سعید روستایی فیلم اولی ست که آدم را می ترساند! چون با گرفتن بازی های خوب از بازیگران حرفه ای و لحظه لحظه مخاطب را میخکوب فیلمش کردن، نشان داد یک کارگردان خوش آتیه و عجوبه ای در فیلمسازی پا به عرصه سینمای ایران گذاشته است؛ با این حال این همه ترس من نیست. روی دیگر ترس من که جنبه منفی دارد به فضای به شدت تلخ و ناامیدانه فیلم این جوان بر می گردد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، ابد و یک روز، اولین فیلم بلند سینمایی سعید روستایی است و سعید ملکان تهیه کنندگی این فیلم را برعهده داشته است. پیمان معادی، نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار، ریما رامینفر، شبنم مقدمی، شیرین یزدانبخش، معصومه رحمانی، مهدی قربانی، محمد علیمحمدی، اسماعیل گرجی و امیررضا فلاح از بازیگران ابد و یک روز هستند. فیلمبرداری این فیلم در مدت دو ماه در لوکیشن هایی در تهران انجام شده است.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,, ,
خلاصه داستان: ابد و یک روز، یک حکم قضاییست که مثل حبس ابد است و با این فرق که غیر قابل عفو می باشد. بیوگرافی کارگردان: سعید روستایی متولد 68 از تهران و دارای کارشناسی سینما از دانشگاه سوره است. او تاکنون سه فیلم کوتاه به نام های «شنبه» ،«مراسم»(از طرف آنها) و «خیابان خلیلی خلوت»کارگردانی کرده که هر سه فیلم در جشنواره هایی همچون فیلم کوتاه تهران، نهال، سوره و... جوایزی را به دست آورده اند.
,
هر چه پیش می رویم در تلخی این زندگی غرق شده تا جایی که با بازگشت سمیه دختر کوچک خانواده به خانه پدری اش و انصراف او از وصلت با افغانستانی ها حکم ابد و یک روز برای این خانواده جاری شده و چراغ ها خاموش می شوند. پنجره های خانه در تاریکی فرو می روند و ما هم در تاریکی سینما برای سمیه،برادران و خواهرانش اشک می ریزیم. |
هر چه پیش می رویم در تلخی این زندگی غرق شده تا جایی که با بازگشت سمیه دختر کوچک خانواده به خانه پدری اش و انصراف او از وصلت با افغانستانی ها حکم ابد و یک روز برای این خانواده جاری شده و چراغ ها خاموش می شوند. پنجره های خانه در تاریکی فرو می روند و ما هم در تاریکی سینما برای سمیه،برادران و خواهرانش اشک می ریزیم.
هر چه پیش می رویم در تلخی این زندگی غرق شده تا جایی که با بازگشت سمیه دختر کوچک خانواده به خانه پدری اش و انصراف او از وصلت با افغانستانی ها حکم ابد و یک روز برای این خانواده جاری شده و چراغ ها خاموش می شوند. پنجره های خانه در تاریکی فرو می روند و ما هم در تاریکی سینما برای سمیه،برادران و خواهرانش اشک می ریزیم.
هر چه پیش می رویم در تلخی این زندگی غرق شده تا جایی که با بازگشت سمیه دختر کوچک خانواده به خانه پدری اش و انصراف او از وصلت با افغانستانی ها حکم ابد و یک روز برای این خانواده جاری شده و چراغ ها خاموش می شوند. پنجره های خانه در تاریکی فرو می روند و ما هم در تاریکی سینما برای سمیه،برادران و خواهرانش اشک می ریزیم.
هر چه پیش می رویم در تلخی این زندگی غرق شده تا جایی که با بازگشت سمیه دختر کوچک خانواده به خانه پدری اش و انصراف او از وصلت با افغانستانی ها حکم ابد و یک روز برای این خانواده جاری شده و چراغ ها خاموش می شوند. پنجره های خانه در تاریکی فرو می روند و ما هم در تاریکی سینما برای سمیه،برادران و خواهرانش اشک می ریزیم.
,نقد محتوایی فیلم ابد و یک روز ساخته سعید روستایی:
, نقد محتوایی فیلم ابد و یک روز ساخته سعید روستایی:,سعید روستایی فیلم اولی ست که آدم را می ترساند. وقتی فیلم ابد و یک روز تمام شد کل حاضرین در سالن اصلی کاخ ده دقیقهای او را تشویق می کردند و من در حالی که سعی داشتم اشکهای گوشه چشمم را مخفی کنم با حاضرین در سالن همراه بودم. با این حال از سعید روستایی می ترسم، چون با گرفتن بازی های خوب از بازیگران حرفه ای و لحظه لحظه مخاطب را میخکوب فیلمش کردن، نشان داد یک کارگردان خوش آتیه و عجوبه ای در فیلمسازی پا به عرصه سینمای ایران گذاشته است؛ با این حال این همه ترس من نیست. روی دیگر ترس من که جنبه منفی دارد به فضای به شدت تلخ و ناامیدانه فیلم این جوان بر می گردد.
,, ,
خانواده ای چند نفره به سرپرستی برادر بزرگشان (پیمان معادی) در کنار مادر پیر خود روزگار میگذرانند. یکی از برادرها معتاد و فروشنده مواد است. دختر کوچک خانواده سمیه (پریناز ایزد یار) که بارِ اغلب کارهای خانه را به دوش می کشد، برای رهایی از این وضع بواسطه تلاش برادر بزرگش می خواهد با یک افغانستانی-می نویسم افغانستانی چون افغانی لفظ درستی نیست- ازدواج کند. در ابد و یک روز اگر چه در بیشتر صحنه ها با دیالو گهایی که رد و بدل میشوند خنده هایی تلخ بر گوشه لب مخاطب می نشیند،اما هر چه پیش می رویم در تلخی این زندگی غرق شده تا جایی که با بازگشت سمیه دختر کوچک خانواده به خانه پدری اش و انصراف او از وصلت با افغانستانی ها حکم ابد و یک روز برای این خانواده جاری شده و چراغ ها خاموش می شوند. پنجره های خانه در تاریکی فرو می روند و ما هم در تاریکی سینما برای سمیه،برادران و خواهرانش اشک می ریزیم.
,در یک سکانس سمیه از برادر بزرگش می پرسد:«داداش، ابد و یک روز یعنی چه؟» و برادر در حالی که تند تند به سیگارش پک می زند، می گوید: «برخی از حبس ابدیها اگر رفتار خوبی داشته باشند، بعد از 15 سال یکبار دیگر پرونده شان بررسی میشود و ممکن است عفو بگیرند، اما ابد و یک روز یعنی یک روز بعد از مرگت هم باید در زندان بمانی!»به نظر می رسد ابد و یک روز حکمی است که سعید روستایی به این خانواده داده است. حال اگر این خانواده یکی از خانواده های ایرانی جامعه امروز ما باشد که باید در تاریکی سینما شیونی به راه بیندازیم!!
,, ,
به نظر می رسد ابد و یک روز حکمی ست که سعید روستایی به این خانواده داده است.حال اگر این خانواده یکی از خانواده های ایرانی جامعه امروز ما باشدکه باید در تاریکی سینما شیونی به راه بیندازیم! |
به نظر می رسد ابد و یک روز حکمی ست که سعید روستایی به این خانواده داده است.حال اگر این خانواده یکی از خانواده های ایرانی جامعه امروز ما باشدکه باید در تاریکی سینما شیونی به راه بیندازیم!
به نظر می رسد ابد و یک روز حکمی ست که سعید روستایی به این خانواده داده است.حال اگر این خانواده یکی از خانواده های ایرانی جامعه امروز ما باشدکه باید در تاریکی سینما شیونی به راه بیندازیم!
به نظر می رسد ابد و یک روز حکمی ست که سعید روستایی به این خانواده داده است.حال اگر این خانواده یکی از خانواده های ایرانی جامعه امروز ما باشدکه باید در تاریکی سینما شیونی به راه بیندازیم!
به نظر می رسد ابد و یک روز حکمی ست که سعید روستایی به این خانواده داده است.حال اگر این خانواده یکی از خانواده های ایرانی جامعه امروز ما باشدکه باید در تاریکی سینما شیونی به راه بیندازیم!
,تلخی زمان به اوج خود میرسد که برادر بزرگ خانواده از افغانیها پولی برای راه اندازی یک فلافل فروشی میگیرد و قصد دارد؛ خواهرش سمیه را به ازای این پول به عقد آنها در آورد. البته در این بخش از داستان هم این سوال در ذهن مخاطب ایجاد میشود که چرا خانواده ایرانی حاضر میشود؛ ناموس خود را به افردای غیر ایرانی که اساساً شناختی هم از آنها ندارند در واقع بفروشد و نیز به هویت و اصالت افغانستانیها توهین زیر پوستی شده است. دیگر زمان آنکه افغانستانیها را با لفظ افغانی صدا بزنیم گذشته و بهتر است به فرهنگ آنها و ارزشهای این همسایگان رنج کشیده خود ایمان بیاوریم، نه آنکه همچنان از آنها نماد عقب ماندگی فکری و سبک زندگی بسازیم.
,تعجب بیشتر زمانی ست که افغانستانیها در سکانس خواستگاری از پوشش طبقه مرفه برخوردار بوده و ماشین شاسی بلند هم دارند، اما عروس را با پول از خانوادهاش خریده اند. یعنی فکر آنها همچنان دستخوش عقب ماندگی است. لازم به یاد آوری نیست که جوانان افغانستانی بخصوص در یک دهه اخیر از لحاظ تحصیلی، فکری و حتی ادبیات رشد چشمگیری داشته اند. بنده که خود از نزدیک بواسطه طبع شعری که دارم با شاعران جوان این کشور در ارتباطم به خوبی لمس کردهام که امروزه کمتر خانواده افغانستانی ولو از قشر کارگری وجود دارد که به چنین افکار سطح پایینی تن در دهند.
,, ,
به هر جهت دلم نمی خواهد خانواده سمیه حکم ابد و یک روز بگیرد. حتما راه حلی هست. در سالهای فعالیت خود در مطبوعات پای صحبت چه بسیار زنان سرپرست خانوار نشسته ام که با هنر و قدرت خود از کیان خانواده شان حمایت و محافظت کرده اند. سمیه یک مدرک دیپلم خیاطی هم دارد که مادرش پیشنهاد می دهد آن را صرفاً برای پُز دادن به همسایه ها قاب کرده و به دیوار بزنند. آیا سمیه در مقام یک دختر صبور این میزان توانایی و استعداد را ندارد که تنها با تکیه برهمین مدرک تا حدودی چالههای زندگی خود را مرتفع کرده و لااقل چراغ یکی از پنجره های خانه را روشن نگه دارد؟
,سعید روستایی گرامی، تلاشگر و خوشآتیه بیا کمی به تلخیهای زندگی رنگ امید ببخشیم. هیچ کجای دنیا شب یک دست تیره و تارو ابد و یک روز نیست.
,به قلم: گالیا توانگر
,انتهای پیام/خ
]
ارسال دیدگاه