اخبار داغ

ایثار از نوعی دیگر

تجلی انسانیت در قطره های سرخ

تجلی انسانیت در قطره های سرخ
پلاکت خون که برای بیماران سرطان خون و AML و ALL و تالاسمی استفاده می شود تنها تا پنج روز قابل نگهداری است و این یعنی بیماران در ماه رمضان نمی توانند از پلاکت خون هایی که قبل از ماه رمضان اهدا شده استفاده کنند و به همین دلیل باید به اهدای خون در این ماه نیز توجه شود.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شبنم ها یکی از معضلات بانک خون ایران در ماه مبارک رمضان کمبود خون و فراورده های آن است. گروهی از خیرین تشکل های غیر دولتی همدان از جمله گروه انسانیت و یاران  با مدیریت بختیاری موسس گروه انسانیت با توجه به کمبود خون و نیاز بیماران سرطانی به پلاکت خون  تصمیم گرفتند در طرحی با عنوان اهدای گلبرگ سرخ، به صورت دسته جمعی و در چند مرحله اقدام به اهدای قطره های سرخ زندگی به بیماران نیازمند کنند.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, شبنم ها,

در اولین مرحله اهدا ی گلبرگ سرخ  به سازمان انتقال خون رفتیم تا از نزیدک شاهد این کمک جانی خیرین باشیم. از اولین دقایق  بعد از افطار جمعی از خیرین روزه دار به صورت گروهی و با شور و هیجانی شگفت انگیز حضور داشتند. قبل از این  بارها به انتقال خون رفته بودم ولی این بار فضا رنگ و بوی دیگری داشت. اهدا کنندگان گلبرگ سرخ برای نجات زندگی انسان ها از یکدیگر پیشی می گرفتند و بعد از 17 ساعت روزه داری با یک افطار مختصر مشتاق اهدای خون بودند. در بین آنها خانم های جوانی  بودند که اولین تجربه شان بود و بی صبرانه منتظر اهدای  خون  به بیماران و کودکان سرطانی بودند. با چند نفر از آنها هم صحبت شدم تا از حال و هوایشان بیشتر بدانم.

به سراغ خانم 37 ساله ای رفتم که اصرار داشت نوبتش را با دوستان دیگر جابجا کند و زودتر خون اهدا کند. اولین باری نبود که به سازمان برای اهدای خون آمده بود اما تا کنون موفق به اهدای خون نشده بود. می گفت قبلا سه بار مراجعه کردم اما چون فشار خونم پایین بوده من را به عنوان اهدا کننده نپذیرفتند. با لحن خاصی که مملو از شوق و امید بود گفت: «امشب کلی خودم را  تقویت کردم برای اینکه فشارم پایین نباشه و این بار بتونم خون بدم».  و این شکست ناپذیری و اصرار برای خون دادن در یک هدف خلاصه شد وقتی گفت وظیفه هر انسانی کمک به هم نوعش است و این کمترین کار ما به عنوان یک انسان است.

یکی دیگر از داوطلبان اهدای خون خانم جوانی بود که بارها این کار را انجام داده بود از او در مورد هدفش پرسیدم معتقد بود کاری که انجام می دهد کوچک تر از آن است که در موردش صحبت کند و تنها انجام وظیفه می کند. می گفت وقتی کودکان بیمار را به خاطر می آورم این کار را وظیفه انسانی ومادری خود  می دانم ؛ و ظیفه ای که بدون کم و کاست باید انجام دهم.  م جالب اینجاست که حتی روزه داری هم خللی در انجام وظیفه اش ایجاد نکرده بود.

سمیه ذاکر متخصص پاتولوژی ژنتیک سرطان و از خیرین گروه انسانیت  که در جمع اهدا کنندگان بود خطاب به خانم هایی که از اهدای خون واهمه دارند و نگران کم خونی و سلامتی خود هستند گفت: میزان اهدای خون در خانم ها و آقایان متفاوت است و سازمان انتقال خون از آقایان بین 500 تا 700 سی سی خون می گیرد اما از خانم ها بین 200 تا 250 سی سی و اهدای این مقدار خون با توجه به کم خونی خانم ها هیچ مشکلی برای آنها نخواهد داشت . او همچنین در مورد ضرورت اهدای خون در ماه رمضان که اهداکننده کمتر است توضیخ داد و گفت یک کیسه خون  به مدت 31 روز قابل نگهداری و استفاده برای بیماران است اما پلاکت خون که برای بیماران سرطان خون و AML  و ALL  و تالاسمی استفاده می شود تنها تا پنج روز قابل نگهداری است و این یعنی بیماران در ماه رمضان نمی توانند از پلاکت خون هایی که قبل از ماه رمضان اهدا شده استفاده کنند و به همین دلیل باید به اهدای خون در این ماه نیز توجه شود.

در بین اهدا کنندگان خانم جوانی از همه شادمان تر بود و لبخند از لبانش جدا نمی شد  اما  قبل از معاینه پزشک اضطراب خاصی داشت. از او علت اضطرابش را پرسیدم. از اینکه به عنوان اهدا کننده پذیرفته نشود نگران بود. برای اولین بار می خواست خون بدهد و می گفت تا پیش از این کم خونی داشتم و الان بعد از درمان برای اهدای خون آمدم. او می گفت اهدای خون نوعی شکرگزاری است در برابر خدایی که سلامتی را به ما هدیه کرده و من با این کار زکات سلامتی ام را می دهم.  خوشحال بود که می تواند از  خداوند تشکر کند.

همه تخت های اتاق خونگیری آقایان پر بود. در آن بین آقایی را دیدم که خیلی پر انرژی و شاداب خون اهدا می کرد. جوانی 34 ساله  که جزء اهدا کنندگان دائمی سازمان انتقال خون بود. طی چهار سال گذشته به طور مرتب سالی دو بار خون می داد. از او در مورد کارش  پرسیدم. گفت انگیزه ام کمک به هم وطنان و همشهریانم است که ناخواسته اسیر بیماری شدند.

در یکی دیگر از تخت های آن اتاق  مردی 37 ساله خوابیده  بود که می گفت اهدای خون به دفعات زیاد و طی سالهای طولانی به سلامت بدنش کمک کرده است او اهدای خون را پیام آور سلامت بدن می دانست و می گفت بعد از هر بار اهدای خون مطمئن می شوم که هنوز سالمم  و این کمترین کاری است که در کمک به بیماران می توانم انجام دهم. برخی استطاعت مالی دارند و با حمایت مالی به هم نوعانشان  کمک می کنند و ما که از نعمت سلامتی برخورداریم با اهدای خون کمک می کنیم.

در بین اهدا کنندگان یک زوج به چشم می خوردند. حوری ایزدی  در بخش خانم ها خون اهدا می کرد و همسرش همزمان در اتاق آقایان خون می داد. او از نزدیک در موسسه محک کودکان سرطانی را دیده بود و به محض شنیدن نیاز آنها به خون در جمع خیرین حاضر شده بود. او یک مادر است و می گفت وقتی شنیدم کودکان سرطانی نیازمند خون هستند به حال پریشان مادران آنها فکر کردم و بی درنگ آمدم. گروه خونی اش  Oمنفی بود و خوشحال از اینکه  هر بیماری با هر گروه خونی می تواند از خونش استفاده کند. او با چشمانی مملو از همدردی گفت برای همه بیماران مخصوصاً بچه ها آرزوی سلامتی  دارم.

خانم میانسالی که از همه اهدا کنندگان مسن تر به نظر می رسید توجه ام را جلب کرد . به سراغش رفتم و با او دوستانه گفتگو کردم.  فرح  فرزانه فر 56 ساله که راحت و آرام برای اهدای خون خوابیده بود و معتقد بود خون دادن برای سلامتی خودش لازم است. او نیز مادرانه به امداد بچه های بیمار شتافته بود.

 موسوی از پرسنل پذیرش سازمان انتقال خون همدان در صحبت با خبرنگار شبنم ها ضمن اشاره به این نکته که مراجعه اهدا کنندگان در ماه رمضان به دلیل روزه داری کمتر است گفت در نیمه اول این ماه با کمترین اهدای خون و بیشترین مشکل مواجهیم. او افزود پذیرش بیش از 40 داوطلب در امشب در این ایام نادر است و جای خوشحالی دارد.

خیرین تشکل های غیر دولتی همدان این بار با خون خود به مدد نیازمندان آمدند و لحظاتی زیبا و به یادماندنی از تجسم انسانیت و نوع دوستی را بر جای گذاشتند.

انتهای پیام / ن

,

در اولین مرحله اهدا ی گلبرگ سرخ  به سازمان انتقال خون رفتیم تا از نزیدک شاهد این کمک جانی خیرین باشیم. از اولین دقایق  بعد از افطار جمعی از خیرین روزه دار به صورت گروهی و با شور و هیجانی شگفت انگیز حضور داشتند. قبل از این  بارها به انتقال خون رفته بودم ولی این بار فضا رنگ و بوی دیگری داشت. اهدا کنندگان گلبرگ سرخ برای نجات زندگی انسان ها از یکدیگر پیشی می گرفتند و بعد از 17 ساعت روزه داری با یک افطار مختصر مشتاق اهدای خون بودند. در بین آنها خانم های جوانی  بودند که اولین تجربه شان بود و بی صبرانه منتظر اهدای  خون  به بیماران و کودکان سرطانی بودند. با چند نفر از آنها هم صحبت شدم تا از حال و هوایشان بیشتر بدانم.

به سراغ خانم 37 ساله ای رفتم که اصرار داشت نوبتش را با دوستان دیگر جابجا کند و زودتر خون اهدا کند. اولین باری نبود که به سازمان برای اهدای خون آمده بود اما تا کنون موفق به اهدای خون نشده بود. می گفت قبلا سه بار مراجعه کردم اما چون فشار خونم پایین بوده من را به عنوان اهدا کننده نپذیرفتند. با لحن خاصی که مملو از شوق و امید بود گفت: «امشب کلی خودم را  تقویت کردم برای اینکه فشارم پایین نباشه و این بار بتونم خون بدم».  و این شکست ناپذیری و اصرار برای خون دادن در یک هدف خلاصه شد وقتی گفت وظیفه هر انسانی کمک به هم نوعش است و این کمترین کار ما به عنوان یک انسان است.

یکی دیگر از داوطلبان اهدای خون خانم جوانی بود که بارها این کار را انجام داده بود از او در مورد هدفش پرسیدم معتقد بود کاری که انجام می دهد کوچک تر از آن است که در موردش صحبت کند و تنها انجام وظیفه می کند. می گفت وقتی کودکان بیمار را به خاطر می آورم این کار را وظیفه انسانی ومادری خود  می دانم ؛ و ظیفه ای که بدون کم و کاست باید انجام دهم.  م جالب اینجاست که حتی روزه داری هم خللی در انجام وظیفه اش ایجاد نکرده بود.

سمیه ذاکر متخصص پاتولوژی ژنتیک سرطان و از خیرین گروه انسانیت  که در جمع اهدا کنندگان بود خطاب به خانم هایی که از اهدای خون واهمه دارند و نگران کم خونی و سلامتی خود هستند گفت: میزان اهدای خون در خانم ها و آقایان متفاوت است و سازمان انتقال خون از آقایان بین 500 تا 700 سی سی خون می گیرد اما از خانم ها بین 200 تا 250 سی سی و اهدای این مقدار خون با توجه به کم خونی خانم ها هیچ مشکلی برای آنها نخواهد داشت . او همچنین در مورد ضرورت اهدای خون در ماه رمضان که اهداکننده کمتر است توضیخ داد و گفت یک کیسه خون  به مدت 31 روز قابل نگهداری و استفاده برای بیماران است اما پلاکت خون که برای بیماران سرطان خون و AML  و ALL  و تالاسمی استفاده می شود تنها تا پنج روز قابل نگهداری است و این یعنی بیماران در ماه رمضان نمی توانند از پلاکت خون هایی که قبل از ماه رمضان اهدا شده استفاده کنند و به همین دلیل باید به اهدای خون در این ماه نیز توجه شود.

در بین اهدا کنندگان خانم جوانی از همه شادمان تر بود و لبخند از لبانش جدا نمی شد  اما  قبل از معاینه پزشک اضطراب خاصی داشت. از او علت اضطرابش را پرسیدم. از اینکه به عنوان اهدا کننده پذیرفته نشود نگران بود. برای اولین بار می خواست خون بدهد و می گفت تا پیش از این کم خونی داشتم و الان بعد از درمان برای اهدای خون آمدم. او می گفت اهدای خون نوعی شکرگزاری است در برابر خدایی که سلامتی را به ما هدیه کرده و من با این کار زکات سلامتی ام را می دهم.  خوشحال بود که می تواند از  خداوند تشکر کند.

همه تخت های اتاق خونگیری آقایان پر بود. در آن بین آقایی را دیدم که خیلی پر انرژی و شاداب خون اهدا می کرد. جوانی 34 ساله  که جزء اهدا کنندگان دائمی سازمان انتقال خون بود. طی چهار سال گذشته به طور مرتب سالی دو بار خون می داد. از او در مورد کارش  پرسیدم. گفت انگیزه ام کمک به هم وطنان و همشهریانم است که ناخواسته اسیر بیماری شدند.

در یکی دیگر از تخت های آن اتاق  مردی 37 ساله خوابیده  بود که می گفت اهدای خون به دفعات زیاد و طی سالهای طولانی به سلامت بدنش کمک کرده است او اهدای خون را پیام آور سلامت بدن می دانست و می گفت بعد از هر بار اهدای خون مطمئن می شوم که هنوز سالمم  و این کمترین کاری است که در کمک به بیماران می توانم انجام دهم. برخی استطاعت مالی دارند و با حمایت مالی به هم نوعانشان  کمک می کنند و ما که از نعمت سلامتی برخورداریم با اهدای خون کمک می کنیم.

در بین اهدا کنندگان یک زوج به چشم می خوردند. حوری ایزدی  در بخش خانم ها خون اهدا می کرد و همسرش همزمان در اتاق آقایان خون می داد. او از نزدیک در موسسه محک کودکان سرطانی را دیده بود و به محض شنیدن نیاز آنها به خون در جمع خیرین حاضر شده بود. او یک مادر است و می گفت وقتی شنیدم کودکان سرطانی نیازمند خون هستند به حال پریشان مادران آنها فکر کردم و بی درنگ آمدم. گروه خونی اش  Oمنفی بود و خوشحال از اینکه  هر بیماری با هر گروه خونی می تواند از خونش استفاده کند. او با چشمانی مملو از همدردی گفت برای همه بیماران مخصوصاً بچه ها آرزوی سلامتی  دارم.

خانم میانسالی که از همه اهدا کنندگان مسن تر به نظر می رسید توجه ام را جلب کرد . به سراغش رفتم و با او دوستانه گفتگو کردم.  فرح  فرزانه فر 56 ساله که راحت و آرام برای اهدای خون خوابیده بود و معتقد بود خون دادن برای سلامتی خودش لازم است. او نیز مادرانه به امداد بچه های بیمار شتافته بود.

 موسوی از پرسنل پذیرش سازمان انتقال خون همدان در صحبت با خبرنگار شبنم ها ضمن اشاره به این نکته که مراجعه اهدا کنندگان در ماه رمضان به دلیل روزه داری کمتر است گفت در نیمه اول این ماه با کمترین اهدای خون و بیشترین مشکل مواجهیم. او افزود پذیرش بیش از 40 داوطلب در امشب در این ایام نادر است و جای خوشحالی دارد.

خیرین تشکل های غیر دولتی همدان این بار با خون خود به مدد نیازمندان آمدند و لحظاتی زیبا و به یادماندنی از تجسم انسانیت و نوع دوستی را بر جای گذاشتند.

انتهای پیام / ن

,

در اولین مرحله اهدا ی گلبرگ سرخ  به سازمان انتقال خون رفتیم تا از نزیدک شاهد این کمک جانی خیرین باشیم. از اولین دقایق  بعد از افطار جمعی از خیرین روزه دار به صورت گروهی و با شور و هیجانی شگفت انگیز حضور داشتند. قبل از این  بارها به انتقال خون رفته بودم ولی این بار فضا رنگ و بوی دیگری داشت. اهدا کنندگان گلبرگ سرخ برای نجات زندگی انسان ها از یکدیگر پیشی می گرفتند و بعد از 17 ساعت روزه داری با یک افطار مختصر مشتاق اهدای خون بودند. در بین آنها خانم های جوانی  بودند که اولین تجربه شان بود و بی صبرانه منتظر اهدای  خون  به بیماران و کودکان سرطانی بودند. با چند نفر از آنها هم صحبت شدم تا از حال و هوایشان بیشتر بدانم.

به سراغ خانم 37 ساله ای رفتم که اصرار داشت نوبتش را با دوستان دیگر جابجا کند و زودتر خون اهدا کند. اولین باری نبود که به سازمان برای اهدای خون آمده بود اما تا کنون موفق به اهدای خون نشده بود. می گفت قبلا سه بار مراجعه کردم اما چون فشار خونم پایین بوده من را به عنوان اهدا کننده نپذیرفتند. با لحن خاصی که مملو از شوق و امید بود گفت: «امشب کلی خودم را  تقویت کردم برای اینکه فشارم پایین نباشه و این بار بتونم خون بدم».  و این شکست ناپذیری و اصرار برای خون دادن در یک هدف خلاصه شد وقتی گفت وظیفه هر انسانی کمک به هم نوعش است و این کمترین کار ما به عنوان یک انسان است.

یکی دیگر از داوطلبان اهدای خون خانم جوانی بود که بارها این کار را انجام داده بود از او در مورد هدفش پرسیدم معتقد بود کاری که انجام می دهد کوچک تر از آن است که در موردش صحبت کند و تنها انجام وظیفه می کند. می گفت وقتی کودکان بیمار را به خاطر می آورم این کار را وظیفه انسانی ومادری خود  می دانم ؛ و ظیفه ای که بدون کم و کاست باید انجام دهم.  م جالب اینجاست که حتی روزه داری هم خللی در انجام وظیفه اش ایجاد نکرده بود.

سمیه ذاکر متخصص پاتولوژی ژنتیک سرطان و از خیرین گروه انسانیت  که در جمع اهدا کنندگان بود خطاب به خانم هایی که از اهدای خون واهمه دارند و نگران کم خونی و سلامتی خود هستند گفت: میزان اهدای خون در خانم ها و آقایان متفاوت است و سازمان انتقال خون از آقایان بین 500 تا 700 سی سی خون می گیرد اما از خانم ها بین 200 تا 250 سی سی و اهدای این مقدار خون با توجه به کم خونی خانم ها هیچ مشکلی برای آنها نخواهد داشت . او همچنین در مورد ضرورت اهدای خون در ماه رمضان که اهداکننده کمتر است توضیخ داد و گفت یک کیسه خون  به مدت 31 روز قابل نگهداری و استفاده برای بیماران است اما پلاکت خون که برای بیماران سرطان خون و AML  و ALL  و تالاسمی استفاده می شود تنها تا پنج روز قابل نگهداری است و این یعنی بیماران در ماه رمضان نمی توانند از پلاکت خون هایی که قبل از ماه رمضان اهدا شده استفاده کنند و به همین دلیل باید به اهدای خون در این ماه نیز توجه شود.

در بین اهدا کنندگان خانم جوانی از همه شادمان تر بود و لبخند از لبانش جدا نمی شد  اما  قبل از معاینه پزشک اضطراب خاصی داشت. از او علت اضطرابش را پرسیدم. از اینکه به عنوان اهدا کننده پذیرفته نشود نگران بود. برای اولین بار می خواست خون بدهد و می گفت تا پیش از این کم خونی داشتم و الان بعد از درمان برای اهدای خون آمدم. او می گفت اهدای خون نوعی شکرگزاری است در برابر خدایی که سلامتی را به ما هدیه کرده و من با این کار زکات سلامتی ام را می دهم.  خوشحال بود که می تواند از  خداوند تشکر کند.

همه تخت های اتاق خونگیری آقایان پر بود. در آن بین آقایی را دیدم که خیلی پر انرژی و شاداب خون اهدا می کرد. جوانی 34 ساله  که جزء اهدا کنندگان دائمی سازمان انتقال خون بود. طی چهار سال گذشته به طور مرتب سالی دو بار خون می داد. از او در مورد کارش  پرسیدم. گفت انگیزه ام کمک به هم وطنان و همشهریانم است که ناخواسته اسیر بیماری شدند.

در یکی دیگر از تخت های آن اتاق  مردی 37 ساله خوابیده  بود که می گفت اهدای خون به دفعات زیاد و طی سالهای طولانی به سلامت بدنش کمک کرده است او اهدای خون را پیام آور سلامت بدن می دانست و می گفت بعد از هر بار اهدای خون مطمئن می شوم که هنوز سالمم  و این کمترین کاری است که در کمک به بیماران می توانم انجام دهم. برخی استطاعت مالی دارند و با حمایت مالی به هم نوعانشان  کمک می کنند و ما که از نعمت سلامتی برخورداریم با اهدای خون کمک می کنیم.

در بین اهدا کنندگان یک زوج به چشم می خوردند. حوری ایزدی  در بخش خانم ها خون اهدا می کرد و همسرش همزمان در اتاق آقایان خون می داد. او از نزدیک در موسسه محک کودکان سرطانی را دیده بود و به محض شنیدن نیاز آنها به خون در جمع خیرین حاضر شده بود. او یک مادر است و می گفت وقتی شنیدم کودکان سرطانی نیازمند خون هستند به حال پریشان مادران آنها فکر کردم و بی درنگ آمدم. گروه خونی اش  Oمنفی بود و خوشحال از اینکه  هر بیماری با هر گروه خونی می تواند از خونش استفاده کند. او با چشمانی مملو از همدردی گفت برای همه بیماران مخصوصاً بچه ها آرزوی سلامتی  دارم.

خانم میانسالی که از همه اهدا کنندگان مسن تر به نظر می رسید توجه ام را جلب کرد . به سراغش رفتم و با او دوستانه گفتگو کردم.  فرح  فرزانه فر 56 ساله که راحت و آرام برای اهدای خون خوابیده بود و معتقد بود خون دادن برای سلامتی خودش لازم است. او نیز مادرانه به امداد بچه های بیمار شتافته بود.

 موسوی از پرسنل پذیرش سازمان انتقال خون همدان در صحبت با خبرنگار شبنم ها ضمن اشاره به این نکته که مراجعه اهدا کنندگان در ماه رمضان به دلیل روزه داری کمتر است گفت در نیمه اول این ماه با کمترین اهدای خون و بیشترین مشکل مواجهیم. او افزود پذیرش بیش از 40 داوطلب در امشب در این ایام نادر است و جای خوشحالی دارد.

خیرین تشکل های غیر دولتی همدان این بار با خون خود به مدد نیازمندان آمدند و لحظاتی زیبا و به یادماندنی از تجسم انسانیت و نوع دوستی را بر جای گذاشتند.

انتهای پیام / ن

,

در اولین مرحله اهدا ی گلبرگ سرخ  به سازمان انتقال خون رفتیم تا از نزیدک شاهد این کمک جانی خیرین باشیم. از اولین دقایق  بعد از افطار جمعی از خیرین روزه دار به صورت گروهی و با شور و هیجانی شگفت انگیز حضور داشتند. قبل از این  بارها به انتقال خون رفته بودم ولی این بار فضا رنگ و بوی دیگری داشت. اهدا کنندگان گلبرگ سرخ برای نجات زندگی انسان ها از یکدیگر پیشی می گرفتند و بعد از 17 ساعت روزه داری با یک افطار مختصر مشتاق اهدای خون بودند. در بین آنها خانم های جوانی  بودند که اولین تجربه شان بود و بی صبرانه منتظر اهدای  خون  به بیماران و کودکان سرطانی بودند. با چند نفر از آنها هم صحبت شدم تا از حال و هوایشان بیشتر بدانم.

به سراغ خانم 37 ساله ای رفتم که اصرار داشت نوبتش را با دوستان دیگر جابجا کند و زودتر خون اهدا کند. اولین باری نبود که به سازمان برای اهدای خون آمده بود اما تا کنون موفق به اهدای خون نشده بود. می گفت قبلا سه بار مراجعه کردم اما چون فشار خونم پایین بوده من را به عنوان اهدا کننده نپذیرفتند. با لحن خاصی که مملو از شوق و امید بود گفت: «امشب کلی خودم را  تقویت کردم برای اینکه فشارم پایین نباشه و این بار بتونم خون بدم».  و این شکست ناپذیری و اصرار برای خون دادن در یک هدف خلاصه شد وقتی گفت وظیفه هر انسانی کمک به هم نوعش است و این کمترین کار ما به عنوان یک انسان است.

یکی دیگر از داوطلبان اهدای خون خانم جوانی بود که بارها این کار را انجام داده بود از او در مورد هدفش پرسیدم معتقد بود کاری که انجام می دهد کوچک تر از آن است که در موردش صحبت کند و تنها انجام وظیفه می کند. می گفت وقتی کودکان بیمار را به خاطر می آورم این کار را وظیفه انسانی ومادری خود  می دانم ؛ و ظیفه ای که بدون کم و کاست باید انجام دهم.  م جالب اینجاست که حتی روزه داری هم خللی در انجام وظیفه اش ایجاد نکرده بود.

سمیه ذاکر متخصص پاتولوژی ژنتیک سرطان و از خیرین گروه انسانیت  که در جمع اهدا کنندگان بود خطاب به خانم هایی که از اهدای خون واهمه دارند و نگران کم خونی و سلامتی خود هستند گفت: میزان اهدای خون در خانم ها و آقایان متفاوت است و سازمان انتقال خون از آقایان بین 500 تا 700 سی سی خون می گیرد اما از خانم ها بین 200 تا 250 سی سی و اهدای این مقدار خون با توجه به کم خونی خانم ها هیچ مشکلی برای آنها نخواهد داشت . او همچنین در مورد ضرورت اهدای خون در ماه رمضان که اهداکننده کمتر است توضیخ داد و گفت یک کیسه خون  به مدت 31 روز قابل نگهداری و استفاده برای بیماران است اما پلاکت خون که برای بیماران سرطان خون و AML  و ALL  و تالاسمی استفاده می شود تنها تا پنج روز قابل نگهداری است و این یعنی بیماران در ماه رمضان نمی توانند از پلاکت خون هایی که قبل از ماه رمضان اهدا شده استفاده کنند و به همین دلیل باید به اهدای خون در این ماه نیز توجه شود.

در بین اهدا کنندگان خانم جوانی از همه شادمان تر بود و لبخند از لبانش جدا نمی شد  اما  قبل از معاینه پزشک اضطراب خاصی داشت. از او علت اضطرابش را پرسیدم. از اینکه به عنوان اهدا کننده پذیرفته نشود نگران بود. برای اولین بار می خواست خون بدهد و می گفت تا پیش از این کم خونی داشتم و الان بعد از درمان برای اهدای خون آمدم. او می گفت اهدای خون نوعی شکرگزاری است در برابر خدایی که سلامتی را به ما هدیه کرده و من با این کار زکات سلامتی ام را می دهم.  خوشحال بود که می تواند از  خداوند تشکر کند.

همه تخت های اتاق خونگیری آقایان پر بود. در آن بین آقایی را دیدم که خیلی پر انرژی و شاداب خون اهدا می کرد. جوانی 34 ساله  که جزء اهدا کنندگان دائمی سازمان انتقال خون بود. طی چهار سال گذشته به طور مرتب سالی دو بار خون می داد. از او در مورد کارش  پرسیدم. گفت انگیزه ام کمک به هم وطنان و همشهریانم است که ناخواسته اسیر بیماری شدند.

در یکی دیگر از تخت های آن اتاق  مردی 37 ساله خوابیده  بود که می گفت اهدای خون به دفعات زیاد و طی سالهای طولانی به سلامت بدنش کمک کرده است او اهدای خون را پیام آور سلامت بدن می دانست و می گفت بعد از هر بار اهدای خون مطمئن می شوم که هنوز سالمم  و این کمترین کاری است که در کمک به بیماران می توانم انجام دهم. برخی استطاعت مالی دارند و با حمایت مالی به هم نوعانشان  کمک می کنند و ما که از نعمت سلامتی برخورداریم با اهدای خون کمک می کنیم.

در بین اهدا کنندگان یک زوج به چشم می خوردند. حوری ایزدی  در بخش خانم ها خون اهدا می کرد و همسرش همزمان در اتاق آقایان خون می داد. او از نزدیک در موسسه محک کودکان سرطانی را دیده بود و به محض شنیدن نیاز آنها به خون در جمع خیرین حاضر شده بود. او یک مادر است و می گفت وقتی شنیدم کودکان سرطانی نیازمند خون هستند به حال پریشان مادران آنها فکر کردم و بی درنگ آمدم. گروه خونی اش  Oمنفی بود و خوشحال از اینکه  هر بیماری با هر گروه خونی می تواند از خونش استفاده کند. او با چشمانی مملو از همدردی گفت برای همه بیماران مخصوصاً بچه ها آرزوی سلامتی  دارم.

خانم میانسالی که از همه اهدا کنندگان مسن تر به نظر می رسید توجه ام را جلب کرد . به سراغش رفتم و با او دوستانه گفتگو کردم.  فرح  فرزانه فر 56 ساله که راحت و آرام برای اهدای خون خوابیده بود و معتقد بود خون دادن برای سلامتی خودش لازم است. او نیز مادرانه به امداد بچه های بیمار شتافته بود.

 موسوی از پرسنل پذیرش سازمان انتقال خون همدان در صحبت با خبرنگار شبنم ها ضمن اشاره به این نکته که مراجعه اهدا کنندگان در ماه رمضان به دلیل روزه داری کمتر است گفت در نیمه اول این ماه با کمترین اهدای خون و بیشترین مشکل مواجهیم. او افزود پذیرش بیش از 40 داوطلب در امشب در این ایام نادر است و جای خوشحالی دارد.

خیرین تشکل های غیر دولتی همدان این بار با خون خود به مدد نیازمندان آمدند و لحظاتی زیبا و به یادماندنی از تجسم انسانیت و نوع دوستی را بر جای گذاشتند.

انتهای پیام / ن

,

, ,

در اولین مرحله اهدا ی گلبرگ سرخ  به سازمان انتقال خون رفتیم تا از نزیدک شاهد این کمک جانی خیرین باشیم. از اولین دقایق  بعد از افطار جمعی از خیرین روزه دار به صورت گروهی و با شور و هیجانی شگفت انگیز حضور داشتند. قبل از این  بارها به انتقال خون رفته بودم ولی این بار فضا رنگ و بوی دیگری داشت. اهدا کنندگان گلبرگ سرخ برای نجات زندگی انسان ها از یکدیگر پیشی می گرفتند و بعد از 17 ساعت روزه داری با یک افطار مختصر مشتاق اهدای خون بودند. در بین آنها خانم های جوانی  بودند که اولین تجربه شان بود و بی صبرانه منتظر اهدای  خون  به بیماران و کودکان سرطانی بودند. با چند نفر از آنها هم صحبت شدم تا از حال و هوایشان بیشتر بدانم.

,

به سراغ خانم 37 ساله ای رفتم که اصرار داشت نوبتش را با دوستان دیگر جابجا کند و زودتر خون اهدا کند. اولین باری نبود که به سازمان برای اهدای خون آمده بود اما تا کنون موفق به اهدای خون نشده بود. می گفت قبلا سه بار مراجعه کردم اما چون فشار خونم پایین بوده من را به عنوان اهدا کننده نپذیرفتند. با لحن خاصی که مملو از شوق و امید بود گفت: «امشب کلی خودم را  تقویت کردم برای اینکه فشارم پایین نباشه و این بار بتونم خون بدم».  و این شکست ناپذیری و اصرار برای خون دادن در یک هدف خلاصه شد وقتی گفت وظیفه هر انسانی کمک به هم نوعش است و این کمترین کار ما به عنوان یک انسان است.

,

یکی دیگر از داوطلبان اهدای خون خانم جوانی بود که بارها این کار را انجام داده بود از او در مورد هدفش پرسیدم معتقد بود کاری که انجام می دهد کوچک تر از آن است که در موردش صحبت کند و تنها انجام وظیفه می کند. می گفت وقتی کودکان بیمار را به خاطر می آورم این کار را وظیفه انسانی ومادری خود  می دانم ؛ و ظیفه ای که بدون کم و کاست باید انجام دهم.  م جالب اینجاست که حتی روزه داری هم خللی در انجام وظیفه اش ایجاد نکرده بود.

,

سمیه ذاکر متخصص پاتولوژی ژنتیک سرطان و از خیرین گروه انسانیت  که در جمع اهدا کنندگان بود خطاب به خانم هایی که از اهدای خون واهمه دارند و نگران کم خونی و سلامتی خود هستند گفت: میزان اهدای خون در خانم ها و آقایان متفاوت است و سازمان انتقال خون از آقایان بین 500 تا 700 سی سی خون می گیرد اما از خانم ها بین 200 تا 250 سی سی و اهدای این مقدار خون با توجه به کم خونی خانم ها هیچ مشکلی برای آنها نخواهد داشت . او همچنین در مورد ضرورت اهدای خون در ماه رمضان که اهداکننده کمتر است توضیخ داد و گفت یک کیسه خون  به مدت 31 روز قابل نگهداری و استفاده برای بیماران است اما پلاکت خون که برای بیماران سرطان خون و AML  و ALL  و تالاسمی استفاده می شود تنها تا پنج روز قابل نگهداری است و این یعنی بیماران در ماه رمضان نمی توانند از پلاکت خون هایی که قبل از ماه رمضان اهدا شده استفاده کنند و به همین دلیل باید به اهدای خون در این ماه نیز توجه شود.

,

در بین اهدا کنندگان خانم جوانی از همه شادمان تر بود و لبخند از لبانش جدا نمی شد  اما  قبل از معاینه پزشک اضطراب خاصی داشت. از او علت اضطرابش را پرسیدم. از اینکه به عنوان اهدا کننده پذیرفته نشود نگران بود. برای اولین بار می خواست خون بدهد و می گفت تا پیش از این کم خونی داشتم و الان بعد از درمان برای اهدای خون آمدم. او می گفت اهدای خون نوعی شکرگزاری است در برابر خدایی که سلامتی را به ما هدیه کرده و من با این کار زکات سلامتی ام را می دهم.  خوشحال بود که می تواند از  خداوند تشکر کند.

,

همه تخت های اتاق خونگیری آقایان پر بود. در آن بین آقایی را دیدم که خیلی پر انرژی و شاداب خون اهدا می کرد. جوانی 34 ساله  که جزء اهدا کنندگان دائمی سازمان انتقال خون بود. طی چهار سال گذشته به طور مرتب سالی دو بار خون می داد. از او در مورد کارش  پرسیدم. گفت انگیزه ام کمک به هم وطنان و همشهریانم است که ناخواسته اسیر بیماری شدند.

,

, ,

در یکی دیگر از تخت های آن اتاق  مردی 37 ساله خوابیده  بود که می گفت اهدای خون به دفعات زیاد و طی سالهای طولانی به سلامت بدنش کمک کرده است او اهدای خون را پیام آور سلامت بدن می دانست و می گفت بعد از هر بار اهدای خون مطمئن می شوم که هنوز سالمم  و این کمترین کاری است که در کمک به بیماران می توانم انجام دهم. برخی استطاعت مالی دارند و با حمایت مالی به هم نوعانشان  کمک می کنند و ما که از نعمت سلامتی برخورداریم با اهدای خون کمک می کنیم.

,

در بین اهدا کنندگان یک زوج به چشم می خوردند. حوری ایزدی  در بخش خانم ها خون اهدا می کرد و همسرش همزمان در اتاق آقایان خون می داد. او از نزدیک در موسسه محک کودکان سرطانی را دیده بود و به محض شنیدن نیاز آنها به خون در جمع خیرین حاضر شده بود. او یک مادر است و می گفت وقتی شنیدم کودکان سرطانی نیازمند خون هستند به حال پریشان مادران آنها فکر کردم و بی درنگ آمدم. گروه خونی اش  Oمنفی بود و خوشحال از اینکه  هر بیماری با هر گروه خونی می تواند از خونش استفاده کند. او با چشمانی مملو از همدردی گفت برای همه بیماران مخصوصاً بچه ها آرزوی سلامتی  دارم.

,

, ,

خانم میانسالی که از همه اهدا کنندگان مسن تر به نظر می رسید توجه ام را جلب کرد . به سراغش رفتم و با او دوستانه گفتگو کردم.  فرح  فرزانه فر 56 ساله که راحت و آرام برای اهدای خون خوابیده بود و معتقد بود خون دادن برای سلامتی خودش لازم است. او نیز مادرانه به امداد بچه های بیمار شتافته بود.

,

 موسوی از پرسنل پذیرش سازمان انتقال خون همدان در صحبت با خبرنگار شبنم ها ضمن اشاره به این نکته که مراجعه اهدا کنندگان در ماه رمضان به دلیل روزه داری کمتر است گفت در نیمه اول این ماه با کمترین اهدای خون و بیشترین مشکل مواجهیم. او افزود پذیرش بیش از 40 داوطلب در امشب در این ایام نادر است و جای خوشحالی دارد.

,

خیرین تشکل های غیر دولتی همدان این بار با خون خود به مدد نیازمندان آمدند و لحظاتی زیبا و به یادماندنی از تجسم انسانیت و نوع دوستی را بر جای گذاشتند.

,

انتهای پیام / ن

,
تصاویر تکمیلی: 
,
تصاویر تکمیلی: 
,
تصاویر تکمیلی: 
,
,
, ,
, ,

انتهای پیام/

]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه