به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا: به نقل از اوشیدا؛ یادم میآید صحنهای را که دوست شهری و گربهندیدهام برای اولین بار چگونگی انتقال بچهگربه را به وسیله گربه مادر که با دهانگرفتن صورت میگرفت، دیده بود و چون علم به آن نداشت، خیال کرده بود، گربه مادر، بچهاش را میخورد، با چوبی به کمرش نواخت تا رهایش کند، غافل از آن که او دارد به هر دو ظلم میکند و طبیعت کار همین است.
تصاویری از ژست مسئولین شهرستان هامون برای به اصطلاح «خاموش کردن آتش مراتع هامون» در فضای مجازی و رسانهای منتشر شد و فرمایشاتی از آنان نیز با ژست فعال اجتماعی، سازمان مردمنهاد و مدیریت بحران، منتشر شد که به نظر میرسد بازی در پوسته اطلاعات، علم و تجربهی این امر است.
مسئولی، امکانات حداقل و موجود در دستگاههای دولتی را تحکمی به محل برده بود، اما در عین حال با چادرش به ایفا حریق میپرداخت این یعنی اوج فاجعه مدیریتی و تخصصی در یک دستگاهی که متولی حفاظت از جنگلها و مراتع کشور است.
به جای ایجاد خط آتشبُر و جلوگیری از حرکت آتش، دست به اقدامی میزند و عدهای نیز با نگاه عاطفی به آن و تشجیع فرد به اینکه او شیرزنی بوده است که همت بلندی داشته و خدای نکرده، اگر دچار جراحتی میشد یا جان میباخت، عناوینی دیگر برای او به کار گرفته میشد و حال آنکه باید به حال آن مرتعی که چنین مسئولین غیرعالمی دارد، گریست.
سازمانهایی که صرفاً در ستادهای ملی و استانی، رزمایش دورِمیزی برگزار میکنند، اعتباراتی را میگیرند و صرف پوسترها و محافل دورِهمی میکنند و مدیر شهرستانی را با چادرش به جنگ آتش میفرستند.
از اینکه بگذریم، ناآگاهی مسئولین از سابقه آتش و کاربرد آن در این مراتع، نکته دیگری است که نشان از دفتری بودنِ صِرف آنان دارد، یعنی نظریهپردازی، خوب حرف زدن و بد عمل کردن.
اگر از تختکنشینان هامون بپرسید، این آتش را امری طبیعی میبینند، کمااینکه در اطفا این حریق، هیچکدام از مردم غیردولتی، عشایر منتفع از مواهب این مرتع و روستاییان همجوار حضور نداشتند.
گیاهانی چون نی، اشک، تَزگ و لویی(توتَک)، برگ و کلشهای فراوانی تولید میکنند که با پاییز کردن، خشک میشوند و از دید دامدارانِ بهرهبردارِ این مراتع، این بقایای خشک، مزاحم رشد گیاه و سهولت بهرهبرداری آن در سال بعد میباشد، بنابراین دلیل و دلایل دیگر، عمداً آن را آتش میزنند.
سوزاندن، یکی از معمولترین روشهای مدیریت بقایای گیاهی است که ممکن است به صورت توده گیاهی در یک محیط بسته و یا در فضای آزاد صورت گیرد.
در سطوح کوچکتر، سوزاندن با استفاده از مواد نفتی و آتش زدن آنها و نیز با بهرهگیری از انواع شعله افکنهای دستی و موتوری صورت میگیرد. سوزاندن بقایای اینگونه مراتع، سبب آزاد شدن مواد معدنی نظیر کلسیم، منیزیم، فسفر و پتاسیم از بقایا، ایجاد یک پوشش گیاهی یکنواخت و پرپشت، افزایش رطوبت خاک، بهبود بازدهی مصرف آب و کاهش دمای خاک، کاهش تبخیر و روانآب و در نهایت افزایش عملکرد گیاهان میشود.
از پیامدهای منفی سوزاندن نیز میتوان به کاهش بعضی از مواد آلی و دگرگونی شرایط فیزیکی و میکروبیولوژیک خاک در بلند مدت، اشاره کرد، اما در شرایطی که مراتع یکدستِ هزاران هکتاری از یک نوع گیاه علفی وجود دارد، در صورت مدیریت سطوح به گونهای که به زونِ درختان، لطمهای وارد نشود، امری مفید و حداقل کاری است که میتوان کرد.
میتوان به وسیله کمباینهایی این کلشها را مثل کاه گندم، درو و بستهبندی کرد تا در شرایط بحرانی و کمبود تولید علوفهی زراعی برای پرورش دام، مورد استفاده قرار گیرد که این کار نیز توسط دستگاههای دولتی متولی تأمین علوفه صورت نمیگیرد، پس باید این عمل دامداران را اقدامی مفید تلقی کرد.
این حادثه و آتشسوزی سال گذشته در چونگِدراز لورگباغ و چگونگی ورود دستگاههای متولی حفاظت(سازمان حفاظت از محیط زیست و گارد حفاظت از جنگلها و مراتع کشور) و مدیران ستاد بحران شهرستانها، درسنامهای است که باید روی آن متمرکز شد.
مگر دستورالعمل ستاد راهبری و عملیات تیم واکنش سریع اطفا حریق مناطق جنگلی تحت مدیریت محیط زیست و دستورالعمل اجرایی مقابله با آتشسوزی توسط رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور ابلاغ نشده است؟ چرا این دستورات فقط و فقط بر روی کاغذ ماندهاند؟
انتهای پیام/
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
]