به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از خاورستان، دختر است و هزاران رویا و آرزوهای رنگارنگی که در سر دارد. دخترها بابایی هستند و پدرها نیز ارتباط عاطفی عمیق و خاصی با دختران خود دارند. دختر که باشی آرزوهایی از جنس آرامش در سر میپرورانی. دوست داری خانوادهای صمیمی، خانهای مستحکم، اتاقی جداگانه و زیبا با فرش، تخت و عروسکهای خرسی صورتی رنگ در گوشهای از خانه داشته باشی. دختر که باشی دوست داری تابستانها همراه با خانواده به مسافرت بروی. دختر که باشی روزت را با هزاران آرزو و امیدهای رنگارنگ شب کرده و شب را به امید رسیدن به آرزوهایت به خواب رفته و صبح به خورشید طلایی سلامی دوباره میکنی.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, خاورستان،,اما خدا نکند که دست اَجل پدر مهربانی را از خانوادهای بگیرد و تمام آرزوهای صورتی رنگ تنها دختر خانواده را به سیاهی تبدیل کند. خدا نکند دست روزگار تقدیری برای دختری بنویسید که تمام آرزوهایش در حد رویا بماند و دست نیافتنی شود. خدا نکند مادری در جوانی داغ همسر جوان ببیند و دو فرزندش را که تنها یادگاری همسرش هستند بخواهد در این شرایط سخت اقتصادی در روستایی محروم زیر بال و پر گرفته و بزرگ کند.
,این مطالب مقدمه داستان زندگی دختری است به نام " زُهیرا". دختری که ۱۱ سال قبل در روستای تناک سفلی از توابع بخش مود شهرستان سربیشه متولد شد و فقط ۶ سال از نعمت پدر برخوردار بود. پدر زهیرا پنج سال قبل به دلیل بیماری فوت کرد و تنها دخترش را با تمام آرزوهای کودکانهاش تنها گذاشت. زهیرای گزارش ما یک برادر دارد و با مادرش سه نفری در روستای تناک سفلی زندگی میکند. زهیرا مانند تمام دختران دوست دارد خانهای زیبا، اتاقی با پرده، فرش و تخت صورتی رنگ داشته باشد و زمانیکه از مدرسه میآید در اتاقی که مخصوص به خودش است تکالیف مدرسه را انجام دهد. اما آیا این آرزوی زهیرا برآورده میشود؟
,یک روز دل انگیز پاییزی که به همراه مدیرکل کمیته امداد امام خمینی (ره) خراسانجنوبی و تعدادی از مدیران بخش مود شهرستان سربیشه جهت بازدید از پروژههای مسکن محرومان کمیته امداد راهی شهرستان سربیشه شدیم اولین مقصدمان بازدید از روند فیزیکی پروژهای در روستای تناک سفلی بود. وقتی وارد روستا شدیم و به محل پروژه مورد نظر رسیدیم با استقبال بسیار گرم مادر و دختر مهربان اهل روستا تناکسفلی مواجه شدیم. مادر خانواده ضمن خوشآمدگویی به مسئولان و خبرنگاران روند فیزیکی پروژه را توضیح داد و گفت: خوشبختانه با همکاری خودم و فرزندانم با اُستاد بنّا پروژه خانهمان پیشرفت خوبی داشته و انشاءالله طی یکماه آینده به اتمام میرسد.
,مادر این خانواده سه نفری گفت: پنج سال قبل همسرم به دلیل بیماری فوت کرد و خودم سرپرست خانوادهام شده و به هر طریقی که بود کار کرده و نگذاشتم فرزندانم علاوه بر یتیم بودن غم دیگری داشته باشند. اما با توجه به شرایط سخت اقتصادی، خشکسالی و تحت تاثیر قرار گرفتن کشاورزی و دامداری شرایط زندگی در روستا برایمان سخت شد اما به خواست خدا راضی هستیم و گلایهای نداریم.
,وی که علاوه بر نگهداری از فرزندانش مسئولیت نگهداری پدر پیرش را چندین سال برعهده داشته، بیان کرد: کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان سربیشه من و خانواده را مورد حمایت قرار داد و مقداری از مشکلاتمان کمتر شد.
