمی نیست. پس ناگهان تصمیم به نابودی آن گرفت...امروزه به دلیل همین سرکشی انسان معاصر ما با مشکلات زیست محیطی شدیدی مواجه هستیم از آلودگی هوا گرفته تا کمبود آب و گرم شدن ناگهانی زمین و نابودی جنگل ها و... اما هستند کسانی که دل به طبیعت و حیات وحش داده اند و با دل و جان از آن دفاع کرده اند. یکی از این افراد که در این راه کوشش بسیاری داشته و دارند وهیچ گاه دست از تلاش برنداشته اند جناب آقای اسماعیل کهرم است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,

وی متولد 1325 هستند و دارای مدرک دیپلم مدیریت شکاربانی از انگلستان، کارشناسی کشاورزی از دانشگاه شیراز، کارشناسی ارشد بوم شناسی از دانشگاه آبردین انگلستان ،دکترای بوم شناسی از دانشگاه ولز است. گفتنی است که وی در تاریخ اول مهر 1392 طی حکمی از سوی خانم معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، به سمت مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در امور محیط طبیعی این سازمان منصوب شدند.

,

هر چند که در برخی موارد موضع‌گیری‌های کهرم موجبات اعتراض اقشار مختلف مردم را فراهم آورده اما به لحاظ تخصص وی در حوزه محیط زیست بر آن شدیم تا گفت‌وگویی با وی داشته باشیم:

,

 

,

با توجه به این که سالها در زمینه محیط زیست فعال بودید؛ خودتان اولین باری که دلتان برای محیط زیست وحیات وحش سوخت چه زمانی بود؟

, با توجه به این که سالها در زمینه محیط زیست فعال بودید؛ خودتان اولین باری که دلتان برای محیط زیست وحیات وحش سوخت چه زمانی بود؟,

(لبخند ایشان چند لحظه سکوت) به یاد دارم حدود 60 سال پیش در منزلمان یک خروس بود ، مادرم در اتاق مشغول نماز خواندن بودند که صدای خروس بلند شد که انگار من داشتم پرهایش را می کشیدم ، در همان لحظه صدای مادرم را که به نشانه ی تذکر دو سه بار با صدای بلند الله اکبر می گفت را شنیدم. بعد از چند لحظه که نماز مادر تمام شد ایشان بسیار ناراحت بودند و رو به بنده کردند و گفتند: پسرم اینها مخلوقات خداوند هستند چرا باید آزارشان دهیم وناراحتشان کنیم؟ مادر سپس حکایتی را برایم روایت کردند که یک مرد عابد و زاهدی، هفتاد سال عبادت به درگاه خداوند کرد، یک روز که نماز می خواند دید که پسر بچه ای پرنده ای را در دست گرفته وآزار می دهد و این مرد بدون این که تذکری به آن پسر بچه دهد؛ بی توجه به نماز خواندن ادامه داد، همان شب در خواب دید که کسی به او نهیب زد و گفت: هفتاد سال عبادت تو همه برباد رفت به این دلیل که نمازت را نشکستی و به این پسر بچه تذکر ندادی. بنده هنوز به فکر آن روز هستم و خاطره ی مادرم را فراموش نمی کنم و درهر زمان که می بینم کسی ظلمی به حقوق حیوانات می کند ریشه ی آن را در تربیت پدر و مادرش می دانم، البته درحال حاضر علاوه برتربیت پدر و مادر، ریشه را در آموزش های مدارس و دانشگاه ها نیز می دانم وآن را موثر می بینم. برای شما چند مثال می زنم، بنده زمانی که به پارک می روم و می بینم که بچه ای جلوی روی پدر ومادرش شاخه درخت ها را می شکند و یا گل ها را می چیند سریعا به عکس العمل پدر ومادرش نگاه می کنم و اگر مشاهده کنم که پدر ومادر در مقابل این اعمال فرزندشان بی تفاوت هستند به خود می گویم، اشکال تربیت پدر ومادر و دامان مادر است. باید خدمت شما عرض کنم که درطول خدمتم با آدمهای گوناگونی مواجه شده ام. یک روزی درشهرستان نی ریز شخصی را محیط بانان ما دستگیر کرده بودند که در فصل زاد و ولد، نه تا میش راکشته بود و هنوز جنین در شکم میش ها تکان می خورد، زمانی که این شخص را نزد بنده آوردند و از خانواده اش برایم صحبت کرد متوجه شدم مشکل او از کودکی وتربیت خانوادگی اش است. خاطره ی دیگری که دارم وحساسیت حیات وحش ومحیط زیست را مشخص می کند این است که یک روزی قایقی که متعلق به صداوسیما بود نزدیک یک جزیره ای در دریاچه ارومیه شد که در این جزیره فلامینگوها (مرغ آتشین) تخم گذاری کرده بودند و از ترس نزدیکی این قایق پدر ومادر از روی تخم هایی که داشت جوجه در می آورد بلند شدند و متاسفانه در جزیره کناری مرغ های کاکائی زندگی می کردند وتخم گذاری کرده بودند وما می دانیم دشمن مرغ آتشین ، کاکائی ها هستند بنابراین سریعا مرغ های کاکائی به سمت این جزیره پرواز کرده بودند وتمام تخم های فلامینگوها را برای تغذیه به جزیره خود برده بودند، متاسفانه ما درآن سال 85درصد از زاد و ولد فلامینگوها را ازدست دادیم و من خیلی غمگین شدم. البته این را هم باید ذکر کنم که خیلی خوشحالم که خداوند در طول زندگی این شغل را برعهده ی بنده گذاشت وعشق این کار را درقلب من هست وتا آخر عمر هم خواهد ماند.

,

زمانی که برای شما خبر شکارهای غیر مجاز را می آورند یا از طریق خبرگزاری های مختلف از این گونه شکارهای ناجوانمردانه مطلع می شوید در ابتدا چه احساسی به شما دست می دهد؟

, زمانی که برای شما خبر شکارهای غیر مجاز را می آورند یا از طریق خبرگزاری های مختلف از این گونه شکارهای ناجوانمردانه مطلع می شوید در ابتدا چه احساسی به شما دست می دهد؟,

(آه می کشند) خیلی ناراحت می شوم، حتی گریه هم کرده ام. البته فکر نکنید که من برای کشته شدن آن حیوان گریه می کنم، نه هرگز، من برای بی فرهنگیمان گریه می کنم. به خاطر این گریه می کنم که چرا ما امروزه از نظر شخصیتی وفرهنگی باید به جایگاهی نزول کنیم که چنین کارهایی برایمان نه تنها معمول بلکه برایمان محبوب باشد و حتی موجب فخرفروشی هم برایمان بشود. این مسئله گریه بنده را در می آورد. مثلا آن شکارچی قاتل و ناجوانمردی که در سمیرم یک خرس ماده را کشت وبچه اش را گرفت و آورد جلوی دوربین سرش را جدا کرد، فکر نکنید این شخص انسان خیلی مودب ومهربانی است،نه خیر او سخنش با گلوله، فحاشی وخشونت است. من خواهش می کنم که پیش خودتان تصور نکنید که این عمل او از شجاعتش بوده است، خیر این از ترس درون ومحدود بودن ذهن وتاریکی درونی این فرد است، که سبب شده تا احساس نا امنی درونی کند. حتی افرادی که این گونه هستند خودشان می دانند که اگر یک نفر رویشان اسلحه بکشد از ترس سکته می کنند. من این جور چیزها را می بینم گریه می کنم. ببینید ما که هم فرهنگ و هم در دینمان به این گونه مسائل سفارش شده است مانند این شعر که در فرهنگمان هست:

,

میازار موری که دانه‌کش است             که جان دارد و جان شیرین خوش است

,

یا:

,

سیاه اندرون باشد و سنگدل                  که خواهد که موری شود تنگدل

,

و یا در دینمان هم به یاد دارم خدارحمت کند دوست عزیزم علامه سید محمدتقی جعفری که یک روز ایشان فرمودند: از استادم شنیدم که کسی که از یک حیوان مراقبت می کند سی و چهار حق آن حیوان برگردن آن شخص دارد. باتوجه به این مسائل و فرهنگ پخته ای که ما داریم چگونه ممکن است یک نفر پیدا شود و با افتخار یک بچه خرس را بکشد. به نظر شما این بی فرهنگی از کجا آمده است؟ بنابراین ما باید برگردیم به سنت هایمان و از آن ها استفاده کنیم وکمک بگیریم.

