محاکمه مرد جوانی که در جنایتی هولناک سه نفر از اعضای خانواده دوستش را به قتل رسانده بود در دادگاه کیفری تهران برگزار شد. این مرد با ورود به خانه یکی از آشنایانش پس از کشتن زنی جوان، فرزند و مادر شوهر این زن را نیز از پا درآورد و سپس تصمیم گرفت با انفجار و آتشسوزی در ساختمان آثار جنایت را پنهان کند اما در بازگشت به محل جنایت به دام پلیس افتاد.[
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روزنامه ایران نوشت:
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
چند سال داری؟
31 سال
شغلت چیست؟
مغازه داربودم
-چند وقت است که خانواده مقتول را میشناسی؟
تقریباً 16 سال است که با این خانواده رفت وآمد داریم ودو، سه سال بود که من با خانوادهام به خاطر خرید خانه به اسلامشهر نقل مکان کرده بودیم و روزهای آخر هفته همدیگررا میدیدیم.
-چرا روز حادثه به خانه دوستت رفتی؟
چند وقتی بود به رفتار همسرم با دوستم ظنین شده بودم می خواستم این موضوع را با همسر دوستم در میان بگذارم تا از شک رهایی پیدا کنم. چند وقتی بود دوستم خیلی با ما تماس میگرفت وهمین موضوع باعث سوء ظن من شده بود.
-چرا همسر دوستت را کشتی؟
با او سر موضوعی که مطرح کردم دعوایمان شد و زمانی که او خواست فریاد بزند او را با سیم سشوار کشتم. بعد یک چاقو برداشتم و از خانه بیرون آمدم.
چی شد که مادر شوهراورا هم کشتی؟
زمانی که از در بیرون میآمدم مادر دوستم مرا دید و از من خواست به منزلش بروم وتا زمانی که دوستم برمی گردد آنجا بمانم. احساس کردم این زن به من مشکوک شده وقتی خواست به سمت آشپزخانه برود با یک گلدان ضربهای به سرش زدم وبا چاقو از ناحیه گردن اورا کشتم در این فاصله بود که صدای در آمد.
پسر دوستت علیرضا را چرا کشتی؟
وقتی که صدای در آمد صبر کردم تا هر که هست پشیمان شود و برود.اما صدای یک پسر بچه بود. پسر دوستم بود که از پیش دبستانی به خانه میآمد. در ذهن خودم گفتم اورا از پشت می گیرم وپس از زدن ضربهای که فقط بیهوش شود از خانه فرار می کنم. اما زمانی که اورا از پشت سر گرفتم آینه مقابل در باعث شد صورتم را ببیند برای همین با چاقویی که در دست داشتم اوراهم کشتم.
پس از قتل کجا رفتی؟
برای اینکه وقوع قتل ها با انگیزه سرقت جلوه کند طلاهای خانم ها را دزدیدم وبا به هم زدن خانه و بریدن شیلنگ گاز خواستم صحنه حادثه را جور دیگری نمایش دهم. بعد پول های نقد را برداشتم وبلافاصله از محل جنایت فرارکردم وخودم ر ا به پاساژ قائم رساندم ولباس دیگری خریدم. همان لحظه یادم افتاد که آثار انگشتم به جا مانده است فوراً خودم را به محل حادثه رساندم که دستگیرشدم.به گزارش خبرنگار ما،متهم پس از شرح ماجرا در آخرین دفاعیاتش گفت: من سه نفر را کشتهام اما باورکنید ناخواسته مرتکب این قتلها شدم، قاتل نیستم.با این حال از اولیای دم می خواهم هر چه زودتر مرا اعدام کنند تا راحت شوم.قضات شعبه چهارم دادگاه به ریاست قاضی اصغرعبداللهی پس ازپایان محاکمه و برای صدور رأی وارد شور شدند.
چند سال داری؟
31 سال
شغلت چیست؟
مغازه داربودم
-چند وقت است که خانواده مقتول را میشناسی؟
تقریباً 16 سال است که با این خانواده رفت وآمد داریم ودو، سه سال بود که من با خانوادهام به خاطر خرید خانه به اسلامشهر نقل مکان کرده بودیم و روزهای آخر هفته همدیگررا میدیدیم.
-چرا روز حادثه به خانه دوستت رفتی؟
چند وقتی بود به رفتار همسرم با دوستم ظنین شده بودم می خواستم این موضوع را با همسر دوستم در میان بگذارم تا از شک رهایی پیدا کنم. چند وقتی بود دوستم خیلی با ما تماس میگرفت وهمین موضوع باعث سوء ظن من شده بود.
-چرا همسر دوستت را کشتی؟
با او سر موضوعی که مطرح کردم دعوایمان شد و زمانی که او خواست فریاد بزند او را با سیم سشوار کشتم. بعد یک چاقو برداشتم و از خانه بیرون آمدم.
چی شد که مادر شوهراورا هم کشتی؟
زمانی که از در بیرون میآمدم مادر دوستم مرا دید و از من خواست به منزلش بروم وتا زمانی که دوستم برمی گردد آنجا بمانم. احساس کردم این زن به من مشکوک شده وقتی خواست به سمت آشپزخانه برود با یک گلدان ضربهای به سرش زدم وبا چاقو از ناحیه گردن اورا کشتم در این فاصله بود که صدای در آمد.
پسر دوستت علیرضا را چرا کشتی؟
وقتی که صدای در آمد صبر کردم تا هر که هست پشیمان شود و برود.اما صدای یک پسر بچه بود. پسر دوستم بود که از پیش دبستانی به خانه میآمد. در ذهن خودم گفتم اورا از پشت می گیرم وپس از زدن ضربهای که فقط بیهوش شود از خانه فرار می کنم. اما زمانی که اورا از پشت سر گرفتم آینه مقابل در باعث شد صورتم را ببیند برای همین با چاقویی که در دست داشتم اوراهم کشتم.
پس از قتل کجا رفتی؟
برای اینکه وقوع قتل ها با انگیزه سرقت جلوه کند طلاهای خانم ها را دزدیدم وبا به هم زدن خانه و بریدن شیلنگ گاز خواستم صحنه حادثه را جور دیگری نمایش دهم. بعد پول های نقد را برداشتم وبلافاصله از محل جنایت فرارکردم وخودم ر ا به پاساژ قائم رساندم ولباس دیگری خریدم. همان لحظه یادم افتاد که آثار انگشتم به جا مانده است فوراً خودم را به محل حادثه رساندم که دستگیرشدم.به گزارش خبرنگار ما،متهم پس از شرح ماجرا در آخرین دفاعیاتش گفت: من سه نفر را کشتهام اما باورکنید ناخواسته مرتکب این قتلها شدم، قاتل نیستم.با این حال از اولیای دم می خواهم هر چه زودتر مرا اعدام کنند تا راحت شوم.قضات شعبه چهارم دادگاه به ریاست قاضی اصغرعبداللهی پس ازپایان محاکمه و برای صدور رأی وارد شور شدند.
]
ارسال دیدگاه