مگر میشود در عزای مادر در دل گریه کرد
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ مقصود مطلبی در   هریس پویا  نوشت: این روزها کوچه های مدینه بغض کرده اندآخر مادری پهلو شکسته پشت در ، دارد از حریم خانه ی علی دفاع میکند .

, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, هریس پویا  نوشت: , هریس پویا,

درِ خانه اش شعله گرفته و سینه اش از درد نامردمی ها به تنگ آمده .

,

دیگر وقت رفتن شده است آخر زمین لیاقت کوثر رسول خدارا ندارد .

,

کودکان کنار جسم نیمه جان مادر ، بی صدا اشک می ریزند و مادر با دستان بی رمقش اشک  از گونه های  معصومانه شان پاک میکند : حسن جان چگونه میتوانم سوختن جگرت را تاب بیاورم ، حسینم مگر می شود مادر بود و سر بی تن فرزند را در داغی ظهر عاشورا به دامن نگرفت ، زینبم اشک هایت را برای روزی نگه دار که فرق شکافته ی بابایت را خواهی دید .

,

در این میان حساب گریه ها ی علی جداست . دیگر زهرایی نخواهد داشت که تمام غصه هایش را به جان بخرد مگر چاه می تواند میزبان خوبی هم چون فاطمه برای گریه های شبانه اش باشد .

,

آری بغض مدینه شکستنی نیست چرا که مادری در دل تاریکی شب غسل و کفن شده به خاک سپرده می شود او رها میشود از این همه تنهایی و غربت

,

اما علی را با یتیمانی تنها می گذارد که باید التماسشان کند که در مرگ مادر صدای هق هق شان از بام و دیوار خانه بلند نشود

,

مگر میشود در عزای مادر در دل گریه کرد ؟

,

حال فاطمه غریبانه و بی صدا روی دوش عزیزانش تشییع می شود و دست های پدر امانتی را که روزی به علی سپرده بود پس میگیرد .

,

مدینه ! امشب راحت بخواب که دیگر صدای گریه های فاطمه آزرده ات نخواهد کرد فاطمه ای که امشب بهشتی شده است دیگر فدک به چه کارش می آید ؟ فاطمه جان از روزی که سفر کرده ای یک حسرت را در دلمان گذاشته ای ، با هر بار دیدن حصار های بقیع این جمله به خاطر ناقصمان خطور می کند : کاش فاطمه هم حرم داشت …

]
بغض مدینه شکستنی نیست چرا که مادری در دل تاریکی شب غسل و کفن شده به خاک سپرده می شود