,

در حال حاضر مجازات های شکارچیان متخلف را کافی می دانید؟ آیابه فکر این هستید که باید مجازات ها را تشدید کرد؟

, در حال حاضر مجازات های شکارچیان متخلف را کافی می دانید؟ آیابه فکر این هستید که باید مجازات ها را تشدید کرد؟,

در ابتدا باید بگویم که شکاری که این ها انجام می دهند وناجوانمردانه شکار می کنند دو اشکال اساسی دارد:1-حرام است.2-غیرقانونی است. بنابراین براساس قانون و در اسلام شکار تفریحی حرام است. در واقع ما با کل مجموعه حرام وغیرقانونی مواجه هستیم وتشدید مجازات ها در حال حاضر وجود دارد مثلا در شمال ایران برای شکار یک قوچ 40 ماه زندان برای متخلف قائل شده اند یا همین آقایی را که در سمیرم بچه خرس را کشت اگر رایزنی و پارتی بازی نکند حداقل حدود سه یا چهار سال باید در زندان بماند. درکنار این که برایش سوء سابقه هم خواهد شد. قوانین در حال حاضر کلا خوب است و بسیار بازدارنده است اما یادمان باشد که اگر بیش ازاین باشد امکان دارد که دیگر قابل اجراء نباشد. به یاد دارم حدود چهل سال پیش و در رژیم گذشته، در یک دهکده ای در منطقه ی ارسباران بودم که دیدم جمجمه هایی را از نرده های حیاط یک خانه ای آویزان کرده اند. سوال کردم که این ها چیست؟ گفتند:جمجمه های خرس است. گفتم:با خرس ها چه کار می کنید؟ گفتند:می خوریم. البته  در خیلی جاهای دیگر من دیده ام که خرس می خوردند مثل بلغارستان. حال جالب این است که آن زمان جریمه ی هر خرس 40هزارتومان بود یعنی جریمه ی آن ها می شد حدود360هزارتومان. درواقع اگر کل آن روستا را هم در آن زمان می فروختند نمی توانستند جریمه ی آن را پرداخت کنند.پس جریمه اگر نامعقول باشد قابل اجراء نیست وسنگ بزرگ علامت نزدن است. شکر خدا در حال حاضر قضات در دستگاه قضا حساس شده اند. بنده هم دنبال جریمه های آلتر ناتیو(پیشنهاد متفاوت، سیاست برتر) هستم. مثلا چند وقت پیش به آفریقا سفرکرده بودم ودیدم یک شکارچی را که بخاطر عاج، فیل شکار می کرد را دستگیر کرده بودند ولباس شکاربانی تنش کرده و به او گفته بودند که باید با محیط بانان بروی به روستاها و اهمیت حیات وحش را به مردم آموزش بدهی. در همین رابطه چندی پیش یک متخلفی را که کبک شکار کرده بود را محیط بانان دستگیر کرده بودند وقاضی دستور داده بود که لباس محیط بانی تنش کنند وبرود دریاچه کازرون، دریاچه پریشان ودر خصوص پرندگان دریاچه اطلاعات جمع آوری وتحقیق کند.خوب است که ما به دنبال این گونه جریمه ها باشیم.تا کی به زندان اندازیم؟ انداختن به زندان حداقل در برابر هرزندانی در هفته 200هزارتومان برای ما هزینه دارد. گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیرند.

, آلتر ناتیو(پیشنهاد متفاوت، سیاست برتر), گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیرند,

شکاربان به چه معنایی است؟

, شکاربان به چه معنایی است؟,

در ابتدا باید عرض کنم که بنده خودم را یک شکاربان ایرانی می دانم، در واقع این گونه باید توضیح بدهم که در جهان هرم های غذایی وسلسله های حیاتی وجود دارد. یعنی ما می بینیم همه ی موجودات دارند برای زنده ماندن از یکدیگر تغذیه می کنند واین سلسله از پشه شروع وتا فیل ادامه دارد. یک شکاربان از این سلسله های حیاتی مراقبت می کند.مثلا یک موش را باید یک جغد بخورد واگر در طبیعت این موش را ما بکشیم در واقع غذای یک روز آن جغد را از بین برده ایم. درحالی که اگر همان جغد آن موش را شکار کرده و از آن تغذیه کند شاید بچه های بیشتری تولید کند که تا موش های بیشتری را شکار کنند.

