به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ نخستین روز از ماه مبارک ذیحجه، یکی از بزرگترین اعیاد ، یعنی سالروز ازدواج آسمانی حضرت امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) است:
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, نخستین روز از ماه مبارک ذیحجه، یکی از بزرگترین اعیاد ، یعنی سالروز ازدواج آسمانی حضرت امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) است:,پیوند پاکِ مادرِ آب و ابوتراب
, پیوند پاکِ مادرِ آب و ابوتراب,یعنی که خَلق آدمیان از گِلِ شماست
, یعنی که خَلق آدمیان از گِلِ شماست,در این روز است که مجالس و محافل مذهبی، پذیرای علاقمندان به خاندان اهل بیت (ع) است؛ نشستهایی که اشعار شاعران، زینت بخش آنهاست.
, در این روز است که مجالس و محافل مذهبی، پذیرای علاقمندان به خاندان اهل بیت (ع) است؛ نشستهایی که اشعار شاعران، زینت بخش آنهاست.,یکی از همین شاعران، مجید خضرایی نام دارد که این عید بزرگ را با نام بردن از حضرت علی (ع) به عنوان حضرت یاسین و حضرت فاطمه (س) به عنوان حضرت یاس، اینچنین به جشن نشسته است:
, یکی از همین شاعران، مجید خضرایی نام دارد که این عید بزرگ را با نام بردن از حضرت علی (ع) به عنوان حضرت یاسین و حضرت فاطمه (س) به عنوان حضرت یاس، اینچنین به جشن نشسته است:,زیور ببندید آسمانها و زمین را
, زیور ببندید آسمانها و زمین را,آذین کنید از یاسها، عرش برین را
, آذین کنید از یاسها، عرش برین را,از پولک برّاق و زیبای ستاره
, از پولک برّاق و زیبای ستاره,بر گوش حوران بهشتی گوشواره
, بر گوش حوران بهشتی گوشواره,با بهترین رخت و لباس میهمانی
, با بهترین رخت و لباس میهمانی,امشب بیایید حوریان آسمانی
, امشب بیایید حوریان آسمانی,آری ملائک صف به صف مشغول شادی
, آری ملائک صف به صف مشغول شادی,غم رفته امشب کاملا در انفرادی
, غم رفته امشب کاملا در انفرادی,شهر مدینه نورباران شد سراسر
, شهر مدینه نورباران شد سراسر,با چلچراغ ماه و رقص نور اختر
, با چلچراغ, ماه و رقص نور, اختر,پُر گشته دنیا بی نهایت از فرشته
, پُر گشته دنیا بی نهایت از فرشته,بر روی بال تک تک آنها نوشته
, بر روی بال تک تک آنها نوشته,بنوشته با خط خودش، حیِّ تبارک
, بنوشته با خط خودش، حیِّ تبارک,پیوند یاس و حضرت یاسین مبارک
, پیوند یاس و حضرت یاسین مبارک,عاقد، خدا و شاهدش، پیغمبر او
, عاقد، خدا و شاهدش، پیغمبر او,داماد، حیدر؛ گل عروسش کوثر او
, داماد، حیدر؛ گل عروسش کوثر او,در صورت زهرا چه شرم دلنشینی ست
, در صورت زهرا چه شرم دلنشینی ست,در چهره ی مولا چه شوق بی قرینی ست
, در چهره ی مولا چه شوق بی قرینی ست,لبخند شرم و شوق زهرا را نظر کن
, لبخند شرم و شوق زهرا را نظر کن,این رخت دامادی مولا نظر کن
, این رخت دامادی مولا نظر کن,این ساقی کوثر، امیرالمومنین است
, این ساقی کوثر، امیرالمومنین است,که ساقدوشش حضرت روح الامین است
, که ساقدوشش حضرت روح الامین است,اوج کمال و عشق احمد نور خاتم
, اوج کمال و عشق احمد نور خاتم,لمس وجود فاطمه معراج حیدر
, لمس وجود فاطمه معراج حیدر,گرمای دست مرتضی جنات کوثر
, گرمای دست مرتضی جنات کوثر,او زیرچشمی شوهر خود را نظر کرد
, او زیرچشمی شوهر خود را نظر کرد,با یک نظر قلب علی زیر و زبر کرد
, با یک نظر قلب علی زیر و زبر کرد,این عشق، اوج عشق، معنای حضور است
, این عشق، اوج عشق، معنای حضور است,نورٌ علی نور است امشب؛ غرق نور است
, نورٌ علی نور است امشب؛ غرق نور است,و اما حسن اسحاقی هم از دیگر کسانی است که ابیاتی درباره این عید نورانی دارد؛ ابیاتی که در پایان به کربلا می رسد:
, و اما حسن اسحاقی هم از دیگر کسانی است که ابیاتی درباره این عید نورانی دارد؛ ابیاتی که در پایان به کربلا می رسد:,شاهان به هر دلبند گوهر هدیه دادند
, شاهان به هر دلبند گوهر هدیه دادند,اشراف به محبوب خود زر هدیه دادند
, اشراف به محبوب خود زر هدیه دادند,لبخند زد از شوق؛ بُغض وحی وا شد
, لبخند زد از شوق؛ بُغض وحی وا شد,با او به قرآن نیز کوثر هدیه دادند
, با او به قرآن نیز کوثر هدیه دادند,خورشید را تمدید کرد و از نگاهش
, خورشید را تمدید کرد و از نگاهش,نوری به عالمهای دیگر هدیه دادند
, نوری به عالمهای دیگر هدیه دادند,با دیدن آن نور، هجده سال نوری
, با دیدن آن نور، هجده سال نوری,جنّ و مَلَک، "اللهُ اکبر" هدیه دادند
, جنّ و مَلَک، , ", اللهُ اکبر, ", هدیه دادند,آئینه ها را روبروی هم نهادند
, آئینه ها را روبروی هم نهادند,وقتی که کوثر را به حیدر هدیه دادند
, وقتی که کوثر را به حیدر هدیه دادند,نورٌ علی نورِ علی، نورٌ علی نور
, نورٌ علی نورِ علی، نورٌ علی نور,تاریخ را بیتی مُنَوَّر هدیه دادند
, تاریخ را بیتی مُنَوَّر هدیه دادند,از او به ما عشق حسینش را رساندند
, از او به ما عشق حسینش را رساندند,حقِّ شفاعت را به مادر هدیه دادند
, حقِّ شفاعت را به مادر هدیه دادند,چشمانمان را خیس کرد و سوختیم و
, چشمانمان را خیس کرد و سوختیم و,او را به ما در روز محشر هدیه دادند
, او را به ما در روز محشر هدیه دادند,در مطلع این شعر، خودکارم کم آورد
, در مطلع این شعر، خودکارم کم آورد,بی شک به این ابیات، جوهر هدیه دادند
, بی شک به این ابیات، جوهر هدیه دادند,اکنون شعری از عباس شاه زیدی را به تماشا می نشینیم:
, اکنون شعری از عباس شاه زیدی را به تماشا می نشینیم:,ماه هر شب تا سحر محو تماشای علی ست
, ماه هر شب تا سحر محو تماشای علی ست,تازه در این خانه زهرا، ماهِ شبهای علی ست
, تازه در این خانه زهرا، ماهِ شبهای علی ست,چشم دنیا روشن از ماه جمال مرتضاست
, چشم دنیا روشن از ماه جمال مرتضاست,چشم زهرا روشن از روی دلارای علی ست
, چشم زهرا روشن از روی دلارای علی ست,با شگفتی های دنیای علی بیگانه ایم
, با شگفتی های دنیای علی بیگانه ایم,اینکه دنیا پیش او هیچ است؛ دنیای علی ست
, اینکه دنیا پیش او هیچ است؛ دنیای علی ست,بارها با اشک خود زخم علی را بسته است
, بارها با اشک خود زخم علی را بسته است,گرمی این دستها تنها مداوای علی ست
, گرمی این دستها تنها مداوای علی ست,روز وانفساست محشر؛ شیعیان "لا تَحزَنوا"
, روز وانفساست محشر؛ شیعیان , ", لا تَحزَنوا, ",اینکه محشر خاک پای اوست؛ زهرای علی ست
, اینکه محشر خاک پای اوست؛ زهرای علی ست,یا "علی" امضا کند یا "فاطمه" فرقی که نیست
, یا "علی" امضا کند یا "فاطمه" فرقی که نیست,آخرش امضای زهرا، عین امضای علی ست
, آخرش امضای زهرا، عین امضای علی ست,به عقد درآمدن خورشید و ماه هم، تمثیل زیبایی است که در شعر ایوب پرندآور نمایان می شود؛ شعری که گوشه ای از سبک زندگی این دو الگوی جاودانی را نیز به تصویر می کشد:
, به عقد درآمدن خورشید و ماه هم، تمثیل زیبایی است که در شعر ایوب پرندآور نمایان می شود؛ شعری که گوشه ای از سبک زندگی این دو الگوی جاودانی را نیز به تصویر می کشد:,تا گل به نسیم راه در می آید
, تا گل به نسیم راه در می آید,از خاک بوی گیاه در می آید
, از خاک بوی گیاه در می آید,امشب به ستاره ها بگو کِل بکشند
, امشب به ستاره ها بگو کِل بکشند,خورشید به عقد ماه در میآید
, خورشید به عقد ماه در میآید,دارد به زمین شمایلی می بخشد
, دارد به زمین شمایلی می بخشد,بر ماه غرور کاملی می بخشد
, بر ماه غرور کاملی می بخشد,این تازه عروس، آسمانی دارد
, این تازه عروس، آسمانی دارد,پیراهن خود به سائلی می بخشد
, پیراهن خود به سائلی می بخشد,بر هر چه به غیر عشق می تاخت علی
, بر هر چه به غیر عشق می تاخت علی,با خوب و بد زمانه می ساخت علی
, با خوب و بد زمانه می ساخت علی,از غم خبری نداشت تا وقتی که
, از غم خبری نداشت تا وقتی که,بر فاطمه اش نظر می انداخت علی
, بر فاطمه اش نظر می انداخت علی,آن خانه ی ساده را که خوشبو می کرد
, آن خانه ی ساده را که خوشبو می کرد,لبریز صمیمیت شب بو می کرد
, لبریز صمیمیت شب بو می کرد,او شاهِ زنان بود؛ ولی نان می پخت
, او شاهِ زنان بود؛ ولی نان می پخت,او گرچه فرشته بود؛ جارو میکرد
, او گرچه فرشته بود؛ جارو میکرد,سیدمحمد میرهاشمی هم از دیگر ترانه سرایان این عید خجسته است:
, سیدمحمد میرهاشمی هم از دیگر ترانه سرایان این عید خجسته است:,در گوش فرشته ها اذان باید گفت
, در گوش فرشته ها اذان باید گفت,تفسیر خوش "یَلتَقیان" باید گفت
, تفسیر خوش , ", یَلتَقیان, ", باید گفت,( اشاره به آیه شریفه سوره مبارکه الرّحمان؛ "مَرَجَ البَحرَین یَلتَقِیان")
, ( اشاره به آیه شریفه سوره مبارکه الرّحمان؛ , ", مَرَجَ البَحرَین یَلتَقِیان, ", ),روزی که علی و فاطمه خوشحال اند
, روزی که علی و فاطمه خوشحال اند,تبریک به صاحب الزمان باید گفت
, تبریک به صاحب الزمان باید گفت,وقتی که دو آئینه مقابل بشوند
, وقتی که دو آئینه مقابل بشوند,یک عالم بینهایت دل بشوند
, یک عالم بینهایت دل بشوند,در اصل توازن خدایی باید
, در اصل توازن خدایی باید,زهرا و علی به هم معادل بشوند
, زهرا و علی به هم معادل بشوند,به به که عروس مادرخورشید است
, به به که عروس مادرخورشید است,داماد یگانه مظهر توحید است
, داماد یگانه مظهر توحید است,نوروز ز چشم مردمان افتاده
, نوروز ز چشم مردمان افتاده,چون روز علی و روز زهرا عید است
, چون روز علی و روز زهرا عید است,اکنون نوبت به بخشی از شعر بلندبالای شاعر پیشکسوت آئینی، غلامرضا سازگار، متخلّص به "میثم" درباره این مناسبت فرخنده می رسد:
, اکنون نوبت به بخشی از شعر بلندبالای شاعر پیشکسوت آئینی، غلامرضا سازگار، متخلّص به , ", میثم, ", درباره این مناسبت فرخنده می رسد:,امشب شب آمرزش خلق از سوی داور شده
, امشب شب آمرزش خلق از سوی داور شده,زیرا امیرالمومنین داماد پیغمبر شده
, زیرا امیرالمومنین داماد پیغمبر شده,جن و بشر و حور و مَلَک گویند امشب با علی
, جن و بشر و حور و مَلَک, گویند امشب با علی,دامادی ات، دامادی ات، بادا مبارک یا علی
, دامادی ات، دامادی ات، بادا مبارک یا علی,ریزد چو باران از سما آیات رحمت بر زمین
, ریزد چو باران از سما آیات رحمت بر زمین,در مجلس دامادی مولا امیرالمومنین
, در مجلس دامادی مولا امیرالمومنین,جبریل نازل از سما گردیده بر فخر بشر
, جبریل نازل از سما گردیده بر فخر بشر,آورده پیغام از خدا؛ کی بهترین پیغامبر
, آورده پیغام از خدا؛ کی بهترین پیغامبر,ما از ازل این عقد را بستیم در لوح قَدَر
, ما از ازل این عقد را بستیم در لوح قَدَر,تو در زمین این خطبه را اِنشاد کن بارِ دگر
, تو در زمین این خطبه را اِنشاد کن بارِ دگر,گیتی ز اَنجُم پُر شد با وصلِ این شمس و قمر
, گیتی ز اَنجُم پُر شد با وصلِ این شمس و قمر,او مادر است و این بُوَد بر یازده مولا پدر
, او مادر است و این بُوَد بر یازده مولا پدر,این وصل، وصل کوثر و ساقی کوثر می شود
, این وصل، وصل کوثر و ساقی کوثر می شود,این عقد، عقد حیدر و زهرای اطهر می شود
, این عقد، عقد حیدر و زهرای اطهر می شود,وصل دو دریا، حاصلش دو لؤلؤ مرجان شود
, وصل دو دریا، حاصلش دو لؤلؤ مرجان شود,کز هر دو تا شام ابد روشن چراغ جان شود
, کز هر دو تا شام ابد روشن چراغ جان شود,امشب خدیجه در جنان لبخند دیگر می زند
, امشب خدیجه, در جنان لبخند دیگر می زند,روحش به شوق دیدن داماد خود پر می زند
, روحش به شوق دیدن داماد خود پر می زند,در خانه شیر خدا با مصطفی سر می زند
, در خانه شیر خدا با مصطفی سر می زند,گه بوسه بر دست علی ساقی کوثر می زند
, گه بوسه بر دست علی ساقی کوثر می زند,گه خنده بر ماهِ رخِ زهرایِ اطهر می زند
, گه خنده بر ماهِ رخِ زهرایِ اطهر می زند,گاهی تبسم بر گل روی پیمبر می زند
, گاهی تبسم بر گل روی پیمبر می زند,ارواح پاک انبیا دورِ سرای فاطمه
, ارواح پاک انبیا دورِ سرای فاطمه,خوانند از بهر علی مدح و ثنای فاطمه
, خوانند از بهر علی مدح و ثنای فاطمه,و این نیز، ابیاتی دیگر از همین شعر درباره وصایای حضرت رسول اعظم (ص) به دامادش، حضرت امیرالمومنین (ع):
, و این نیز، ابیاتی دیگر از همین شعر درباره وصایای حضرت رسول اعظم (ص) به دامادش، حضرت امیرالمومنین (ع):,پس با علی گفتا؛ علی، اِنسیه الحور است این
, پس با علی گفتا؛ علی، اِنسیه الحور است این,سِرّ خدا، روح نبی، ناموس تو، زهراست این
, سِرّ خدا، روح نبی، ناموس تو، زهراست این,امشب امانت می دهم من بر تو جان خویش را
, امشب امانت می دهم من بر تو جان خویش را,بگذاشتم در دست تو روح و روان خویش را
, بگذاشتم در دست تو روح و روان خویش را,روح و روان خویش را، تاب و توان خویش را
, روح و روان خویش را، تاب و توان خویش را,پاینده می بینم در او، نام و نشان خویش را
, پاینده می بینم در او، نام و نشان خویش را,در دامن او یافتم من دودمان خویش را
, در دامن او یافتم من دودمان خویش را,چون جان نگهدار ای علی، جان جهان خویش را
, چون جان نگهدار ای علی، جان جهان خویش را,هرکس بیازارد وِرا؛ خسته دلِ زارِ مرا
, هرکس بیازارد وِرا؛ خسته دلِ زارِ مرا,آنکس که آزارد مرا؛ آزرده دادار مرا
, آنکس که آزارد مرا؛ آزرده دادار مرا,ای بوده پیش از پیشتر، ناموس داور، فاطمه
, ای بوده پیش از پیشتر، ناموس داور، فاطمه,ای مَدح ات از سوی خدا، تطهیر و کوثر فاطمه
, ای مَدح ات از سوی خدا، تطهیر و کوثر فاطمه,ای دست بوس ات مصطفی، ای کفو حیدر، فاطمه
, ای دست بوس ات مصطفی، ای کفو حیدر، فاطمه,ای زینب کبری تو را، پاکیزه دختر فاطمه
, ای زینب کبری تو را، پاکیزه دختر فاطمه,ای بر حسین بن علی آزاده مادر فاطمه
, ای بر حسین بن علی آزاده مادر فاطمه,ای یازده فرزند تو بر خَلق رهبر، فاطمه
, ای یازده فرزند تو بر خَلق رهبر، فاطمه,در شامِ قَدرِ وصلِ تو، روشن دلِ عالَم شده
, در شامِ قَدرِ وصلِ تو، روشن دلِ عالَم شده,مدح تو ذکر "یا علی"، شیرینیِ "میثم " شده
, مدح تو ذکر , ", یا علی, ", ، شیرینیِ "میثم " شده,این گفتار همانگونه که با تک بیتی از هاجر صوفی در پاسداشت این خجسته عید آغاز شد، با تک بیتی از زهره نصیری هم به پایان می آید:
, این گفتار همانگونه که با تک بیتی از هاجر صوفی در پاسداشت این خجسته عید آغاز شد، با تک بیتی از زهره نصیری هم به پایان می آید:,پیوندِ آسمانیِ آیاتِ رحمت است
, پیوندِ آسمانیِ آیاتِ رحمت است,وقتی عروس، "کوثر" و داماد، "هل أتی" ست
, وقتی عروس، , ", کوثر, ", و داماد، , ", هل أتی, ", ست]