,خانم خسروی اظهار کرد: به دلیل اینکه خانه خوبی در روستا نداشتیم و خانه قدیمیمان در حال تخریب بود کمیته امداد امام خمینی (ره) در طرح ساخت پنج هزار مسکن محرومان مددجویان امداد برای خانواده ما پرونده تشکیل داد قرار شد در نقطه دیگری از روستا برای من و فرزندانم خانه درست کنند.
,وی با بیان اینکه پسرم محصل است و در بیرجند تحصیل میکند، گفت: سه ماه تعطیلات و تعطیلات آخر هفته در کنار دست اُستادبنّا بوده و خودم نیز در بسیاری از موارد کمک کرده و خوشبختانه خانهمان رو به اتمام است.
,
,
خانم خسروی با اشاره به سایر فعالیتهایش در روستا، عنوان کرد: با توجه به اینکه چندین سال است در روستا شاهد خشکسالی هستیم و کار کشاورزی و دامداری تحت تاثیر قرار گرفته با کار قالیبافی و پخت نان محلی روزگار خود و دوفرزندم را میگذارنم. همچنین به واسطه آشنا بودن با حرفه قالیبافی مسئولیت برپایی کارگاههای قالیبافی برای کمک به بازسازی عتبات عالیات را بر عهده گرفتم و سعادت بافت فرش برای عتبات در کنار بانوان روستا نصیبم شده که از این طریق به سفر زیارتی نیز اعزام شدهام.
,وی ادامه داد: علاوه بر اندک کار کشاورزی که دارم پخت نان محلی را نیز انجام میدهم که در شهرهای مشهد، تهران مشتری دارد.
,خانم خسروی با بیان اینکه باید روی پای خود ایستاد و کار کرد، گفت: یاد گرفتم با تلاش و پشتکار همراه با قناعت زندگی کرده و فرزندانم را نیز همین گونه تربیت کنم . فرزندام یاد گرفتهاند به داشتههای خود راضی بوده و حسرت نداشتهها را نخورند.
,آنچه در آن بازدید برایم جای سوال داشت حضور دختر خانم خسروی یعنی "زهیرا" با کیف و لباس مدرسه در محل خانه در حال ساخت بود به جای اینکه در مدرسه باشد. برای یافتن پاسخ سوالم که اتفاقا سوال همکاران خبرنگار و مسئولان نیز بود از زهیرا پرسیدم چرا این موقع روز در مدرسه نیستی؟ گفت: وقتی شنیدم قرار است مسئولان کمیته امداد امام خمینی (ره) برای دیدن خانه ما تشریف بیاورند از مادرم خواستم به مدرسه بیاید و اجازهام را برای دقایقی بگیرد که مسئولان را از نزدیک ببینم و از آنها برای اینکه برایمان خانه جدید درست میکنند تشکر کنم.
,در ادامه گفتوگوی صمیمی و قدردانی زهیرا از مسئولان کمیته امداد امام خمینی (ره) خراسانجنوبی دیدنی، شنیدنی و البته همراه با خیس شدن چشمان مسئولان به ویژه مدیر کل کمیته امداد امام خمینی (ره) استان بود.
,رضاسلمآبادی مدیرکل کمیته امداد امام خمینی (ره) خراسانجنوبی پس از شنیدن صحبتهای مادر زهیرا از زهیرای گزارش ما پرسید در همین لحظه از ما مسئولان چه میخواهی؟ زهیرا به آرامی و با خجالت در حالیکه سرش را پایین انداخته بود،گفت: من فقط یک خانه زیبا و جدید میخواستم که الان داریم.من از شما تشکر میکنم که برای ما خانه درست میکنید و همیشه برایتان دعا میکنم.
,مجدد مدیرکل کمیته امداد امام خمینی (ره) استان از زهیرا پرسید علاوه بر خانه، برای خودت چه میخواهی؟ زهیرا گفت هیچی. مادرش با لبخند گفت آرزوهایت را که برای من تعریف میکنی به آقای سلمآبادی بگو. اما متانت زهیرا بازهم اجازه نداد که از مدیرکل کمیته امداد امام خمینی(ره) استان درخواستی برای خود داشته باشد. در نهایت با اصرار آقای سلمآبادی مادر زهیرا از آرزوهای دخترش به مسئولان، گفت: زهیرا همیشه با من از آرزوهایش میگوید و دوست دارد یک اتاق مجزا همراه با تخت، فرش و پرده به رنگ صورتی داشته باشد.
,وقتی مدیرکل کمیته امداد امام خمینی (ره) استان آرزوهای زهیرا را شنید با لبخندی مهربانانه گفت حتما چراکه نه به همکاران میگویم یک تخت زیبا با پرده و فرش صورتی برای اتاق زهیرا خانم بخرند. همچنین سفارش میکنم رنگ اتاقت نیز صورتی باشد. دیگر چه دوست داری زهیرا خانم؟ زهیرا که تا قبل از این سرش را پایین انداخته بود به آرامی سرش را بلند کرد و با نگاه معصوم خود به آقای سلمآبادی لبخند زد و به آرامی گفت هیچی، خیلی ممنون.
,,
مدیرکل کمیته امداد امام خمینی استان پیگیر درس و نمرات زهیرا نیز شد و مادرش گفت: دختر درسخوانی است و تمام نمراتش عالی است. آقای سلم آبادی ضمن اینکه به زهیرا احسنت و آفرین میگفت از او پرسید میخواهی در آینده چکاره شوی؟ زهیرا در پاسخ گفت: میخواهم پزشک شوم و مانند شما که به من و امثال من کمک میکنید من نیز با شغل خودم به تمام بیماران کمک کنم.
,آقای سلم آبادی نیز وقتی آرزوی زهیرا را شنید گفت: من مطمئن هستم در آینده پزشک مهربانی خواهی شد و برایش آرزوی موفقیت کرد. حالا دیگر قدری از خجالت زهیرا کاسته شده بود و ضمن اینکه با نگاه معصومش به مدیرکل کمیته امداد امام خمینی (ره) استان نگاه میکرد به وی گفت: من از شما خیلی ممنون هستم که برای من، مادر و برادرم خانه جدید درست میکنید. ما خانه خوبی نداشتیم و اکنون که برایمان خانه درست میکنید خیلی خوشحالم. از اینکه قرار است اتاقی مخصوص به خود داشته باشم هم خوشحالم. من شما را خیلی دوست دارم و همیشه برای شما و همکاران شما دعا میکنم. در این لحظه ناخواسته چشمان تمامی مدیران و خبرنگاران برای لحظاتی بارانی شد و تنها حرفی که آقای سلمآبادی به زهرا گفت این بود: "اینها همه خدمات نظام جمهوری اسلامی به شما است".
,همچنین مادر زهیرا یادآور شد: در سالروز شهادت امام رضا (ع) با توجه به درخواستی که مدرسه از دانشآموزان تحت حمایت امداد داشته گفتهاند دل نوشتهای به همراه نقاشی برای امام رضا(ع) بنویسند که برای حامیان دانشآموزان ارسال شود که از بین تمام دل نوشتهها، دل نوشته و نقاشی زهیرا اول شد و بعد از اینکه به دست حامیاش رسید، حامی زهیرا نیز نامهای همراه با هدایایی زیبا برای زهرا فرستاد.
,زهیرای گزارش ما در این بازدید که کمتر از نیم ساعت به طول انجامید تمام آرزوهای صورتیاش را دست یافته میدید او ضمن پذیرایی از مهمانانش با شکلات، خوشحال از همگی خداحافظی کرده و به مدرسه رفت.
,مدیرکل کمیته امداد امام خمینی (ره) خراسانجنوبی نیز در خصوص فعالیتهای مادر زهیرا از وی تشکر کرد و گفت شما اقتصاد مقاومتی را به معنای حقیقی عملیاتی کردهاید.
,وی افزود: اگر آمادگی برای راهاندازی نانوایی جهت پخت نان محلی که منبع درآمدی برای خودتان و رفع نیاز مردم روستا است داشته باشید ما آمادگی ساخت نانوایی برای شما داریم.
,راستکار بخشدار مود نیز برای در اختیار گذاشتن آرد به خانم خسروی جهت پخت نان محلی اعلام آمادگی کرد.
,افرادی در جامعه هستند که نیاز به کمک دارند. گاهی کمکها، ماندگار میشود چراکه به ایجاد شغل و منبع درآمد منجر میشود. شاد کردن دل مردم به خصوص کودکان، ارزش فراوانی دارد. ساخت خانه، زهیرا را به آرزوهایش رساند. به راستی که کمیته امداد امام خمینی (ره) یاور محرومان بوده و مانند امام راحل قدس سره محرومان را ولی نعمت خود میداند و با احترام به آنها خدمت میکند. باشد که ما نیز در راه خدمت به محرومان، قدمی برداریم.
,,
انتهای پیام/
]