نمونه دیگر اینکه امام به سائلی هزار (درهم) دادند. سائل آن را گرفت و شروع به شمارش آن کرد. خازن آن حضرت به او گفت: مگر چیزی فروختهای که بهای آن را با دقت میشماری؟ گفت: بله، آبروی خود را دادهام. امام فرمود: سه هزار به او بدهید. هزار برای اینکه سائل است، هزار درهم برای آبرویش و هزار هم برای اینکه نزد ما آمده است.
نمونه دیگر اینکه شخصی نامهای به امام داد. امام حسین علیهالسلام قبل از خواندن آن فرمودند: خواستهات برآمده است.کسی از امام پرسید: آیا ملاحظه فرمودید در نامه چه نوشته است؟ امام فرمود: خداوند از انتظار او در نزد من به مقداری که نامه را بخوانم، سؤال خواهد کرد. این صفت خاص در امام به حدی بود که حتی وقتی میخواست به جاهلی هم مطلبی را بیاموزد، از او شرم میکرد.