کتاب «گفتگو با سایه یا بوف کور چگونه ساخته و پرداخته شد» تالیف حبیب احمدزاده عصر امروز رونمایی شد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از فارس، آیین رونمایی از کتاب «گفتوگو با سایه یا بوف کور چگونه ساخته و پرداخته شد» اثر حبیب احمدزاده، عصر امروز در دانشگاه هنر با حضور چهرههای فرهنگی برگزار شد.
*احمدزاده به طور جدی در پی شناخت صادق هدایت بود
دکتر بنیاردلان رئیس پژوهشکده دانشگاه هنر در این نشست با اشاره به عدم وجود نقد در کشور گفت: اتفاقی که در تاریخ معاصر در فضای فرهنگی کشور رخ داده عدم وجود نقد بوده است. مثلاً کتاب «حاجی بابای اصفهانی» وقتی منتشر شد دو دسته پیرامون آن سخن گفتند. یک دسته خیلی تند و دسته دیگر بسیار نرم. اما هیچ کدام از آن دو دسته این اثر را درست نقد نکردند تا ذهنیت جامعه نسبت به آن اثر روشن شود و این مسئله ادامه پیدا کرد همواره وجود داشت تا به صادق هدایت رسید. آقای خانلری همان زمان مقالهای نوشت و با عنوان اوج و قله ادبیات از صادق هدایت یاد کرد و در متنش از هدایت تمجید کرد. هدایت جایگاه ویژهای در ادبیات دارد اما کار خانلری باعث شد عدهای از او تبعیت کنند و هدایت تبدیل به الگو شود.
وی افزود: باید به این پرسش پاسخ داده شود که هدایت از چه نظر دارای اهمیت بود که به نظرم اولین موضوع مهم این است که هدایت در نگارش رمان دارای زبان بود. کار هدایت ورود زبان عامیانه به ادبیات بود که البته این زمان شخصی او به شمار میرفت و حالات شخصی او را بیان میکرد اما عمومی نبود.
بنیاردلان در پایان گفت: حبیب احمدزاده از 7 سال پیش جدی در پی شناخت صادق هدایت بود و تلاش میکرد منصفانه او را تحلیل کند زبان این کتاب که ویژه احمدزاده است در این کتاب دیده میشود.
*احمدزاده در اثرش به صادق هدایت به عنوان نویسنده توجه کرده است
علی دهباشی مدیرمسئول ماهنامه «بخارا» در بخش دیگری از این مراسم گفت: این هم از طنز روزگار است که سیاست فرهنگی یک کشور اجازه انتشار رسمی آثار یک نویسنده را نمیدهد ولی اجازه نشر یک اثر در نقد او را میدهد و این اتفاق فقط در ایران میافتد.
وی گفت: پیچیدگیهایی که پیرامون صادق از ابتدا بوده هنوز هم هست و بعد از مرگ هدایت این پیچیدگیها بیشتر نیز شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چه به حق و چه به ناحق آنها که از جمهوری اسلامی ناراحت بودند مشکلات خود را در آثار هدایت جستجو کردند و هیچگاه تواضع عقلی پیرامون هدایت در ایران به وجود نیامد و همین اجازه داوری در مورد آثار هدایت را نداده است.
دهباشی گفت: هدایت فرزند دورهای است که در آن به باستانگرایی و پرداخته میشود و آن را تبلیغ میکردند و دوره پس از اسلام را تاریک و سیاه معرفی میکردند و تبعاً هدایت نیز متأثر از این فضا بوده است.
وی در پایان گفت: کار احمدزاده از یک جهت قابل ستایش است و آن هم کشف راز و رمزهای آثار هدایت و همچنین مهمترین اثر او است. اهمیت این اثر در این است که احمدزاده با هدایت و بوف کور ایدئولوژیک برخورد نکرده در حالی که امروز هدایت یا مرتد است یا قبول و هیچ کس هدایت را نویسنده نمیبیند و احمدزاده در این اثرش به وجه نویسندگی هدایت توجه کرده است.
*قرار گذاشتیم بت نسازیم و بت نشکنیم
خسرو سینایی کارگردان فیلم «گفتوگو با سایه» در بخش دیگری از این مراسم گفت: امیدوار بودم 10 سال پیش وقتی این فیلم ساخته شد پیرامون آن بحثهای فرهنگی صورت گیرد از بسیاری توقع داشتم که بیایند حرف بزنند و فیلم را نقد کنند. اما برخی میگویند در مورد هدایت حرف نزن زیرا بد است یا حرف نزن چون او بت است.
وی افزود: در همان ابتدا که حبیب احمدزاده نتیجه پژوهشهایش را برای تولید یک اثر نزد من آورد قرار گذاشتیم که در فیلم بت نشکنیم و بت نسازیم و به این نیز پایبند بودیم. ما از نگاه یک سینماگر به رمان بوف کور نگریستیم و تأثیر سینمای اکستپرسیونیسم بر بوف کور را بررسی کردیم.
این کارگردان در پایان گفت: سؤالی که مطرح میشود این است که چرا هدایت فقط یک بوف کور دارد و در آثارش دیگر اثری از آن دیده نمیشود زیرا هدایت پراکنده گزینی را در این اثرش به کار برده است. هدایت از این تکنیک استفاده کرده تا فرهنگ غریبه را بدل به فرهنگ خودی کند و خواننده ایرانی آن را به مثابه رمان ایرانی بپندارد.
*رمزگشایی احمدزاده از هدایت فوقالعاده بود
حسین پاکدل در بخش دیگری از این مراسم گفت: کار احمدزاده یک اتفاق بزرگ است و این به خاطر رویکرد نقد آن است. اتفاقی که در کشور ما کمتر رخ میدهد. زبان محترم این کتاب قابل ستایش است و نویسنده آن شلاق دست نگرفته و بر سر مخاطب و خالق بوف کور نزده است و نتیجهگیری را به عهده خواننده گذاشته است.
وی افزود: این کتاب قابلیت تبدیل شدن به چند جلد را داشت اما احمدزاده آن را موجز نوشته و سوره آن را منتشر کرده است. سوره مهری که تا پیش از این اغلب آثارش در حوزه نقد تخریبی بود و از آنها برنامه تلویزیونی هویت را تولید میکرد که به واسطه آن اندیشمندان ایرانی را به لجن میکشید.اما اکنون آمده و این کتاب را منتشر کرده است.
پاکدل در پایان گفت: این کتاب در بستر زمان تأثیر خود را خواهد گذاشت و نکته قابل توجه این است که اگر این کتاب را مروارید، ثالث و یا مرکز چاپ میکرد این اثر را نمیگذاشت. حبیب احمدزاده یک اندیشمند متصلکننده است و مطلقاً فصل ندارد. رمزگشایی احمدزاده در این کتاب برای من فوقالعاده جذاب بود.
*حرفهای احمدزاده متفاوت بود
اکبر عالمی با اشاره به این کتاب که برآمده از پایاننامه حبیب احمدزاده است، گفت: حبیب احمدزاده یک پژوهشگر موفق است و در این کتاب حرفهایی زده که در نوع خود متفاوت بوده است.
*این پژوهش هیچ تغییری در نگاه ما ایجاد نکرد
رضا امیرخانی در بخش دیگری از آیین رونمایی از کتاب «گفتوگو با سایه» گفت: تصورم بر این بود که این پژوهش و حتی فیلم «گفتوگو با سایه» میتواند انقلابی در نگاه ما به هدایت ایجاد کند اما با گذشت چند سال از تولید آنها در کمال تأسف هیچ تغییری در نگاه ما ایجاد نکرد.
وی افزود: هدایت در ادبیات ما موضوع نیست و بیشتر در فضای خارج از ادبیات قضاوت میشود. «بوف کور» صادق هدایت در زمان خودش یک نسل جلوتر بود و از این منظر کار هدایت کار ویژهای است. اما در پیش برنده بودن صادق هدایت و بوف کور در فضای ادبیات باید بیشتر تحقیق کرد و باید دقت کرد اگر بوف کور یک اثر فرهنگی بود باید امروز بیشتر در مورد آن حرف زده میشد.
امیرخانی در پایان سخنانش با اشاره به یک خاطره گفت: در سال 2000 میلادی در یک کتابخانه عمومی در ایالات متحده در حال جستجو بودم. جالب توجه است که کتابخانههای عمومی آنجا وصل به شبکه اینترانت بودند و قابلیت جستجو در تمام کتابخانهها فراهم بود من هم با توجه به علائق ایرانی بودن خود در مورد کتابهای ایرانی آنجا جستجو کردم که یکی از آن کتابها ترجمه انگلیسی «بوف کور» بود و جالب بود که مدتی میشد که کسی کتاب «بوف کور» را امانت نگرفته بود و من برای اینکه این مدت را بشکنم یک مرتبه کتاب را امانت گرفتم و باز گرداندم.
*کنار گذاشتن پیش فرضها زمینه رسیدن به دانایی است
حبیب احمدزاده مؤلف کتاب «گفتوگو با سایه یا بوف کور چگونه ساخته و پرداخته شد» در بخش پایانی این مراسم گفت: ما زمانی به دانایی میرسیم که پیشفرضهای قبل از تحقیق را کنار بگذاریم و من این درس را در جنگ آموختم. من این اثر را به صورت خودجوش نوشتم و ذهنیتی در مورد آن نداشتم.
وی افزود: این کتاب نوشته نشده که مزه میوهای به نام «بوف کور» را اعلام کند بلکه قرار است بگوید درختی به نام هدایت چطور میوهای به نام بوف کور داده است.
احمدزاده در پایان گفت: عاشقان بدون مطالعه هدایت کسانی هستند که اجازه نمیدهند در مورد هدایت حرف زده شود و دستهای نیز هستند که میگویند هدایت کسی نیست که بخواهیم در مورد او حرف بزنیم. این کتاب نوشته شده تا هدایت از یک سد به یک پل تبدیل شود. سدی که توسط دو طرف ایجاد شده است. هدایت قرار نیست در همه چیز الگو باشد و فقط میتوان از تکنیک او برای نوشتن استفاده کرد.
,
انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه