حاج داود میتواند بهترین الگو برای شناخت انسان انقلابی باشد
دستاران گفت: راه افتادم که خودم را به بیمارستان برسانم اما وقتی رسیدم، دیر شده بود. او به شهید شده بود و نتوانستم در آخرین لحظه ها او را ببینم.
[
,
,
,
,
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از کوله بار؛ طاهر دستاران یکی از دوستان شهید حاج داود کریمی با اشاره به دوران همبازی بودنش با این شهید گفت:در محله «خانی آباد» با هم بزرگ شدیم. منزل ما یک کوچه با هم فاصله داشت.پدر داوود مرحوم شده بود. 16ساله که بودیم، با هم به «باشگاه کشتی فولاد» می رفتیم. از آن زمان رفاقت ما رنگ دیگری به خود گرفت.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا , شبکه اطلاع رسانی راه دانا, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, کوله بار, کوله بار, کوله بار,
وی ادامه داد:حاجی تراشکار ماهری بود. بعد از پایان دوران سربازی، با او همکار شدم. بعد ازپیروزی انقلاب، حاج داود وارد سپاه شد و به جبهه رفت و خدمات زیادی به کشور و انقلاب کرد. پس از پایان جنگ به کارگاه تراشکاری اش برگشت و مانند سالهای قبل مشغول به کار شد و ما دوباره همکار شدیم.
,
دستاران در ادامه درباره روحیات معنوی حاج داوود تصریح کرد: حاج داود از دوران نوجوانی با تقوا بود. بخشی از درآمدش را صرف کمک به نیازمندان می کرد. یک روز، فرد ناشناسی که می گفت به پول نقد نیاز فوری دارد، برگه چکی به او داد تا برایش نقد کند. حاج داود که نمی خواست به او نه بگوید، چک را نقد کرد. بعدها معلوم شد که چک جعلی بوده است.
,
من از او خواستم تا دیگر به این کارهایش ادامه ندهد. می گفت که اگر همان فرد ناشناس دوباره پیشش برود و از او تقاضای پول کند، حاضر است کمکش کند.او می گفت که این کار را برای رضای خدا انجام می دهد و هرگز از انجامش پشیمان نمی شود.
,
این دوست شهید در ادامه به شروع مجروحیت شیمیایی حاج داود اشاره کرد: حاج داوود سال 64به فاو رفته و همانجا بود که دچارمصدومیت شیمیایی شد. زمانی که عوارض مجروحیتش بروز کرد،پزشک معالجش به او گفته بود که امیدی نیست. من وقتی حاج داود را دیدم، باخوشحالی می گفت که می خواهد تا مدتی دیگرشهید شود...
,
دستاران،شب شهادت حاج داود را به یاد آوردم و برایمان از آن شب گفت: شب شهادتش در بیمارستان ساسان کنارش بودم. برای انجام کاری به خانه برگشتم.وقتی رسیدم،خانواده ام به من گفتند که از طرف حاج داود تلفن زدند و با من کار دارند. راه افتادم که خودم را به بیمارستان برسانم اما وقتی رسیدم، دیر شده بود؛حاج داود به شهادت رسیده بود و نتوانستم در آخرین لحظه ها او را ببینم. سالهاست برایم معما شده که حاجی در لحظه های آخر عمرش، چه خواسته ای از من داشته است.
,
همکار شهید در پایان به ذکر خصوصیات اخلاقی شهید پرداخت:حاج داود اهل گلایه نبود و همیشه لبخند به لب داشت. حتی زمانی که او را در تخت بیمارستان دیدم، همچنان یاد خدا را در دل داشت و خندان بود. او عاشق کارش بود و به پرداختن زکات و خمس اعتقاد خاصی داشت. از کسانی بود که برای انقلاب، تلاش های زیادی انجام داد و در این کار ادعایی نداشت؛به نظر من برای به تصویر کشیدن صحیح انقلاب اسلامی و دفاع مقدس می بایست نوع زندگی این شهیدان و سیره آنان را برای نسل های جوان تشریح کنیم. حاج داود می تواند بهترین الگو برای شناخت انسان انقلابی باشد.
]