به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از اروم نیوز، تنبلی اجتماعی از مواردی است که به ایرانیان نسبت داده می شود و در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است و نمودهای آن نیز در جامعه ایران موجود است، از جمله پایین بودن بهره وری کار، تعطیلات فراوان، اضافه وزن و کم تحرکی.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, اروم نیوز,تنبلی به معنای تن پروری، بیکارگی، کاهلی و اهمال و سستی به کار رفته است. (فرهنگ فارسی ج ۱: ۱۱۴۷) برخی جامعه شناسان «تنبلی اجتماعی» و کرختی و رخوت اجتماعی (social inertia) را مترادف دانسته و رشدِ کُند حرکتِ اجتماع را «تنبلی اجتماعی» نامیده اند. تمدید یا کش دادن یا اطاله وضعیت فعلی و عدم تمایل به تغییر رفتار یا وضعیت را که به نوعی بی عملی است و رخوت و رکود را نشان میدهد. یعنی افراد سطح شخصیِ رفتاری نسبتاً مطلوبی دارند، اما این رفتار در سطح جمعی به نتیجه مطلوب نمیرسد هرچند مساله تنبلی در بُعد فردی به اندازه بعد اجتماعی آن جای نگرانی ندارد دلیل آن هم ناهماهنگی در نهادهای اجتماعی است. در این تعاریف مضمونهایی مثل عدم پذیرش تحولات جدید و قبول تداوم حرکتهای نامنطبق با حیات اجتماعی را از مختصات تعاریف «تنبلیاجتماعی» میدانند (ساروخانی، ۱۳۷۰: ۷۰۷).
,پیامبر اسلام (ص) ویژگیهای انسان تنبل را چنین برمیشمارد: «عَلامَةُ الْکَسلانِ اَرْبَعَةٌ: یَتَوانی حَتّی یُفرِّطَ وَ یُفَرِّطُ حَتّی یُضَیِّعَ وَ یُضَیِّعُ حَتّی یَأثمَ وَ یَضْجَرَ.»«نشانه های تنبل، چهار چیز است: به اندازهای (در کار) سستی میورزد که به کندی و تفریط میگراید، و چنان کندی میکند که (اصل کار را) فرو میگذارد، و چندان فروگذاری میکند که گنهکار می شود و دل مرده میشود»
,پژوهشها
, پژوهشها,حداقل میزان گرایش به تنبلی در تهران ۲۰ درصد است. تفسیر این یافته، روند گرایش به تنبلی در تهران را رو به افزایش نمی داند. مهمترین عوامل موثر بر تنبلی در تحلیل های چندمتغیره عبارت است از تقدیرگرایی، احساس بی قدرتی و خودمداری. نتیجه نهایی این است که پایین بودن میزان تمایل به تنبلی در تهران، نشانه پایین بودن میزان تنبلی نیست، چون وضعیت اجتماعی، تسهیل کننده تنبلی در جامعه است (به نقل از جوادییگانه و فولادیان، ۱۳۹۰: ۱۰۹)
,در تحقیق دیگری از شهر یاسوج آمده است که بین تمایل به کار گروهی و سبک زندگی اسلامی با تنبلی اجتماعی جوانان رابطه منفی و معنیداری وجود دارد (یعنی هرچه تمایل به کارگروهی بیشتر باشد تنبلی کاهش مییابد) و بین مُدگرایی و مدرکگرایی با تنبلی اجتماعی جوانان رابطه مثبت و معنی داری اثبات شده است. دختران جوان بیشتر از پسران جوان دارای تنبلی اجتماعی بودهاند(آذین و سادات نوری، ۱۳۹۴).
,مروری بر این آمار بکنید که مرکز پژوهشهای مجلس(۱۳۹۳) اعلام کرده بود که در خوشبینانهترین حالت، ساعت مفید کار در ایران، روزانه تا دو ساعت میرسد که میزان هفتگی آن به بیشتر از ۱۱ ساعت نمیانجامد حال آن که میزان کار مفید هفتگی در ژاپن به ۴۰ تا ۶۰ ساعت و در کره جنوبی به ۵۴ تا ۷۲ ساعت میرسد یعنی میزان ساعت کار مفید در ایران، سالانه از ۸۰۰ ساعت فراتر نمیرود حتی در پاکستان ساعت کار مفید سالانه یکهزار و ۱۰۰ ساعت و در افغانستان ۹۵۰ ساعت است. بنابراین ناگفته پیداست که نخستین درس توسعهیافتگی، نهادینه کردن فرهنگ کار و کوشش، تلاش و پرهیز از روحیهی تنبلی و کاهلی است.
,مثالها و نمودها
, مثالها و نمودها,بهرحال این رذیلهی اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی دارای نمودها و مثالهای فراوان و ریز و درشتی در جامعه و خانوادههاست. مانند دانش آموزان و دانشجویانی که درس نمی خوانند، عمر را به بطالت سپری می کنند، در رویاهای طولانی و دور و دراز به سر می برند که آنها را برجسته، ثروتمند، معروف و سرشناس کرده است. با کوچکترین مناسبتی و به بهانههای مختلف از کار جدّی و سخت دست بر میدارند و غالباً به دنبال میانبر ثروت و قدرت و شهرت هستند. چه بسا تنبلی مسئولان آموزشی نیز با عدم انجام تحقیقات لازم و بارش اطلاعات عمومی سبب بازپروری این خصیصه گردد و به همین نسبت بانگاهی به برجستگان فعلی در باب مدیران و مسئولان و عرصههای علم و سیاست و اقتصاد و فرهنگ کشور مشخص میگردد که قلیلی از آنها، «فقط» با تلاش به جایی رسیده اند. حوادث و اتفاقات یا روابط در پیشرفت آنها موثرتر بوده است و ساختار این جامعه نیز چنین رذیلهای را موجّه و بازنشر مینماید.
,شاخصها و عاملها
, شاخصها و عاملها,ظهور و گسترش این تنبلی، وجوه و أشکال مختلفی دارد. در سطحیترین و بیرونیترین لایه، آن را مترادف «فقر حرکتی» میدانند . فردی تنبل است که هیچ رغبت و اشتیاقی برای تحرک و جنب و جوش نداشته و از پویایی و جست و خیز در گریز است. جامعه و افراد در این بیحرکتی به استفاده بیش از حد از تکنولوژی و «کارچاقکنها» گرایش دارند. افراد در چنین جامعهای برای انجام امور کوچک و بزرگ در زندگیِ شخص و جمعی غالباً کار امروز را به فردا و فرداها میاندازند. عادت به آن دارند تا بنشینند و تماشاکنندهی خوبی باشند، تصمیمسازی و تصمیمگیری را به دیگران واگذار میکنند، تغییر و تحولی را که آرزو میکنند بدون کوچکترین اقدامی از دیگران انتظار میکشند. برای صحبت بر سر یک موضوع جدّی، مهم و مباحث کارشناسی بیحوصله و بیحالند. عادت به فکر کردن و انتقاد و پرسشگری و مطالبهگری ندارند و برای هر انتخابی تعلل میورزند.
