به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از نگارانه؛ در آستانه ی تشیع پیکر شهید حججی گلچینی از اشعار شاعران البرزی در مورد این شهید بزرگوار که سروده شده است را برای علاقمندان منتشر نمودیم.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, نگارانه؛,داوود کوچکی
, داوود کوچکی,
یکشب از آسمان اگر دیدی
جای باران ستاره میبارد
از حرم باز لاله آوردند
دور هر لاله شمع میکارد
,
,
,
صحبت از لالهها که پیش آمد
قصهای عاشقانه از سر شد
لاله مشغول سرسپردن بود
صحبت از کربلای دیگر شد
,
,
,
تار موهای غنچه ناکوک است
بوی چنگ از گلاب می آید
سوز لالای مادری انگار
هم نوا با رباب می آید
,
,
,
ما امان نامهایی نمیخواهیم
سر سپردن منافعش کم نیست
تا در احساسمان علم داریم
خیمههامان مدافعش کم نیست
,
,
,
خون بعضی ولی تفاوت داشت
رنگ شان از نژاد معروفی ست
با وجودی که همزبان هستیم
عدهایی خط مشی شان کوفی ست
,
,
,
آنکه میزد به در مسلمان بود
میشد اصلا محاسنش را دید
در همین کوچه بین ما یکروز
مادری داغ محسنش را دید
,
,
,
باید از جنس لالهها باشی
تا بدانی چه عالمی دارد
عشق یعنی که آسمان دورت
جای باران ستاره میبارد
,
,
,
سید موسی حسینی کاشانی
, سید موسی حسینی کاشانی,
از آن زمان که پای خود در این سفر گذاشتی
چه هفت خوان رستمی که پشت سر گذاشتی
,
تو رفتی و نگاه من به جاده ای که رفته ای
پر از خبر ولی مرا چه بی خبر گذاشتی
,
سکوت کرده ام ببین پس از نگاه آخرت
برای خلوت شبانه چشم تر گذاشتی
,
به گوشه ای نشسته ام و بی خیال رفتنت
که سر کنم بدون تو بگو مگر گذاشتی
,
برای اینکه محسنی دوباره جلوه گر شود
به جای خود برای من تو یک پسر گذاشتی
,
شکوه رفتن تو در تمام شهر پر شده
بلند می شود سرم سری اگر گذاشتی
,
چقدر عاشقانه از حسین می زدی تو دم
برای این علاقه در میانه سر گذاشتی
,
تو را شهید دیدم و به زینبم سپرده ام
از آن زمان که پای خود در این سفر گذاشتی
,
مجتبی تیمورنیا
, مجتبی تیمورنیا,
تو کوچه ها پیچیده عطر و بوی لاله
قدّ ِ یه باغ پُر نگا کن گل آوردن
اما یه فرقی این دفعه با قبل داره
اینا جلو چشمای زینب تیر خوردن
,
,
,
اینا جلوی صحن بی بی راهو بستن
روی یزید و شمر و ابن سعد دوران
کرب و بلا انگار داره تکارار میشه
واسه جوونای دلیر خاک ایران
,
,
,
عشق عجیبی/تو سینه دارن
سربند ِ یا حیدر رو پیشونی میبندن
,
با عزم راسخ/با پای محکم
با ذکر یا زهرا مصاف کفر میرن
,
از خونواده / دل میکنن تا
حکم جهاد دست جمعی شونو هر سال
,
پای پیاده/ موکب به موکب
تو اربعین با یا حسین گفتن بگیرن
,
ابن بچه ها غرق ابوالفضلن یه عمره
تو روضه ها حیرون بانوی دمشقن
با غیرت و مردونه جون میدن واسه دین
چون فارغ التحصیل دانشگاه عشقن
,
,
,
وقتی دلت وصل یه جای دور باشه
مث قفس میشه برات دنیا و این تن
مردُم یه کم خلوت کنین دور شهیدو
از آسمونا زیر تابوت و گرفتن
,
,
,
عشق عجیبی/تو سینه دارن
سربند ِ یا حیدر رو پیشونی میبندن
,
با عزم راسخ/با پای محکم
با ذکر یا زهرا مصاف کفر میرن
,
از خونواده / دل میکنن تا
حکم جهاد دست جمعی شونو هر سال
,
پای پیاده/ موکب به موکب
تو اربعین با یا حسین گفتن بگیرن
,
سید موسی حسینی کاشانی
, سید موسی حسینی کاشانی,
پدر نشسته و عکسی از آن پسر می خواست
و کودکی که ز مادر فقط پدر می خواست
,
خبر چه بوده مگر هر کسی که می بینی
از آن شهید دلاور فقط خبر می خواست
,
پرید و رفت دلش پیش ما نبود اصلا
برای پر زدن از عشق بال و پر می خواست
,
شنیده بود که زینب میان آتش وخون
برای لشگر عشاق خود نفر می خواست
,
رسیده بود به یک باوری تماشایی
که زنده ماندن شیعه دوباره سر می خواست
,
برای ماندن در شهر خویش باور کن
بهانه بود مهیا، دلش اگر می خواست
,
شجاعتش شده ورد زبان مردم شهر
به قلب اینهمه دشمن زدن جگر می خواست
,
به حال رفتن او غبطه می خورم هر شب
شهید بی سر مولا شدن هنر می خواست
,
مرضیه فریدونی
, مرضیه فریدونی,
یه وقتایی میشه بغض خدارو
تو چشمای یه مرد واقعی دید
میشه با اینکه جون خیلی عزیزه
مدافع بود و مثل مرد جنگید
,
,
,
تو مردونگی و شرمنده کردی
اراده از نگاهت شرمساره
ما که اینجوری می سوزه دلامون
چجوری مادرت طاقت بیاره
,
,
,
سرت رو دادی اما سربلندی
شهادت رو تو آغوشت کشیدی
چرا اونقدر آروم بود چشمات
مگه چی تویِ اون لحظه میدیدی؟
,
,
,
سلاحت عِرق و عشق و غیرتت بود
که واسه دشمنت کابوس بودی
باید میرفتی ای دریای آروم
چرا دریا؟ تو اقیانوس بودی
,
,
,
یه عالم واسه تو پا میشن امروز
فقط کافیه اسمت رو بیارن
بذار تا کور شن اون دشمنایی
که چشم دیدن ما رو ندارن
,
,
,
انتهای پیام/
]