به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل از شاخه طوبی، از کوچه پس کوچه های سمنان می گذشتم و نیمه نگاهی نیز به خیابان ها می کردم، دنبال کفاشی بودم که همیشه در میدان امام کفش تعمیر می کرد.
, شبکه اطلاع رسانی دانا, به نقل از شاخه طوبی، از کوچه پس کوچه های سمنان می گذشتم و نیمه نگاهی نیز به خیابان ها می کردم، دنبال کفاشی بودم که همیشه در میدان امام کفش تعمیر می کرد., به نقل از شاخه طوبی، از کوچه پس کوچه های سمنان می گذشتم و نیمه نگاهی نیز به خیابان ها می کردم، دنبال کفاشی بودم که همیشه در میدان امام کفش تعمیر می کرد., به نقل از شاخه طوبی،, شاخه طوبی,خلاصه با پرس و جو از مغازه دار ها این کفاش را پیدا کردم.
, خلاصه با پرس و جو از مغازه دار ها این کفاش را پیدا کردم., خلاصه با پرس و جو از مغازه دار ها این کفاش را پیدا کردم.,مختار عینعلی 55 ساله، که با قیافه غیر عادی در جامعه حضور دارد و تا به حال هیچ وقت نا امید نشده و الان کفاش موفق است.
, مختار عینعلی 55 ساله، که با قیافه غیر عادی در جامعه حضور دارد و تا به حال هیچ وقت نا امید نشده و الان کفاش موفق است., مختار عینعلی 55 ساله، که با قیافه غیر عادی در جامعه حضور دارد و تا به حال هیچ وقت نا امید نشده و الان کفاش موفق است.,آقا مختار به علت نامهربانی برخی مسئولین در کنار امامزاده علمدار میدان امام، بساطش را پهن کرده بود.
, آقا مختار به علت نامهربانی برخی مسئولین در کنار امامزاده علمدار میدان امام، بساطش را پهن کرده بود., آقا مختار به علت نامهربانی برخی مسئولین در کنار امامزاده علمدار میدان امام، بساطش را پهن کرده بود.,
,
به طرف این کفاش رفتم و خودم را در ابتدا معرفی نکردم و گفتم: حاج آقا خیلی دنبالتان گشتم چرا این سمت آمده اید.
, به طرف این کفاش رفتم و خودم را در ابتدا معرفی نکردم و گفتم: حاج آقا خیلی دنبالتان گشتم چرا این سمت آمده اید., به طرف این کفاش رفتم و خودم را در ابتدا معرفی نکردم و گفتم: حاج آقا خیلی دنبالتان گشتم چرا این سمت آمده اید.,وی گفت: آن طرف خیابان خیلی درآمدم زیاد بود یک روز چند نفر آمدند و عکس و گزارش گرفتند بعد به شهرداری بردند و مسئولین آمدند و گفتند که دیگر اینجا بساطت را پهن نکن و برو داخل کوچه ها.
, وی گفت: آن طرف خیابان خیلی درآمدم زیاد بود یک روز چند نفر آمدند و عکس و گزارش گرفتند بعد به شهرداری بردند و مسئولین آمدند و گفتند که دیگر اینجا بساطت را پهن نکن و برو داخل کوچه ها., وی گفت: آن طرف خیابان خیلی درآمدم زیاد بود یک روز چند نفر آمدند و عکس و گزارش گرفتند بعد به شهرداری بردند و مسئولین آمدند و گفتند که دیگر اینجا بساطت را پهن نکن و برو داخل کوچه ها.,این کفاش با اشاره به اینکه به علت نامهربانی آنها به این سمت آمدم، تصریح کرد: وقتی به اینجا آمدم، صندوقچه ای که در آنها وسایل کفاشی ام را گذاشته بودم دزدیدند الان آمده اید از وضعیت در هم من عکس و گزارش بگیرید.
, این کفاش با اشاره به اینکه به علت نامهربانی آنها به این سمت آمدم، تصریح کرد: وقتی به اینجا آمدم، صندوقچه ای که در آنها وسایل کفاشی ام را گذاشته بودم دزدیدند الان آمده اید از وضعیت در هم من عکس و گزارش بگیرید., این کفاش با اشاره به اینکه به علت نامهربانی آنها به این سمت آمدم، تصریح کرد: وقتی به اینجا آمدم، صندوقچه ای که در آنها وسایل کفاشی ام را گذاشته بودم دزدیدند الان آمده اید از وضعیت در هم من عکس و گزارش بگیرید.,من هم از فرصت پیش آمده استفاده کردم و مصاحبه را شروع کردم، بیآنکه خودم را معرفی کنم و بگویم این سؤال و جوابها مصاحبه است:
, من هم از فرصت پیش آمده استفاده کردم و مصاحبه را شروع کردم، بیآنکه خودم را معرفی کنم و بگویم این سؤال و جوابها مصاحبه است:, من هم از فرصت پیش آمده استفاده کردم و مصاحبه را شروع کردم، بیآنکه خودم را معرفی کنم و بگویم این سؤال و جوابها مصاحبه است:,,
مختار عینعلی از انتخاب کردن شغلش برایمان گفت: من تا به حال خیلی کارها را انجام داده ام سماور سازی، آب زرشک فروشی، بستنی فروشی، لباس فروشی و... ولی در همه جا با شهرداری روبرو می شدم تا آخر دیدم به کفاش ها کمتر گیر می دهند و این شغل را انتخاب کردم.