,خلاصه نتایج به دست آمده در پژوهش دکتر فاطمی امین و همکارانش در زمینه میزان تنبلی آن است که میانگین ایران در میزان تنبلی حدود ۷۸درصد است . میانگین تنبلی گروه کشورهای آسیای شرقی و آسیای جنوبی حدود ۴۸درصد بوده و تفاوت میانگین میزان تنبلی بین ایران و کشورهای آسیای شرقی و جنوبی معنادار است. بالاترین میانگین تنبلی را کشورهای عربی با حدود ۸۵درصد دارند. میزان تنبلی به صورت معناداری در کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب کمتر از ایران است. به گفته این جامعهشناس، میانگین ایران در اکثر شاخصهای تنبلی اجتماعی(مانند اهمیت کار در زندگی، اعتقاد به پولدار بودن، مطالبه پاداش و مزایای دولتی، تقلب در پرداخت مالیات، اهتمام به سختکوشی و رقابت بجای خوششانسی و روابط و…) نامطلوب بوده است و حساسیت ایجاد شده در سالهای اخیر دربارهی میزان تنبلی حساسیت بجایی است. (فاطمی امین، ۱۳۹۲)
,تنبلی به عنوان یک رفتار اجتماعی، متاثر از عوامل بسیاری است که در زیر برخی از آنها نقل می شود:
,۱- ضعف نظارت بر کارکنان بخش های مختلف خصوصی و دولتی
,۲- تفکرات تاریخی موروثی که ریشه در پیشینه و ساختار و سیاست کشور داشتهاند. مانند این نقل قول «دورویل» یکی از سفرنامهنویسان که نوشته: ایرانیان در یاوهگویی استاد و در روابط با دیگران خدعهگرند. آنان توجهی به امور جدی ندارند. عاشق بزرگمنشی و دوستدار طمطراق و خودنماییاند. تنبلی آنها توصیف ناپذیر است اما اگر ضرورت ایجاب کند، بسیار فرز و چابکاند. شجاعتشان تا حد تهور میرسد اما فاقد فکر درست و فاقد ثبات قدم و پشتکار در پیشبرد کار و بهخصوص به موقع دشوار شدن کار هستند» دروویل، گاسپار (۱۳۶۴). سفر در ایران. ترجمه منوچهر اعتماد مقدم. تهران: شباویز).
,۳- تقدیرگرایی، پارتیبازی و روابطگرایی که طبعاً سبب بیارزش شدن تلاش و شایستهسالاری و پشتکار میگردد.
,۴- توهم و تصور «خود اثربخشی» بجای رویآوری به کار تیمی و فعالیتهای جمعی و امور عمومی.
,۵- «احساس بی قدرتی» (شیخی و همکاران، ۱۳۹۴)
,تنبلی اجتماعی، یک بیماری مُسری است و طی تحقیق فیروزجائیان و همکاران از دانشگاه مازندران (۱۳۹۵) این صفت به دانشگاهیان نیز سرایت کرده است و معتقدند که متغیرهای بروندانشگاهی بیشترین تأثیر را بر سطح نظام دانشگاهی داشتهاند و طفرهروی آموزشی، فرهنگ تنبلی در جامعه و ضعف برنامهریزی در دانشگاه، بیشترین تأثیر را بر تنبلی دانشگاهی داشتهاند.
,جمعبندی
, جمعبندی,در مجموع، هدف از نگارش این مطلب، آشنایی عموم جامعه با دشمن دیرینه و همزیست تاریخی جامعهی ماست تا با زبانی ساده و مثالهای عینی و استناد به یافتههای پژوهشی، در سطح فردی و جمعی برای آن راهکارهایی عملی و مقابلهای انجام گیرد. یکی از راهکارهای ساده در حوزهی فردی و خُرد، افزایش فعالیت و تلاش و کار گروهی در خانواده و کلاس درس است تا فرزندان و دانشآموزان برای پشتکار و تلاش مورد تشویق قرار گیرند نه فقط کسب نتیجه و کمک کردن به آنها.
,در حوزهی ساختاری نیز که نیاز به کار و برنامهریزی جدّیتر و فراگیرتر دارد میتوان به تنبیه ویژهخوارها، نکوهش و سرزنش رابطهمندی، ترویج فرهنگی و آموزشی سستیگریزی، پرهیز از توجه افراطی به سلبریتیسازی و مشهورسازی بازیکن و بازیگرها. به طور خلاصه اگر افراد در جامعه و ساختار بیاموزند که تلاشگر و پیگیر باشند و به همان نسبت به منزلتهای اجتماعی-اقتصادی دست یابند به مرور کاهلها و تنبلها از کاروان پیشرفت جامعه باز میمانند اما این مهم مستلزم برقراری عدالت و بسیاری مفاهیم دیگر در کارزار عملی کشور است.
,
غفور شیحی
انتهای پیام /
]