فرماندهی که قطعات اسلحه به جبههها صادر میکرد
مهدیان گفت: همه حاج داوود را به عنوان یک تراشکار ماهر می شناختند و این مهارتش، در دوران جنگ هم کارساز بود و با اینکه فرمانده بود، اما گاهی نمونه ای از قطعات جنگی را تولید و به جبهه ها ارسال می کرد.
[
,
,
,
,
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از کوله بار؛ حمید مهدیان دوست شهید حاج داود کریمی در گفتگو با خبرنگار کوله بار، اشاره مختصری به فعالیت های بعد از انقلاب حاج داود کرد و گفت: بعد از پیروزی انقلاب، چیزهای زیادی در مورد فعالیت های انقلابی حاج داوود شنیده بودم. وی یکی از موسسان تشکیل کمیته نازی آباد و سپاه پاسداران بود.سال 59 وارد سپاه منطقه 10شدم که فرماندهی اش به عهده حاج داوود بود. من در قسمت های مختلف عملیات سپاه، یگان رزمی تیپ و واحد اطلاعات عملیات بودم و در این مدت با روحیات و اخلاق وی بیشتر آشنا شدم.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, کوله بار,
وی از فرماندهی حاج داوود به نیکی نمود و افزود: فرماندهی حاج داوود با بقیه فرق می کرد. اخلاق خاص وی مهمترین عامل تمایزش با دیگر فرماندهان بود. در سپاه همه یکدیگر را برادر صدا می کردند و پست و درجه معنی نداشت و مردم براساس علاقه شان به انقلاب و اسلام وارد سپاه می شدند.به همین دلیل رفتار و اخلاق در جذب آنها خیلی موثر بود.حاج داوود با اخلاقش همه را شیفته خود کرده بود. پیشی گرفتن در سلام،ظاهر و رفتارساده،ایمان، تقوا و عمل صالح ،از جمله ویژگی هایی او بود که در طول زندگی اش هرگز عوض نشد و رنگ نباخت.
,
مهدیان به تقوای شهید کریمی هم اشاره کرد: در دوران فرماندهی اش، مدتی با موتور رفت و آمد می کرد. تعامل خوبی با مراجع تقلید،علما و ارگان های مختلف سپاه داشت. همه از نزدیک با خلق و خوی حاج داوود آشنا بودند و او را یکی از بهترین فرماندهان سپاه می دانستند.
,
دوست شهید کریمی، تواضع و فروتنی حاج داوود را این گونه شرح داد: ستاد مرکزی سپاه منطقه 10 در خیابان پاستورتهران واقع بود.یک روز حاج داوود با ماشین پیکان، می خواست به دفتر کارش برود.نگهبان درب ورودی تازه عوض شده بود و شناختی از حاج داوود نداشت؛به همین دلیل از وی خواست تا پیاده شود تا صندوق عقب ماشینش را به او نشان دهد.حاجی تواضع به خرج داد و با آرامش از ماشین پیاده شد و همان کار را انجام داد.مدتی گذشت و در یکی از همایش ها، همان نگهبان، شهید کریمی را در حال سخنرانی برای اعضای سپاه دید ومتوجه اشتباهش شد، این در حالی است که تا آن لحظه، حاج داود خرده ای به این کار آن نگهبان نگرفته بود و این، یک نمونه بارز از محاسن اخلاقی او بود.
,
وی در ادامه از مهارت حاج داوود در شغل تراشکاری گفت:همه حاج داوود را به عنوان یک تراشکار ماهر می شناختند. وی بعد از پایان جنگ، این شغلش را ادامه داد.این مهارتش در دوران جنگ هم کاربرد داشت.گاهی پیش می آمد که نمونه ای از قطعات جنگی را از پیش می ساخت و در اختیار سپاه قرار می گذاشت و یا به جبهه ها ارسال می کرد.
,
مهدیان در ادامه به روزهای بروز عوارض شیمیایی در حاج داود اشاره کرد وافزود:در هنگام بروز عوارض شیمیایی، راهی بیمارستان شد.طبق تشخیص پزشکان برای ادامه درمان به آلمان رفت. وقتی برگشت، به ملاقاتش رفتیم. حاجی همچنان روحیه بالایی داشت و مدام ما را به خواندن نماز اول وقت ،غیبت نکردن و ... توصیه می کرد. در طول مدتی که در بیمارستان بود، قشرهای مختلف مردم و مسئولان نظام به عیادتش می رفتند. این نشان از مردم دوستی می داشت.
]