از سال 2003 و با شروع رکود جهانی شاخصهای بورس در جهان با شیب تندی نزولی شد و آینده مبهم باعث خروج سرمایهها از بورسهای معتبر جهان گردید.[
به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی دانا، در همه کشورها بورس به عنوان نبض اقتصاد محسوب میشود و فاکتورهای اثر گذار بر بورس به اندازه مجموعه فعالیتهایی است که در کل کشور و حتی در برخی موارد در سطح بینالمللی صورت میگیرد. . امنیت سرمایه و سرمایهگذاری و قابلیت پیش بینی شاخصها ، الفبای بورس است که متاسفانه در ایران و در سالهای اخیر توجه چندانی به آن نشده است.
, شبکه اطلاع رسانی دانا,این یک اصل اساسی است که برخورد با سرمایه باید همانند رفتار با یک پروانه باشد، چون سرمایه بسیار سیال است و با کوچکترین تحدیدی به راحتی از کشوری به کشور دیگر نقل مکان میکند و تقریبا" هیچ بخشنامه و دستورالعملی نمیتواند مانع آن شود.
,در همهی اقتصادها و مکاتب اقتصادی دنیا سرمایهگذاری اساس و بنیان اقتصاد به شمار میآید و یکی از دلایل اصلی عقب ماندگی برخی از کشورهای جهان نشأت گرفته از مدیریت ضعیف بر سرمایه و سرمایهگذاری بوده است. بسیاری از کشورها همانند ژاپن از منابع طبیعی کمی برخوردارند ولی جزء کشورهای پیشرفته هستند، در عوض برخی کشورها منابع سرشاری دارند ولی از زمره کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته هستند. در سالهای اخیر در ایران بورس با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده است که نشان از برخی نابسامانیها دارد. ثبات در بازارهای بورس حجم سرمایهگذاریها را افزایش می دهد.
,از سال 2003 و با شروع رکود جهانی شاخصهای بورس در جهان با شیب تندی نزولی شد و آینده مبهم باعث خروج سرمایهها از بورسهای معتبر جهان گردید. از سوی دیگر کاهش نرخ بهره برای تحریک سرمایهگذاریها تا زیر 1% ، این فرار سرمایه را شدت بخشید و در مدت زمان کوتاهی تمام اقتصادهای جهان را تحت تاثیر مخرب قرار داد . این سرمایهها برای حفظ ارزش به سمت بورسهای کشورهای دیگر از جمله ایران و نیز بازار فلزات گرانبها جریان پیدا کردند و تبعات آن برای بورس ایران که تاثیرپذیری کمتری از اقتصاد جهانی داشت ، بسیار چشمگیر بود و باعث رونق مقطعی در بازارهای اوراق بهادار گردید .
,از سوی دیگر هجوم سرمایهداران به بازارهای فلزات گرانبها باعث گردید در دههی گذشته قیمت جهانی طلا نزدیک به 400% افزایش را تجربه کند. در هنگام سقوط شاخص بورسهای جهان هجوم به بازارهای فلزات گرانبها کاملا" طبیعی است چون در پی این افزایش تقاضا ، قیمتها افزایش مییابد و نه تنها سرمایهداران ضرر سقوط شاخصهای بورس را نمیبینند ، بلکه از افزایش قیمت فلزات گرانبها هم سود میبرند . و بر عکس این قضیه هم اتفاق میافتد یعنی با بازگشت رونق به بازارهای بورس ، سرمایهها از بازارهای فلزات گرانبها به بازارهای بورس باز میگردند.
,دلایل اصلی افزایش و کاهش شاخص بورس در ایران چیست ؟
, دلایل اصلی افزایش و کاهش شاخص بورس در ایران چیست ؟,1-کاهش ارزش پول ملی که متاسفانه در دو سال اخیر بر اساس آمارها تا 300% کاهش ارزش داشته است و چون سهام دارای ارزش ذاتی است، طبیعی است که شاخصها تا سه برابر افزایش یابند. وهنگامی که پول ملی تقویت می شود شاخص سهام با بازدهی یکسان کاهش می یابد.
,2- اقدامات مخرب و غیر کارشناسی بانکها خصوصا" بانک مرکزی که با افزایش لجام گسیخته ی نقدینگی باعث ایجاد تقاضای کاذب شده است . چون انتشار چک پول به میزان نامحدود و تولید اسکناس بدون پشتوانه و یا خروج اسکناسهای رایج ، مخالف حتی اصول اولیه علم اقتصاد است و در هیچ کشوری غیر از ایران سابقه ندارد . اقدام مخربی که زمزمههای تکرار آن با وجود پانصد هزار میلیارد تومانی شدن نقدینگی باز هم به گوش میرسد.
,3- نرخ بهره 20% تبعات بسیار ویرانگری داشت که برخی از آنها بشرح ذیل است ؛
,الف- اول آنکه بر اساس اصول سرمایهگذاری رابطه بین سرمایهگذاری و نرخ بهره رابطهایی عکس است و تعیین این نرخ غیر کارشناسانه و غیر منطقی باعث شد نه تنها سرمایهگذاری جدیدی شکل نگرفت بلکه میزان سرمایهگذاری منفی شد . برخی از صاحبان سرمایههای مولد مانند کارگاهها و کارخانهها اقدام به فروش داراییهای خود برای سرمایهگذاری در سپردههای بانکی و بهره بردن از سود بدون ریسک بانکی کردند . اقدامی که به نوعی یک تحریم سرمایهگذاری داخلی بود و خیلی زود با تحریمهای سرمایهگذاری بینالمللی همراه شد . و بیشترین تاثیر مخرب را بر شاخصهای کلان اقتصادی داشت.
,وقتی شاخصهای کلان اقتصادی همانند نرخ رشد اقتصادی منفی می باشد صعود شاخصهای بورس غیر عادی و نشان از نوعی بیماری اقتصادی و نیز هیجانات کاذب است که دیر یا زود فروکش خواهد کرد چون نرخ بازدهی سهام توان همراهی با هیجانات بازار را ندارد و افزایش قیمت سهام و ثابت بودن بازدهی باعث افزایش شاخص P/E میگردد تا جایی که سرمایهگذاری در بورس نسبت به سایر سرمایهگذاریها غیر اقتصادی میگردد.. سرمایهگذاری به مثابه مادر اقتصاد است و هیچ فعالیت اقتصادی بدون سرمایهگذاری متصور نیست . بورس هم از تبعات این نرخ بهره مصون نبوده و بعلت کاهش حاشیه سود در شرایط ثبات بازارها رغبت کمی برای خروج سرمایهها از بانک برای ورود به بازارهای اوراق بهادار وجود دارد.
,در این میان با افزایش غیر منطقی نرخ بهره هزینههای تامین مالی به قدری بالا رفته که تقریبا" هیچ صنعتی توان پرداخت این هزینهها را ندارد .وتورم دو رقمی هم و سود بازارهای بورس میبایست حداقل 35% تعیین میگردید تا صرف ریسک لازم برای سرمایهگذاری و پوشش ریسک را داشته باشد. امری که دیر یا زود رکود شدیدی را بر بورس تحمیل خواهد کرد چون همانگونه که عنوان شد در بازار رقابت بینالمللی صنعتی وجود ندارد که بتواند فشار تورم 35% و هزینههای تامین مالی بیش از 33% را تحمل کند و سقوط قیمت و در نتیجه نزدیک شدن قیمت سهام به ارزش ذاتی حتمی به نظر میرسد.
,ب- هزینههای تامین مالی جزء هزینههای تولید است که باعث افزایش قیمت تمام شده محصولات و تورم میگردد که این سیکل باعث کاهش قدرت خرید و در نتیجه رکود میگردد . در این سیکل ناخوشایند هزینههای ثابت بعلت کاهش تولید افزایش مییابد و بسیاری از تولیدات غیر اقتصادی میگردند .
,ج- بانکها و موسسات مالی در ایران از پذیرش ریسک خودداری میکنند و تماما" ریسک را تولید کنندگان باید تقبل کنند که این اقدام باعث افزایش نرخ ریسک و کاهش امنیت سرمایهگذاری میگردد . در این میان اقدام برخی بانکهای دارای سپردههای ارزی در عدم پوشش نوسانات نرخ ارز ، نمونهای از اقداماتی است که امنیت سرمایهگذاری را در ایران با تهدید جدی مواجه میکند .
,4-رکود - تورمی حاکم بر اقتصاد ایران فشار شدیدی را بر تولید کنندگان وارد آورده است و اگر هزینههای نیروی انسانی منطقی گردد کمتر صنعتی قادر به ادامه فعالیت خواهد بود. وتنها ابزار موثر بر رکود – تورمی سرمایهگذاری است که متاسفانه هم از طریق نرخ بهره بسیار بالا تحریم داخلی شده است و هم از طریق تحریم بینالمللی. بهبود شاخصهای کلان بدون افزایش سرمایهگذاری ممکن نیست.آنهم حجم سرمایه گذاری و نه قیمت سرمایه گذاری.
,5- عدم استفاده از ابزارهای جدید مالی همانند ابزارهای مشتقه سرمایهگذاران را در معرض نوسانات شدید بازار قرار میدهد و ابزاری که پوشش دهنده ریسک باشد در بازار اوراق بهادار ایران کمتر مورد استفاده قرار گرفته است.در ایران لبه تیز ریسکها متوجه تولید کننده است ولی در اکثر کشورهای پیشرفته صنعتی جهان سپرهای حفاظتی مناسبی برای پوشش ریسک توسط خریداران ابزارهای مشتقه به وجود آمده است.
,6- هیجانات بازار درایران بسیار شدید است.هجوم برای خرید در هنگام صعود شاخص و همچنین فشار برای فروش سهام در هنگام نزولی شدن شاخص باعث ایجاد آشوب در بازار میگردد و در بیشتر موارد این هیجانات قیمتهای غیر واقعی را بر تابلوهای بازار نقش میبندد . که باید کنترل گردد.
,7- افزایش قیمت سهام و ثابت بودن بازدهی باعث افزایش غیر منطقی شاخص p/e گردیده تا جایی که این شاخص در برخی از سهم ها به بالای 2000 رسیده و قطعا" نارضایتی سهامدارن و افزایش عرضه را به دنبال خواهد داشت.
,آنچه مسلم است اینست که با رونق دوباره بازارهای بورس در جهان و رسیدن شاخص بورس ایران به سقف قیمتها ، احتمال بازگشت سرمایهها وجود دارد.از طرف دیگر تقویت پول ملی و حذف تحریم های بینالمللی کاهش شاخص های بورس را شدت خواهد بخشید.در شرایط کنونی اوراق مشارکت طرحهای زیر بنایی کشور حتی با نرخ سود23% هم در مقایسه با نرخ سود 110% بورس با مشکل تامین مالی مواجه هستند .از طرفی هم چون ارزش پول ملی غیر واقعی است این نرخ سود هم واقعی نیست .همچنین بسیاری از عاملهای اثر گذار صوری میباشند که از کارایی بازار بشدت میکاهد.
,اما اصلی ترین مانع رشد سرمایهگذاری نرخ بهره 20% و نرخ تسهیلات بانکی بیش از 33% است که در مقایسه با برخی کشورها از جمله کشور چین بیش از 122 برابر را نشان میدهد که متاسفانه به هیچ وجه امکان رقابت تولیدات داخلی با محصولات خارجی وجود ندارد و عملا" غیر ممکن است.و تا زمانی که نرخ بهره تک رقمی نشود امکان تحرک واقعی در بازار سرمایه وجود ندارد . و نوسانات اینچنینی جز کاهش اعتماد و ثبات بازار دست آورد دیگری ندارد.
,باید به اقتصاد نگاه سیستمی داشت. اقتصاد منطق خاص خودش را دارد و اقتصاد دستوری نشان دهنده ناتوانی در در حفظ تعادلهای اقتصاد است.
,گزارش از مجید گودرزی، مدرس مدیریت مالی دولتی
,انتهای پیام
]
ارسال دیدگاه