, مختار عینعلی از انتخاب کردن شغلش برایمان گفت: من تا به حال خیلی کارها را انجام داده ام سماور سازی، آب زرشک فروشی، بستنی فروشی، لباس فروشی و... ولی در همه جا با شهرداری روبرو می شدم تا آخر دیدم به کفاش ها کمتر گیر می دهند و این شغل را انتخاب کردم., مختار عینعلی از انتخاب کردن شغلش برایمان گفت: من تا به حال خیلی کارها را انجام داده ام سماور سازی، آب زرشک فروشی، بستنی فروشی، لباس فروشی و... ولی در همه جا با شهرداری روبرو می شدم تا آخر دیدم به کفاش ها کمتر گیر می دهند و این شغل را انتخاب کردم.,
این کفاش، ادامه داد: ابتدا کفاشی بلد نبودم، چون کفاشی راحتتر بود و سرمایهای نمیخواست به این شغل روی می آوردم.
, این کفاش، ادامه داد: ابتدا کفاشی بلد نبودم، چون کفاشی راحتتر بود و سرمایهای نمیخواست به این شغل روی می آوردم., این کفاش، ادامه داد: ابتدا کفاشی بلد نبودم، چون کفاشی راحتتر بود و سرمایهای نمیخواست به این شغل روی می آوردم.,وی، از سابقه کاریش می گوید: الان به مدت 35 سال که کفاشم ولی 15 ساله که کار کفاشی یا بهتر است بگویم تعمیر کفشها را انجام می دهم.
, وی، از سابقه کاریش می گوید: الان به مدت 35 سال که کفاشم ولی 15 ساله که کار کفاشی یا بهتر است بگویم تعمیر کفشها را انجام می دهم., وی، از سابقه کاریش می گوید: الان به مدت 35 سال که کفاشم ولی 15 ساله که کار کفاشی یا بهتر است بگویم تعمیر کفشها را انجام می دهم.,آقا مختار، در ادامه افزود: من صبح ها از ساعت 8 از خانه ام بیرون می آیم و تا موقع اذان مغرب اینجا هستم .
, آقا مختار، در ادامه افزود: من صبح ها از ساعت 8 از خانه ام بیرون می آیم و تا موقع اذان مغرب اینجا هستم ., آقا مختار، در ادامه افزود: من صبح ها از ساعت 8 از خانه ام بیرون می آیم و تا موقع اذان مغرب اینجا هستم .,
وی از در آمد روزانه اش برایمان گفت: بستگی به روزش دارد اگر تعطیل نباشد و یا اگر هوا خوب باشد به هرحال روزهایی که همه چیز خوب است 10 تا 15 هزار تومان شایدم 20 هزار تومان.
, وی از در آمد روزانه اش برایمان گفت: بستگی به روزش دارد اگر تعطیل نباشد و یا اگر هوا خوب باشد به هرحال روزهایی که همه چیز خوب است 10 تا 15 هزار تومان شایدم 20 هزار تومان., وی از در آمد روزانه اش برایمان گفت: بستگی به روزش دارد اگر تعطیل نباشد و یا اگر هوا خوب باشد به هرحال روزهایی که همه چیز خوب است 10 تا 15 هزار تومان شایدم 20 هزار تومان.,این کفاش، درباره کفاش های دیگر شهر می گوید: راستش همه خوب هستند ولی بعضی ها کار و برخوردشان با کفش و صاحب کفشها برای پول است و به کار خود علاقه ندارند، البته تعداد این افراد خیلی کم است و چون من کمتر از مردم پول می گیرم آنها زیرآب من را می زنند.
, این کفاش، درباره کفاش های دیگر شهر می گوید: راستش همه خوب هستند ولی بعضی ها کار و برخوردشان با کفش و صاحب کفشها برای پول است و به کار خود علاقه ندارند، البته تعداد این افراد خیلی کم است و چون من کمتر از مردم پول می گیرم آنها زیرآب من را می زنند., این کفاش، درباره کفاش های دیگر شهر می گوید: راستش همه خوب هستند ولی بعضی ها کار و برخوردشان با کفش و صاحب کفشها برای پول است و به کار خود علاقه ندارند، البته تعداد این افراد خیلی کم است و چون من کمتر از مردم پول می گیرم آنها زیرآب من را می زنند.,سرم، مادرزادی کج است
, سرم، مادرزادی کج است, سرم، مادرزادی کج است, سرم، مادرزادی کج است, سرم، مادرزادی کج است,این کفاش مهربان بدون آنکه من علت غیرعادی بودن سرش را بپرسم، گفت: سرم مادرزادی این طوری است و جمجمه ام کچ است و سبب کج شدن مغزم شده و دکتر ها گفتند اگر عمل کنی احتمال زنده ماندن خیلی کم است.
, این کفاش مهربان بدون آنکه من علت غیرعادی بودن سرش را بپرسم، گفت: سرم مادرزادی این طوری است و جمجمه ام کچ است و سبب کج شدن مغزم شده و دکتر ها گفتند اگر عمل کنی احتمال زنده ماندن خیلی کم است., این کفاش مهربان بدون آنکه من علت غیرعادی بودن سرش را بپرسم، گفت: سرم مادرزادی این طوری است و جمجمه ام کچ است و سبب کج شدن مغزم شده و دکتر ها گفتند اگر عمل کنی احتمال زنده ماندن خیلی کم است.,
آقا مختار، می گفت: در بچگی خیلی بچه ها من را مسخره می کردند و الان هم بعضی از افراد فرهنگ ندارند و آدم را طور دیگری نگاه می کنند.
, آقا مختار، می گفت: در بچگی خیلی بچه ها من را مسخره می کردند و الان هم بعضی از افراد فرهنگ ندارند و آدم را طور دیگری نگاه می کنند. , آقا مختار، می گفت: در بچگی خیلی بچه ها من را مسخره می کردند و الان هم بعضی از افراد فرهنگ ندارند و آدم را طور دیگری نگاه می کنند. ,طلاق، به علت قیافه غیر عادی
, طلاق، به علت قیافه غیر عادی, طلاق، به علت قیافه غیر عادی, طلاق، به علت قیافه غیر عادی, طلاق، به علت قیافه غیر عادی,این کفاش از ازدواج ناموفقش برایمان گفت: سال 61 ازدواج کردم به علت اینکه سرم اینطوری بود زنم طلاق گرفت و دیگر زن نگرفتم.
, این کفاش از ازدواج ناموفقش برایمان گفت: سال 61 ازدواج کردم به علت اینکه سرم اینطوری بود زنم طلاق گرفت و دیگر زن نگرفتم., این کفاش از ازدواج ناموفقش برایمان گفت: سال 61 ازدواج کردم به علت اینکه سرم اینطوری بود زنم طلاق گرفت و دیگر زن نگرفتم.,وی، از ازدواجش می گوید: عروس از فامیلمان بود و به اجبار پدرش با من ازدواج کرد و بعد هم با حرفهای مردم از من طلاق گرفت.
, وی، از ازدواجش می گوید: عروس از فامیلمان بود و به اجبار پدرش با من ازدواج کرد و بعد هم با حرفهای مردم از من طلاق گرفت., وی، از ازدواجش می گوید: عروس از فامیلمان بود و به اجبار پدرش با من ازدواج کرد و بعد هم با حرفهای مردم از من طلاق گرفت.,
یک دکه کوچک، آرزوی بزرگ یک کفاش
, یک دکه کوچک، آرزوی بزرگ یک کفاش, یک دکه کوچک، آرزوی بزرگ یک کفاش, یک دکه کوچک، آرزوی بزرگ یک کفاش, یک دکه کوچک، آرزوی بزرگ یک کفاش,وی، از نامهربانی مسئولین گفت: برای دکه هم پیش مسئولین رفتم گفتند که شما جزء اصناف نیستید که ما به شما دکه بدهیم و دیگران در اولویت هستند.
, وی، از نامهربانی مسئولین گفت: برای دکه هم پیش مسئولین رفتم گفتند که شما جزء اصناف نیستید که ما به شما دکه بدهیم و دیگران در اولویت هستند., وی، از نامهربانی مسئولین گفت: برای دکه هم پیش مسئولین رفتم گفتند که شما جزء اصناف نیستید که ما به شما دکه بدهیم و دیگران در اولویت هستند.,این کفاش، در ادامه افزود: مسئولین فقط برای خودشان شعار می دهند که ایجاد اشتغال می کنیم، نباید اینطور باشند و باید به فکر تمامی افرادی که به علت نقص جسمی در جامعه فعالیت می کنند، باشند.
,
,
آقا مختار، در پایان خطاب به مسئولین، بیان کرد: دوست دارم دکه ای داشته باشم تا مردم بیشتر قبولم کنند.
, آقا مختار، در پایان خطاب به مسئولین، بیان کرد: دوست دارم دکه ای داشته باشم تا مردم بیشتر قبولم کنند., آقا مختار، در پایان خطاب به مسئولین، بیان کرد: دوست دارم دکه ای داشته باشم تا مردم بیشتر قبولم کنند.,
,
انتهای پیام/ش
]