,

شما وهمکارانتان در همایش ها وسخنرانی هایی که در خارج از ایران تشریف می برید محیط زیست ایران را چگونه معرفی می کنید؟

, شما وهمکارانتان در همایش ها وسخنرانی هایی که در خارج از ایران تشریف می برید محیط زیست ایران را چگونه معرفی می کنید؟,

متاسفانه بعضی از دوستان وهمکاران ومسئولین، زمانی که از ایران به این کنفرانس ها تشریف می برند، بیش از اندازه بزرگنمایی می کنند و به گونه ای از وضعیت محیط زیست وحیات وحش ایران دروغ تعریف کرده که مثلا وضع مملکت ما این گونه است، توانسته ایم فلان کار را به خوبی انجام دهیم. در همین جمع ها است که ممکن است یک خبرنگاری سوال کند که مثلا ما شنیده ایم که 400 هکتار زمین از جنگل های ایران سوخته است؟ وآن نماینده از کشورمان در پاسخ می گوید: مسئله ای نیست دولت وما به شما قول می دهیم که در کوتاه زمان دوباره تولیدش کنیم. در همین لحظه یک استاد خارجی که کاملا به امور واقف است و دقیقا در این زمینه سال ها مطالعه کرده است و در کنار بنده نشسته به آرامی می گوید: دروغ می گوید، حتی یک برگش راهم نمی تواند تولید کند؛ خودش هم نمی داند که دارد چه می گوید. واقعا نمی دانم چرا بعضی از عزیزان غلو می کنند؟ خدا را شاهد می گیرم هیچ گاه دروغ نگفته ام و اگر خداوند کمکم کند از این پس هم هیچگاه دروغ نمی گویم. ببینید ما درکشورمان امکاناتی را داریم که کاملا منحصر به فرد است وباید روی اینها کار کرده و به داشته هایمان افتخار کنیم مثلا ما تنها کشوری هستیم که یوزپلنگ داریم و یا ما پلنگستان آسیا هستیم و به اندازه ی ما هیچ کشوری در آسیا پلنگ ندارد.

,

با توجه به اینکه شما در عرصه ی آگاهی دادن در خصوص مسائل محیط زیست بسیار فعال هستید و با اکثر رسانه های داخل و خارج کشور همکاری دارید بعضی از رسانه های داخلی از این اقدام شما انتقاد می کنند؛ چه پاسخی برای اینگونه انتقادها دارید؟ وچرا اصولا سکوت می کنید؟

, با توجه به اینکه شما در عرصه ی آگاهی دادن در خصوص مسائل محیط زیست بسیار فعال هستید و با اکثر رسانه های داخل و خارج کشور همکاری دارید بعضی از رسانه های داخلی از این اقدام شما انتقاد می کنند؛ چه پاسخی برای اینگونه انتقادها دارید؟ وچرا اصولا سکوت می کنید؟,

(آه می کشند) به یاد دارم که مراسمی در صدا وسیما بود و بنده را هم چون دعوت کرده بودند در این مراسم حضور داشتم. یک زمانی من دیدم دو سه جوان خبرنگار سازمان به سوی بنده آمدند و سلام واحوال پرسی کردند و گفتند:آقای دکتر شما برنامه ی خبری ما را نگاه می کنید ونظرتان درخصوص بخش های خبری ما در تلویزیون چیست؟عرض کردم: بله نگاه می کنم، بسیار عالی و خوب است هم اخبار طنز دارید وهم جدی، در کنارحاشیه سازی های جالبتان. سپس به بنده گفتند: شما ناراحت نمی شوید که ما از شما انتقاد می کنیم؟ گفتم: نه خیر کسی ناراحت می شود که خودش را کامل بداند و بنده پر از نقص هستم و اصلا خود را کامل نمی دانم.  خوب شما فکر می کنید چه قسمتهایی از این را پخش کردند؟ به خدا قسم رفتند یه تکه هایی از جاهای دیگر را آوردند و به هم چسبانده بودند ؛ این موضوعات آدم را ناراحت می کند نه انتقادات... البته یکبار پاسخشان را دادم. حال توضیح می دهم، ببینید خیلی از مردم جهان وکشورهای مختلف نمی دانند که ما درکشورمان گیاه شناس، پرنده شناس، دوستداران طبیعت و یا حتی سازمان حفاظت محیط زیست داریم. و اینگونه برایشان تبلیغ شده است که ایرانی ها و دولت ایران علاقه ای به محیط زیست وحمایت از آن ندارند ومن از طریق رسانه های خودشان تبلیغ محیط زیست وحیات وحش ایران را می کنم. بنابراین من فکر می کنم اینگونه برنامه ها خدمت به محیط زیست است. همچنین باید این را هم همیشه به خاطر داشت که مسائل محیط زیست مثلا آلودگی هوا فقط متعلق به یک کشور خاص نیست بلکه امروزه این مسائل جهانی است و مرزی ندارد و همه ی کشورها در حل اینگونه بحران های محیطی باید به هم کمک کنند.

,

شما با گردشگری طبیعت توسط مردم موافق هستید یا مثل خیلی از دوستداران محیط زیست  که می گویند سبب از بین رفتن وآسیب به طبیعت می شود مخالف می باشید؟

, شما با گردشگری طبیعت توسط مردم موافق هستید یا مثل خیلی از دوستداران محیط زیست  که می گویند سبب از بین رفتن وآسیب به طبیعت می شود مخالف می باشید؟,

اولین کتاب گردشگری در طبیعت یا اکوتوریسم را بنده ترجمه کردم و این نوع از گردشگری هم وجود دارد اما مثل هرکار دیگری هم می شود درست وصحیح انجام داد وهم اشتباه.اگر ما توریست طبیعت گرد را بدون آگاهی و آموزش در طبیعت رها کنیم دست آوردی به جزء خرابی و ویرانی چیزی دیگری نخواهد داشت.     

,

به نظرتان دریاچه ی ارومیه دوباره احیاء می شود؟

, به نظرتان دریاچه ی ارومیه دوباره احیاء می شود؟,

باید به یاد داشته باشیم که دریاچه ارومیه را ما خودمان خشک کردیم. ببینید هر ساله هفت میلیارد متر مکعب آب به حوزه ی دریاچه ی ارومیه هرسال می بارد که از این مقدار 5/5میلیارد مترمکعب از طریق رودخانه ها به دریاچه ریخته می شده است. یک میلیارد متر مکعب از طریق برف و باران بوده و5/.میلیارد مترمکعب هم از طریق چشمه ها و آب های جاری و... حال ما چه کردیم که دریاچه خشک شد؟ در ابتدا ما آمدیم روی رودخانه ها سد بستیم البته یک مقدارهم خشکسالی شد. و زمانی که جلوی رودخانه ها سد بستیم زمین های کشاورزی بالادست را از 350هزارهکتار به بیش از 750هزارهکتار رساندیم که نیاز به آب داشتند. و آمدیم حق آب دریاچه را ازش گرفتیم و برای تامین آب کشاورزان ودامداران بیش از 70هزار حلقه چاه در اطراف دریاچه کندیم بنابراین دریاچه خشک شد. حالا دولت تصمیم گرفته که آن آبی که به کشاورزی می دهند را 40 درصد کمترش بکند تا این 40 درصد بشود حق آب دریاچه ارومیه، که البته هنوز این کار صورت نگرفته است. البته این مستلزم ایجاد زیر ساختهایی مثلا در کشاورزی است مانند، ایجادسیستم های نوین آبیاری شامل: سیستم بارانی قطره ای، سیستم مه پاش و...اگر این کارها را انجام دهیم و40 درصد حق آب دریاچه ارومیه را به آن بدهیم در عرض 5سال می توان به برگشت نصف دریاچه ارومیه امیداوار بود.

,

پس شما مخالف صحبت های بعضی از اساتید هستید که می گویند دریاچه ارومیه را تغییر کاربری بدهیم ؟

, پس شما مخالف صحبت های بعضی از اساتید هستید که می گویند دریاچه ارومیه را تغییر کاربری بدهیم ؟,

راستش بنده هم صحبت های این گونه اساتید راشنیده ام وحاضرم مناظره کنم که چنین کاری اشتباه است.مثلا می گویند: نمک های دریاچه ارومیه بسیار با ارزش است می توانیم همه نمک را بفروشیم و زیرش مرتع سازی کنیم. خوب شما خودتان در نظر بگیرید در حال حاضر ارزانتر از نمک در هرخانه ای مگر چیز دیگری وجود دارد؟ وچه کسی می خرد؟ ونکته ی بعدی اینکه طول دریاچه ارومیه 167کیلومتر و عرضش متغیراست حدود37 تا54 کیلومتر و با در نظر گرفتن عمق دریاچه حدود 80 متر آن زیر نمک وجود دارد حال با این همه نمک اساتیدی که اینگونه می اندیشند می خواهند چه کارکنند.

,

شما در فیلم به رنگ ارغوان در رل یک استاد دانشگاه نقش آفرینی کردید؛ چی شد که تصمیم به پذیرش این نقش گرفتید؟

, شما در فیلم به رنگ ارغوان در رل یک استاد دانشگاه نقش آفرینی کردید؛ چی شد که تصمیم به پذیرش این نقش گرفتید؟,

 یک روز آقای حبیب رضایی با بنده تماس گرفتند که آقای حاتمی کیا دارند یک فیلمی می سازند و ما دوستداریم شما هم در آن بازی کنید حاضر به همکاری هستید؟ گفتم اجازه دهید تا از محتویات فیلم نامه ونقش خودم با خبر شوم سپس جواب می دهم. گفتند: البته، شما لطفا فردا تشریف بیاورید استدیو بشری در خیابان ولی عصر(عج)...بنده هم رفتم آنجا پیش آقای حاتمی کیا و ایشان وهمکارانشان یک ساعت در خصوص فیلم نامه برایم توضیح دادند ودیدم فیلم نامه جالبی دارد؛ البته متاسفانه بعد از ساخت برای اکران یک جاهای فیلم سانسور شد. این را هم عرض کنم که جناب آقای حاتمی کیا انسان فرهیخته و فهمیده ای هستند وهرکجای فیلم نامه را که بنده برایش نظری داشتم ایشان قبول می کردند و می پذیرفتند.شکرخدا فیلم موفقی هم بود و بعد از آن یک پیشنهاد دیگرهم داشتم که نپذیرفتم. و یک سفارش به جوان ها دارم که فرصت ها وپیشنهادهای خوب وسازنده که در طول زندگی برایتان پیش می آید را از دست ندهید.

,

به نظر شما چرا فیلم های  مستندی که ما در خصوص طبیعت کشورمان می سازیم در مقایسه با مشابه خارجی اش مثل نشنال جئوگرافیک ضعیف است؟

, به نظر شما چرا فیلم های  مستندی که ما در خصوص طبیعت کشورمان می سازیم در مقایسه با مشابه خارجی اش مثل, نشنال جئوگرافیک ضعیف است؟,

(لبخند)به دو دلیل؛ اول ویژگی خاص  طبیعت و حیات وحش درکشور ما و بعد کارگردانان و تهیه کنندگان که در ایران مشغول به این کار هستند برای ساخت یک فیلم مستند از کارشناسان محیط زیست وحیات وحش کمک نمی گیرند وفکر می کنند خودشان کاربلد هستند واگر از کارشناسی هم دعوت کنند که در طول سفر همراهشان باشد بیشتر از کارشناس به عنوان دکور استفاده می کنند در حالی که هیچ مشورتی در طول ساخت فیلم ازش نمی گیرند وکار خودشان را می کنند.

,

نشان که بر روی کت شما است چه مفهومی دارد؟

, نشان که بر روی کت شما است چه مفهومی دارد؟,

این نشان یک پرنده است به نام کیوی که در زلاندنو زندگی می کند و در واقع نماد کشور زلاندنو یا نیوزلند است. و این را سفارت زلاندنو به بنده هدیه داده است. البته ما با توجه به حیات وحش منحصر به فرد خودمان باید نشان خاص خود را داشته باشیم و در مراسم بزرگداشت استاد فرشچیان ، بنده از ایشان یک در خواست داشتم و آن اینکه استاد محبت بفرمایید با توجه به حیات وحش ایران وتنوع زیست محیطی این کشور یک نماد برای ما طراحی کنید که ما این طرح و نشان طراحی شده توسط شما را با افتخار برسینه بزنیم که ایشان هم لطف کردند قبول کردند و بنده ایمان دارم که ایشان به زودی این کار راخواهند کرد.

,

در پایان بزرگترین آرزوی شما چیست؟

, در پایان بزرگترین آرزوی شما چیست؟,

(آه می کشند) بنده در آرزوی سلامت وسعادت ملت ایران هستم. من یک ایران دوست هستم. عاشق این کشورم. برای بنده در هرکجای جهان کار و زندگی فراهم است اما من اینجا وطنم را دوست دارم. بخدا قسم که هر زمان که به خارج سفر می کنم دلم برای ایران تنگ می شود. احساس شیرین ایرانی بودن فقط در اینجا به من آرامش می دهد. دوستدارم تا پایان عمر درخدمت محیط زیست وطبیعت ایران باشم و در همین کشور و در همین خاک بمیرم وجسم وتنم در زیر خاک برود برای تقویت ریشه های یک درخت، و در درون تن یک درخت قرار بگیرد مثلا یک درخت سرو زیبا، درخت کاج یا یک درخت سیب. تاجسمم نیز این سرزمین را آباد کند. اگر ایران به جز ویران سرا نیست ، من این ویران سرا را دوست دارم.

,

ایمان کوچکی

,

انتهای پیام/ک

,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه