اخبار داغ

یادداشت

رشد تروریسم و منطقه خاورمیانه

رشد تروریسم و منطقه خاورمیانه
نیروهای افراطی با جذب قشر های آسیب پذیر و رانده شده از سیاست، شبکه های تروریستی خود را گسترش می دهند، درصورتی که اگر نیروهای سیاسی در یک فضای مسالمت آمیز و متکثر در فرایندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه سهیم گردند قطعا گروه های تروریستی نمی توانند از چنین پایگاه گسترده مردمی برخوردار باشند.
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از عصر مُهـر علی محمدی دانشجوی دکتری علوم سیاسی و فعال سیاسی شهرستان های مهر و لامرد در یادداشت خود در خصوص رشد تروریسم و منتطقه خاورمیانه نوشت: یکی از ویژگی کشورهای حوزه خاورمیانه تنوع جمعیتی و نژادی است و این اومر در کنار موقعیت ژئو استراتژیک و ژئو اکونومیک، باعث شکننده شدن ثبات و امنیت در خاورمیانه شده است و این منطقه صحنه برخورد و رقابت امپراطوری ها در گذشته و در حال هم مسابقه ای بین کشورهای مختلف جهت استفاده از منابع نفتی و گازی شده است.

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, عصر مُهـر,

هالفورد مکیندر انگلیسی مشهور ترین تئورسین ژئوپلیتیک، معتقد است منطقه خاورمیانه جزو مهمی از هارتلند (قلب جهان) جهان است و هر قدرتی که بخواهد بر کل جهان فرمانروایی کند ناگزیر از ورود و کنترل خاورمیانه است، این نظریه در کنار اهمیت اقتصادی و جعرافیایی منطقه، در طول تاریخ، قدرت های جهانی را به رقابت و کسب نفوذ در منطقه ترغیب نموده است و اگر چه این تئوری نخست در سال1904میلادی مطرح شد ولی هنوز در مباحث اگاهانه سیاست خارجی کشورها، بویژه قدرت های بزرگ، مورد استفاده قرار دارد.

,

حضور بیگانگان و نهادینه نشدن اوامر اسلامی و همچنین نهادهای مدنی  مانع از رشد هویت و استقلال ملی در تمام عرصه ها شده و در عوض بورژوازی کمپرادور وابسته به دولت های خارجی در منطقه رشد یافته اند و تمامی این عوامل در کنار تجربه های تاریخی استبداد و دیکتاتوری باعث ضعف دموکراسی و فرهنگ مدنی در خاورمیانه شده است.

,

اما واقعیت این است که بسیاری از کشورهای، عمدتا عربی، خاورمیانه از تجزیه امپراطوری ها تشکیل شده‌اند و تنها ظاهری از اسلام واقعی را یدک میکشند و این در حالی است که خاستگاه دولت های غربی، ریشه در عوامل اقتصادی تجاری و سرمایه داری دارد.

,

بنابراین با توجه به نبود شرایط و زمینه های دموکراسی، در این کشورها حاکمان دیکتاتور، قدرت و سیاست را قبضه نموده اند و این دو عنصر بواسطه در آمدهای نفتی و حمایت اگاهانه غربیان در یک دور باطل به تقویت همدیگر انجامیده اند.

,

اگرچه نزدیک به یک دهه قبل تروریسم جنبه ملی و داخلی داشت اما اکنون جنبه جهانی به خود گرفته است و استبداد و افراطی گری دو عامل برای بقا گروه های تروریستی است و دولت های دیکتاتور در منطقه با تضعیف نهاد های مدنی مانع از مشارکت حداکثری گروه ها و اقلیت ها در فرایندهای سیاسی و اجتماعی  می شوند.

,

همکاری همه جانبه و اجماع بین المللی تنها راه مقابله با پدیده تروریسم است و لذا عدم همکاری و اجماع در میان دولت های منطقه، همچنین وجود فقر، فضا بسیار مستعدی را برای رشد نیروهای افراط گرا فراهم می آورد و برخی از کشورهای منطقه ای و فرا منطقه ای از تروریسم به زعم آنها، خوب، و در کنار ان دستیابی گروه های بنیاد گرا به منابع مالی همچون نفت و حمایت پشت پرده از سوی کشورهایی همچون ترکیه، عربستان و اردن باعث جذب برخی از افراد که سبقه مذهبی هم ندارند به این گروهها شده است.

,

نیروهای افراطی با جذب قشر های آسیب پذیر و رانده شده از سیاست، شبکه های تروریستی خود را گسترش می دهند، درصورتی که اگر نیروهای سیاسی در یک فضای مسالمت آمیز و متکثر در فرایندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه سهیم گردند قطعا گروه های تروریستی نمی توانند از چنین پایگاه گسترده مردمی برخوردار باشند.

,

تغییر شکل تروریسم که با ریشه مذهبی شروع شد و امروزه مشی جدید در پیش گرفته و حکم برانداز و نو بنیادگرا به خود دیده و می طلبد که دولتمردان جهان و بویژه منطقه با قراردادن منفعت نسبی و امنیت جمعی،  فضای همکاری و تعامل را در منطقه و جهان حاکم کرده است.

,

هرچند ریشه تروریسم و افراط گرایی در خاورمیانه در نبود فرهنگ دموکراتیک و همکاری های دسته جمعی امنیتی میان دولت های خاورمیانه نهفته است ولی رفتار دوگانه قدرت های بزرگ درمقابله با تروریسم، عامل و شاخص اصلی رشد این پدیده در جهان و بخصوص خاورمیانه گردیده است و تا زمانی که وضعیت موجود به همین منوال ادامه یابد و استانداردهای لازم جهت مقابله با پدیده تروریسم از طریق دولت ها ترسیم نگردد باز هم شاهد ظهور گروههای افراط گرا و تروریسم با عناوین مختلف در منطقه خواهیم بود.

,

 

,

, ]
  • برچسب ها
  • #
  • #
  • #
  • #
  • #

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه