به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کوله بار، وقتی روزها سرد می شوند، وقتی دلها به گرمی زندگی گرم میشوند، شاید آتشنشانهایی که در آتش جان دادند، در لابه لای هیاهوهای روزگار به مرور زمان کم رنگ شوند اما هرگز فراموش نمی شوند. آنها همچون شهیدان میدان رزم، به جنگ شعلهها رفتند تا هم از عمر ملتشان دفاع کنند و هم قدری بیفکری مدیران را جبران کنند و همین جان فشانی و از خودگذشتگی این آتش نشانان فداکار است که هرگز رنگ نمی بازد و تا ابد در تاریخ ایران ثبت شده خواهد ماند، چرا که آتش نشانان شهرما،قهرمانان ما هستند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, کوله بار,,
ساختمان پلاسکو یکی از ساختمانهای بزرگ و تجاری تهران بود که قدمت 53 ساله داشت ولی صبح روز پنجشنبه 30 دی ماه دچار آتش سوزی گسترده شد و علی رغم تلاش های چند ساعته ماموران آتش نشانی، تخریب گردید و تعدادی از این ماموران آتش نشانی که برای نجات مردم و تلاش برای مهار آتش به داخل ساختمان رفته بودند، زیر آوار رفتند و سرانجام به شهادت رسیدند و از آن روز به بعد بود که عشق و علاقه ماموران آتش نشانی بار دیگر در افکار عمومی طنین انداز شد و مردم که غصه ای همچون شهادت این ماموران خدوم را دل داشتند، با حضور در ایستگاه های آتش نشانی، به شهدای این حادثه ادای احترام کردند.
,
بعد از یافتن پیکرشهدای حادثه پلاسکو، مراسم تشییع این شهیدان عزیز روز دوشنبه 11 بهمن با حضور گسترده مردم برگزار شد و بار دیگر مردم شهید پرور ایران اسلامی نشان دادند که قدردان شهدای خود هستند و برایشان ارزش قائلند، چرا که به اعتقاد ماموران آتش نشانی،جانفشانی و ایثارگری برای این چنین مردم قدرشناس و با عاطفهای افتخار است و امروز این مدال افتخار ایثار و از خودگذشتگی بر سینه آتشنشانان غیور نشسته است. مسلما اگر عشق به آتشنشانی در وجود پرسنل آتشنشان وجود نداشته باشد با وجود حقوق و مزایای اندکی که دریافت میکنند، حاضر نخواهند بود از دل و جان کار کنند، اما در حال حاضر میبینیم که آتشنشانان ما با تمام توان در این عرصه ورود پیدا کردهاند.
,
به گفته یکی از ماموران آتش نشانی، هر روز قسمنامهای از سوی آتشنشانان قرائت می شود که در بخشی از قسمنامه آتشنشانان آمده است: «اگر مصلحت باشد جان خود را فدا میکنیم» که در عملیاتهای سخت آتشنشانی این بخش از قسمنامه به خوبی اجرایی میشود، زیرا بسیاری از ماموران آتشنشان برای رهایی دیگران از حادثه، جان خود را فدا میکنند.
,
,
,
خواب شهادتش را دیده بود
عملیات یافتن پیکر پاک شهدای ماموران آتش نشانی که زیر آوار ساختمان پلاسکو محبوس شده بودند، قریب به 11 روز به طول انجامید و شهید «محسن قدیانی» یکی از آخرین پیکرهایی بود که از زیر آوار به بیرون کشیده شد.پدر شهید قدیانی که تا آخر عمر، حادثه ساختمان پلاسکو و شهادت پسرش را از یاد نخواهد برد، در گفتگو با خبرنگار کوله بار می گوید: پسرم محسن بعد از خدمت سربازیش در بازار کار می کرد و به لطف رابط به یکی از صمیمی ترین دوستان آتش نشانش، یک فرم استخدامی آتشنشان پر کرد و پس از یک سال و طی دوره های آموزش، جذب آتشنشانی شد.
, کوله بار,
,
,
وی در ادامه می افزاید: پسرم ابتدا در گروه امداد و نجات ایستگاه پل اهنگ کار می کرد و پس از شهادت دوست آتش نشانش "مهدی حاجی پور" در میدان قیام در تاسوعای همین سال، بسیار متاثر شدو همیشه میگفت برایم دعا کنید تا من هم شهید شوم و خواب شهادتش را هم دیده بود.
شهید آتش نشانی که به دنبال بلیط شهادت بود
محسن بسیار اهل نماز اول وقت و روزه، بچه مسجدی و هیئتی بود؛ همیشه از پدر و مادرش میخواست تا برایش دعا کنند تا بلیط برنده شود. وقتی از او می پرسیدند که چه بلیطی؟ در جواب می گفت که بلیط شهادت. وی به همکارانش در ایستگاه آتش نشانی وصیت کرده بود که اگر شهید شد، او را در کنار دوست صمیمیش یعنی شهید آتش نشان "محسن حاجی پور" دفن کنند، چرا که سه ماه قبل نیز این دوست و همکارش را از دست داده بود. هر چند این خواسته اش حاصل نشد و او را در کنار شهدایان حادثه پلاسکو به خاک سپردند اما یقینا این شهدان اکنون در کنار یکدیگرند و نزد خدا روزی می خورند.
,
, شهید آتش نشانی که به دنبال بلیط شهادت بود,
,
روایت کردن از روز حادثه توسط پدر شهید قدیانی کار سختی است. وی با صدای لرزان و بغض کرده، درباره نحوه مطلع شدنش از شهادت پسرش می گوید: ساعت 11.30 صبح روز پنجشنبه بود که در حال وضو گرفتن برای نماز بودم که بچه ها گفتند 2 طبقه ازساختمان پلاسکو خراب شده است. به مسجد رفتم و بعد از نماز به من گفتند تمام ساختمان خراب شده و ناگهان به من الهام شد محسن از پیش ما رفته است.
,
,
وی می افزاید: به خانه برگشتم و با ایستگاه آتش نشانی محسن تماس گرفتم و جویای احوال پسرم شدم و آنها گفتنداز ایستگاه ما 2 تیم اعزام شده اند و برای پیگیری ساعت 4 عصر تماس بگیرید.
,
داوطلبانه در ساختمان ماند و شهید شد
این پدر شهید ادامه می دهد: طی تماسی که با آتش نشانی داشتم، همکاران محسن در ایستگاه آتش نشانی به من گفتند،حاجی دعا کن. شب را تا صبح کنار تلویزیون بیدار بودم و اخبار را پیگیری می کردم.نگرانی در خانواده ام موج می زد. فردا صبح، به ایستگاه آتش نشانی و محل کار پسرم رفتیم و پیگیر احوال محسن شدیم و به ما گفتند که از دو نفر اعزام شده از این ایستگاه، یکی برگشته ولی محسن برنگشته است. از همکار محسن که از محل حادثه برگشته بود، پیگیر پسرم شدم. گفت که من و محسن تا طبقه نهم با هم بودیم؛ طبقه نهم که رسیدیم، ساختمان لرزش هایی داشت.به محسن گفتم که ساختمان در حال خراب شدن است، محسن بدو...اما محسن گفت که تو برو، من می آیم و بعد از آن دیگر محسن را ندیدم.
, داوطلبانه در ساختمان ماند و شهید شد,
,
به این ترتیب، محسن، با فاصله 3 ماه از صمیمی ترین دوستش یعنی شهید حاجی پور شهید شد؛ هر دو آتش نشان بودند و هر دو برای حفظ و جان و اموال مردم، از جان مایه گذاشتند و هر دو شهید شدند. در حال حاضر، از محسن، دو دختر به جای مانده است، یکی یک ساله و یکی 12 ساله و به گفته پدر شهید،پیکر محسن، آخرین شهیدی بود که از زیر آوار ساختمان پلاسکو خارج شد و از روی لباس قرمز رنگ آنش نشانی که به تن داشت، توانستند او را پیدا کنند.
,
,
,
شهدای آتش نشان بار دیگر ثابت کردند که با الهام گرفتن از فرهنگ ایثار و شهادت که یادگار شهدای اسلام و هشت سال دفاع است، حاضرند که برای حفظ اموال و جان مردم، از خود گذشتگی کنند و ایران تا ابد قدردان زحمات این ماموران خدوم آتش نشانی است.
,
انتهای پیام/ک
]