اخبار داغ

یادداشت؛

نفس هایی که با پوست شیر به شماره افتاد

نفس هایی که با پوست شیر به شماره افتاد
در قسمت هجدهم «پوست شیر» آنچنان شوکی به مخاطب وارد شد که او را در چنان بهتی فرو برد که لحظاتی بی اختیار اشک می ریخت و لحظاتی آنچنان نفسش به شماره می افتاد که هیچ کاری از دستش برنمی آمد و فقط می توانست نظاره گر شاهکار جمشید محمودی باشد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ چهارشنبه ای که گذشت، هجدهمین قسمت سریال «پوست شیر» یا به نحوی دومین قسمت از فصل سوم این سریال البته با تاخیری فراوان در حالی از فیلم نت منتشر شد که تا به امروز هنوز در محافل خانوادگی و عشق سریال و سینما، حرف اول و آخر، بی کم و کاست درباره این قسمت از سریال است.

سریالی که روز به روز به تعداد تماشاگران و طرفدارانش افزوده می شود و توانسته پس از 18 قسمت، همچنان در اوج بماند و این بالاترین دلیل برای دوستداران «پوست شیر» ی است که هر هفته لحظه شماری می کنند تا قسمت بعدی این کار را تماشا کنند.

تا به امروز سریال های متعددی از شبکه نمایش خانگی پخش شده است؛ سریال هایی که بعضا شروع طوفانی از خود به جا گذاشته اند و در همان قسمت نخست تماشاگران را میخکوب اعجاز خود کرده اند اما در ادامه با افتادن ریتم سریال و پیدا شدن گاف های بسیاری در فیلمنامه، کارگردانی و یا بازیگری، عملا شکست خود را فریاد زده اند. اما برخی دیگر از سریال ها با روندی معمولی آغاز شده، ادامه پیدا کرده و شوک آخر را برای فینال خود کنار می گذارند تا بتوانند در یاد و خاطر تماشاگران بیشتر بمانند؛ اما «پوست شیر» در این دو فصل و دو قسمتی که از فصل سوم منتشر شده، بدون در نظر گرفتن اشکالات و احیانا گاف های کوچک کار، بدون اغراق توانسته در هر قسمت با فیلمنامه پیچیده خود، کارگردانی درخشان و بازی های درخشان تر، موسیقی عالی و تدوینی که به ریتم کار کمک شایانی کرده، همچنان در اوج باقی بماند.

بعد از گذشت 17 قسمت از پخش سریال «پوست شیر»، در قسمت هجدهم، سریال به نحوی جلو رفت که به جز صحنه ها و اتفاقاتی که در هر قسمت تماشاگر را غافل گیر می کرد، این بار آنچنان شوکی به مخاطب وارد شد که او را در چنان بهتی فرو برد که لحظاتی بی اختیار اشک می ریخت و لحظاتی آنچنان نفسش به شماره می افتاد که هیچ کاری از دستش برنمی آمد و فقط می توانست نظاره گر شاهکار جمشید محمودی باشد.

اما از کارگردانی فوق العاده محمودی، فیلمبرداری کم نقص مرتضی غفوری و آهنگسازی بی نظیر بامداد افشار که بگذریم، جمشید محمودی و رضا بهاروند فیلمنامه نویسان این کار برای ادامه داستان «پوست شیر» امیدوارم آنچنان درست کار را سنجیده باشند و به درستی داستان را جلو ببرند که ببیننده را بتوانند در پایان راضی نگه دارند؛ چون با این میزان قصاوت و خشونتی که تماشاگر شاهدش بوده، باید با یک جانی دیوانه جوکر مانند روبرو باشیم که با لذتی سادیسمی از آزار و قتل دیگران لذت ببرد وگرنه دلایل دیگر به سختی می تواند تماشاگر سخت پسند ایرانی را راضی کند.

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه