محمد ابراهیم همت را بیشتر به عنوان یک سردار و فرمانده می شناسیم و از ابعاد دیگر زندگی ایشان کمتر گفته ایم. یکی از ابعادی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ معلم بودن شهید همت است. او معلم ادبیات بوده و در تمام مقاطع تحصیلی هم تدریس کرده بود و حتی حضورش در جبهه با ماموریت از آموزش و پرورش بود. وقتی جهاد، پوشیدن لباس معلمی را طلب میکرد به کسوت معلمی درآمد و زمانی که وظیفهاش دفاع بود، با عشق لباس پاسداری به تن کرد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ "حقیر محمدابراهیم همت، دانشجوی دانشگاه اصفهان و معلم مدارس راهنمایی و دبیرستان شهرضا هستم. از آنجا که به سپاه و این لباس مقدس پاسداری عشق زیادی داشتم بعد از پیروزی انقلاب دانشگاه را کنار گذاشتم، از اداره آموزش و پرورش ماموریت گرفتم و لباس پاسداری را به تن کردم. از روز اول ورودم به سپاه در سال 58 همواره در ماموریت بودهام... الان هم نزدیک به چهار ماه است که در جبهه خوزستان هستم. انشاءالله تا پایان جنگ در همین لباس باقی میمانم و هر زمان که لازم شد بار دیگر به کار معلمی ادامه خواهم داد".*
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,,
, ,
,
معلمی به روایت "همت"
, معلمی به روایت "همت", معلمی به روایت "همت",سردار شهید محمد ابراهیم همت را بیشتر به عنوان یک سردار و فرمانده میشناسیم و از ابعاد دیگر زندگی ایشان کمتر شده است. یکی از ابعادی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است "معلم بودن" شهید همت است. او معلم ادبیات بود و در تمام مقاطع تحصیلی هم تدریس کرده بود، حضورش در جبهه با ماموریت از آموزش و پرورش بود. آن موقعی که جهاد، پوشیدن لباس معلمی را طلب می کرد به کسوت معلمی درآمد و زمانی که وظیفهاش دفاع بود، با عشق لباس پاسداری به تن کرد.
,محمدمهدی همت فرزند ارشد سردار شهید محمد ابراهیم همت در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی سازمان بسیج فرهنگیان در خصوص انتخاب شغل معلمی توسط پدرش میگوید: «"حاجی" با وجود این که از کودکی در کنار پدرش در مزرعه کار میکرد، شاگرد اول بود و در رشته داروسازی قبول شد اما به دلایل اعتقادی و غیر علمی در مصاحبه دانشگاه پذیرفته نشد و از آنجا که حضرت دوست او را برای معلمی انتخاب کرده بود و این مسیر را برای او برگزیده بود، معلمی را انتخاب کرد و فوق دیپلم خود را از تربیت معلم گرفت، و از چند سال پیش از انقلاب به کسوت معلمی درآمد.
, محمدمهدی همت فرزند ارشد سردار شهید محمد ابراهیم همت,وی افزود: او تا زمانی که ناآرامیهای خوزستان، سیستان و کردستان شروع شود به تدریس مشغول بود و پس از آن با ماموریت از سوی آموزش و پرورش به مناطق اعزام شد و ابتدا مسئول فرهنگی بود.
,بی شک شغلی که محمدابراهیم انتخاب کرده بود با روحیات و ویژگیهای او متناسب بود و سبب تقویت برخی خصال در او شد، یکی از این ویژگیها توانایی عجیب حاج همت در سخنوری بود. محمد مهدی همت در این خصوص میگوید: ایشان به برکت شغل معلمی فردی سخنور بودند و فن اقناع طرف مقابل را به خوبی میدانستند و در برخورد با افراد مختلف با عقاید و سطوح مختلف، روش خاصی برای آن فرد، در سخن گفتن به کار میگرفتند.
,درس معلم گر بود زمزمه محبتی...
, درس معلم گر بود زمزمه محبتی..., درس معلم گر بود زمزمه محبتی...,سعادت یک جامعه به تربیت صحیح دانش آموزان وابسته است و شهید همت معلمی بود که زبانش، زبان محبت بود و حرف و عملش یکی بود، همین مسئله موجب شد تا زمانی که به دانش آموزانش گفت "اکنون زمان محافظت از انقلاب است و من باید بروم، کسی از شما با من میآید!؟" حدود 15 دانش آموز به ندای برخاسته از ضمیر پاک این معلم لبیک گفتند و در جبهه حضور پیدا کردند. فرزند شهید همت در این خصوص می گوید: یکی از این دانش آموزان آقای مجتبی صالحپور بود که در زمان جنگ بسیار مورد اعتماد پدر بود و برخی از شاگردان ایشان هم به درجه شهادت نائل آمدند.
,معلم شهید در سنگر دفاع نظری از مکتب اسلام محمدابراهیم همیشه اهل مطالعه بود و سیر مطالعاتی تعریف شده برای خود داشت. قطعاً معلم بدون مطالعه یک معلم پویا نیست و نمیتواند نیازهای روز دانش آموزانش را پاسخ بگوید.
,فرزند ارشد شهید میگوید: «حاجی دو لیست مطالعاتی داشتند که در یکی از آن ها کتبی درباره اقسام ایدئولوژیها طبقه بندی شده بود و ایشان برای آمادگی داشتن برای دفاع نظری از اسلام آنها را مطالعه می کردند. معمولا اول سخنرانیهایشان _ که به زیبایی و صلابت معروفند_ یک تحلیل منطقه ای و یک تحلیل جهانی ارائه می دادند و از اتفاقات روز سیاسی شروع می کردند و سپس وارد مطلب اصلی میشدند و همه این ها به دلیل مطالعات بالا و اطلاعات ایشان بود. تیپ 27 (محمدرسولالله (ص) ) که تبدیل به بعداً لشکر شد، تنها تیپی بود که واحد آموزش خود را در منطقه برپا میکرد؛ این آموزشها در دوکوهه بود و سپس اعزامها صورت می گرفت».
,هنرستان شهرضا و آخرین روزهای تدریس حاج همت
, هنرستان شهرضا و آخرین روزهای تدریس, هنرستان شهرضا و آخرین روزهای تدریس, حاج همت , حاج همت ,همسر شهید همت میگوید: آخرین بار که آمدند منزل نامه اداره آموزش و پرورش را به ایشان نشان دادم که نوشته بود: "برادر محمد ابراهیم همت به علت غیبت بیش از حد شما در کلاس درس، از این ماه حقوق شما قطع میشود". نگاه کرد و خندید! پرسیدم چرا میخندی؟ دارند حقوقت را قطع میکنند! گفت: اینها نمی فهمند، ما همه کار میکنیم تا خدا روزی دنیا را بر روی ما ببندد، بعد ما را با روزی دنیا تهدید میکنند! آخرین مدرسهای که در آن تدریس کرد هنرستانی در شهرضا بود، با ماموریت از آموزش و پرورش به مدرسه عشق رفت و از این ماموریت، بی سر همچون اربابش حسین (ع) پر کشید.
,* برشی از کتاب "به روایت همت"
,انتهای پیام/
]
ارسال دیدگاه