اخبار داغ

در گفتگو با یکی از بنیان گذاران انقلاب در برازجان مطرح شد؛

شعار ما گوش طاغوتیان را آزار می داد

شعار ما گوش طاغوتیان را آزار می داد
شعارهای دشمن شکن نیروهای انقلابی و قرائت قطع نامه گوش طاغوتیان را آزار می داد و تحمل شنیدن این صدای حق را نداشتند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از "ناصرون " مردم برازجان در جریان انقلاب سال ۱۳۵۷ همانند سایرملت ایران دست به مبارزه ای گسترده و مستمر علیه رژیم شاه زدند که بیشتر به صورت تجمع در مساجد و راهپیمایی و پخش اعلامیه و نوار کاست و شعار نویسی روی دیوارها بود

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, "ناصرون " ,

 این انقلاب منحصر به گروه خاصی نبود همه ی  مردم با گرایش های مختلف به صحنه آمدند تا شاه را از تخت سلطنت پایین بیاورند.

,

در ادامه صحبت های یک از انقلابیون را می خوانید که از یکی از  تاثیرگذاران افراد در زمان انقلاب در شهر برازجان بوده است:

,

لطفا خودتان را معرفی کنید؟

,

بنده اسماعیل آریا متولد 1327 روستای بارگاهی از توابع شهرستان دشتستان هستم.

,

شغل فعلی شما چیست؟

,

بازنشسته آموزش و پرورش هستم و در زمانی خدمت ام در روستاهایی به نام بنه جاموشی و سده که در حال حاضر این دو روستا به نام قلعه سفید نامگذاری شده اند مشغول به تدریس بوده ام.

,

اغلب چه دروسی را تدریس می کردید؟

,

اکثر دروس های من  از سال 49 تا 53 درسهای فیزیک، شیمی، زیست و ریاضیات بود که در دبیرستان آبپخش  مشغول به تدریس می کردم و بعد از پیروزی انقلاب مدیر دبیرستان های شهید رجایی و طالقانی و حدود 4 سال رییس آموزش و پرورش شهرستان دشتستان و بعد از آن همین سمت را در شهرستان های ریگ ،کنگان و تنگستان نیز برعهده داشتم.

,

از چه سالی فعالیت های انقلابی خود را شروع کردید؟

,

من ازسال  مهر 57 تا پیروزی انقلاب درشهر برازجان در رکاب یارن امام(ره) بودم و در دوران دانشجویی در تهران به نیز مشغول به کارهای انقلابی بودم.

,

لطفا خاطراتی را از زمان انقلاب برای ما بیان فرمایید؟ما در زمان انقلاب فعالیت های زیادی را داشتیم بخاز همین امر خاطرات زیادی در ذهن داریم ولی در اوایل انقلاب اولین جلسه ایی که تشکیل شد در دبیرستان فرخی آن زمان  و در روز 16 مهرماه به بهانه روز جهانی معلم برگزار شد که جلسات آتی ما در اداره آموزش و پرورش که در آن زمان که کنار دژ واقع شده بود برگزار می شد.

,

شما و دوستانتان به عنوان نیروی مخالف این رژیم  مورد تهدید ساواک هم بودید؟

,

ما در آن ایام هر روز  از سوی ژندارمری و ساواک مورد تهدید قرار گرفته بودیم و این کار برای ما یک عادت شده بود.

,

اعتراض کنندگان  به رژیم طاغوت مورد ضرب و شتم هم قرار می گرفتند؟

,

نیروهای انقلاب همیشه آماده بودند و حتی تا کار به جایی رسید که برای جلوگیری از گاز اشک آور که مامورین می زدند و دو عدد گونی بزرگ سیب زمینی پوست کننده برای جلوگیری از گاز اشک آور همراه داشتیم و در صورت پخش گاز اشک آور سریعا بچه های تیم  این سیب زمینی ها را در بین مردم پخش می کردند تا معترضین بر روی چشمان خودشان بگذارند.

,

این کار شما و دوستانتان تاثیری هم در وضعیت شهر و مردم داشت؟

,

بله،این کار ما جرقه ای بزرگی شد در شهر برازجان و مردم هر روز مغازه ها و بازار به نشانه اعتراض تعطیل بود .

,

مسیر راهپیمایی شما کجا بود؟

,

مسیر راهپیمایی ما اغلب از فلکه فردوسی شروع می شد و نماز ظهر را در مسیر می خواندیم، حرکت ما تا جلوی دژ بود که در آنجا شعارهای دشمن شکن نیروهای انقلابی و قرائت قطع نامه گوش طاغوتیان را آزار می داد و تحمل شنیدن این صدای حق را نداشتند.

,

از نیروهای انقلابی در بین معترضین کسی کسی هم دچار حادثه شد؟

,

روز 22 بهمن بود که اعتراضات به اوج خود رسید و شهید سلیمی که در بین معترضین بود  بر اثر افتادن روی میله ها  به شهادت رسید و یکی دیگر از دوستان در همان روز تیر خورد.

,

به عنوان سوال آخر هر مطلبی دارید بفرمایید؟

,

از همه مردم می خواهم تا در مسیر انقلاب بمانند و این انقلاب نور روشنی بود که بر مردم ایران تابید و ظلم و تاریکی را از این کشور بیرون راند، و در آخر اشاره ایی کنم بر زحمات  آقایان دکتر سید محمد مهدی جعفری وحاج ماشاالله کازرونی که این دو نفر که نقش هماهنگ کننده مبارزه در برازجان را برعهده داشتند هرچند در همراهی این دو نفر خیلی کسانی بودند که در گمنامی به سر می برند.

,

/ انتهای پیام

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه