اخبار داغ

سروده ای از عالیه مهرابی؛

اشعار شاعر یزدی در وصف شهید شاخص استان یزد

اشعار شاعر یزدی در وصف شهید شاخص استان یزد
عالیه مهرابی از شاعران برجسته یزد اشعاری را در وصف شهید محمد منتظر قائم که بعنوان شهید شاخص استان یزد در سال 95معرفی شده است سرود.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از یزد هنر؛ عالیه مهرابی از شاعران برجسته یزد اشعاری را در وصف شهید محمد منتظر قائم که بعنوان شهید شاخص استان یزد در سال 95معرفی شده است سرود.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, یزد هنر,

دشت در دشت این بهشت لاله باران دیدنی است
عطر گلزخم شقایق زیرباران دیدنی است 
آخرین پروازاین ققنوس های شعله ور
درسماع گرم شنهای بیابان دیدنی است
آه سهراب جوان با زخم هایت خو بگیر
ایستادن درمرام پهلوانان دیدنی است
زخمه بر زخمت بزن، انا فتحنایی بخوان 
سوره سوره وعده ی آیات قرآن دیدنی است
بادبانهارا بر افرازید برموج خطر
کشتی نوح است و برامواج طوفان دیدنی است
مشق صحرای طبس بود و شب والعادیات
باده در دستان شن ها و شراب نازعات
عطر باغ لاله و رو کردن دست خزان
نبض تند انقلاب و خون سردار جوان
ماجرای رستم است و جنگ با دیو پلید
مردهای مرد، زن هایی همه گرد آفرید
فصل طوفان شن و چشم حسود خارها
فصل خونبازی است در آیینه ی بیدارها
دانه های شن چونان فوج ابابیل آمدند
سال عام الفیل بود اصحاب سجیل آمدند
دار عشق و سرفرازی کردن سردارها
عطر وبوی حسن یوسف بر سر بازارها
عشق یعنی منتظرقائم شدن در شعله ها
عشق یعنی سوختن مانند ققنوسی رها
عشق یعنی منتظر باشی شب پرواز
در دل خاکسترت پیدا کنند ایجاز را
داغ ها دیدیم اگر آتشفشانی تر شدیم
هرچه محکم ایستادیم، آسمانی تر شدیم
می وزد از هر شهید آباد عطر و بوی سیب
می چکد از لاله ها آوازه ی فتح قریب
داغ ها دیدیم و آخر آفتابی تر شدیم
در مسیر هر چه طوفان انقلابی تر شدیم
می برد طوفان حق با خود شکوه خار را
خون سرداران عاشق خواب استکبار را
آی مردم وعده ی ما خواب خرگوشی نبود
رسم ما بعد از شهیدان این فراموشی نبود
ما در این تقویم ها رنج زمستان دیده ایم
جای دندان تبر را بر درختان دیده ایم
بزم عرفان از شراب با یزید آورده ایم
لاله در لاله به دل داغ شهید آورده ایم
بشنو از خون شهیدان سوره ی زلزال را
ماه پشت ابرها را، بزم استهلال را

,

دشت در دشت این بهشت لاله باران دیدنی است
عطر گلزخم شقایق زیرباران دیدنی است 
آخرین پروازاین ققنوس های شعله ور
درسماع گرم شنهای بیابان دیدنی است
آه سهراب جوان با زخم هایت خو بگیر
ایستادن درمرام پهلوانان دیدنی است
زخمه بر زخمت بزن، انا فتحنایی بخوان 
سوره سوره وعده ی آیات قرآن دیدنی است
بادبانهارا بر افرازید برموج خطر
کشتی نوح است و برامواج طوفان دیدنی است
مشق صحرای طبس بود و شب والعادیات
باده در دستان شن ها و شراب نازعات
عطر باغ لاله و رو کردن دست خزان
نبض تند انقلاب و خون سردار جوان
ماجرای رستم است و جنگ با دیو پلید
مردهای مرد، زن هایی همه گرد آفرید
فصل طوفان شن و چشم حسود خارها
فصل خونبازی است در آیینه ی بیدارها
دانه های شن چونان فوج ابابیل آمدند
سال عام الفیل بود اصحاب سجیل آمدند
دار عشق و سرفرازی کردن سردارها
عطر وبوی حسن یوسف بر سر بازارها
عشق یعنی منتظرقائم شدن در شعله ها
عشق یعنی سوختن مانند ققنوسی رها
عشق یعنی منتظر باشی شب پرواز
در دل خاکسترت پیدا کنند ایجاز را
داغ ها دیدیم اگر آتشفشانی تر شدیم
هرچه محکم ایستادیم، آسمانی تر شدیم
می وزد از هر شهید آباد عطر و بوی سیب
می چکد از لاله ها آوازه ی فتح قریب
داغ ها دیدیم و آخر آفتابی تر شدیم
در مسیر هر چه طوفان انقلابی تر شدیم
می برد طوفان حق با خود شکوه خار را
خون سرداران عاشق خواب استکبار را
آی مردم وعده ی ما خواب خرگوشی نبود
رسم ما بعد از شهیدان این فراموشی نبود
ما در این تقویم ها رنج زمستان دیده ایم
جای دندان تبر را بر درختان دیده ایم
بزم عرفان از شراب با یزید آورده ایم
لاله در لاله به دل داغ شهید آورده ایم
بشنو از خون شهیدان سوره ی زلزال را
ماه پشت ابرها را، بزم استهلال را

,

دشت در دشت این بهشت لاله باران دیدنی است
عطر گلزخم شقایق زیرباران دیدنی است 
آخرین پروازاین ققنوس های شعله ور
درسماع گرم شنهای بیابان دیدنی است
آه سهراب جوان با زخم هایت خو بگیر
ایستادن درمرام پهلوانان دیدنی است
زخمه بر زخمت بزن، انا فتحنایی بخوان 
سوره سوره وعده ی آیات قرآن دیدنی است
بادبانهارا بر افرازید برموج خطر
کشتی نوح است و برامواج طوفان دیدنی است
مشق صحرای طبس بود و شب والعادیات
باده در دستان شن ها و شراب نازعات
عطر باغ لاله و رو کردن دست خزان
نبض تند انقلاب و خون سردار جوان
ماجرای رستم است و جنگ با دیو پلید
مردهای مرد، زن هایی همه گرد آفرید
فصل طوفان شن و چشم حسود خارها
فصل خونبازی است در آیینه ی بیدارها
دانه های شن چونان فوج ابابیل آمدند
سال عام الفیل بود اصحاب سجیل آمدند
دار عشق و سرفرازی کردن سردارها
عطر وبوی حسن یوسف بر سر بازارها
عشق یعنی منتظرقائم شدن در شعله ها
عشق یعنی سوختن مانند ققنوسی رها
عشق یعنی منتظر باشی شب پرواز
در دل خاکسترت پیدا کنند ایجاز را
داغ ها دیدیم اگر آتشفشانی تر شدیم
هرچه محکم ایستادیم، آسمانی تر شدیم
می وزد از هر شهید آباد عطر و بوی سیب
می چکد از لاله ها آوازه ی فتح قریب
داغ ها دیدیم و آخر آفتابی تر شدیم
در مسیر هر چه طوفان انقلابی تر شدیم
می برد طوفان حق با خود شکوه خار را
خون سرداران عاشق خواب استکبار را
آی مردم وعده ی ما خواب خرگوشی نبود
رسم ما بعد از شهیدان این فراموشی نبود
ما در این تقویم ها رنج زمستان دیده ایم
جای دندان تبر را بر درختان دیده ایم
بزم عرفان از شراب با یزید آورده ایم
لاله در لاله به دل داغ شهید آورده ایم
بشنو از خون شهیدان سوره ی زلزال را
ماه پشت ابرها را، بزم استهلال را

,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,

 

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه