به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح قزوین؛ همهی عددها و سالها هم مثل هم نیستند. برخی زمانها نقاط عطف زندگی ما محسوب میشوند و 18 سالگی هم یکی از آن عددهای منحصر به فرد است، زمانی که جامعه ما را به عنوان بزرگسال میشناسد، روزگار پر تب و تابی که میخواهیم در هر گوشهی دنیا سرک بکشیم، هیجان را تجربه کنیم و نقش خود را در این دنیا پیدا کنیم.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, صبح قزوین,رفیق خوش ذوقی میگفت؛ میدانی چرا روزهای ابتدای تولد نوزاد در گوش او اذان میگویند؟ چون آنچه او در این روزها میشنود، تا پایان عمر بر زندگی او اثر گذار است و همین اذان میتواند مایهی برکت عمر او شود. جوانی نیز همینطور است؛ در این روزهای آغاز باید کمربندهایمان را سفت ببندیم و از اینکه انرژی جوانی را در چه راهی به کار میبریم مواظبت کنیم، به قول شاعر: «دراز است ره مقصد و من نوسفرم»
,اما روزگار جوانی را باید در چه راهی گذراند؟ رهبر انقلاب به این سوال اینگونه پاسخ میدهند: «دورهی جوانی، دورهی توانایی است. این توانایی در چه چیزهایی باید به کار برود؟ به اعتقاد من، باید عمدتا در تحصیل علم، در ایجاد صفای نفس و روحیهی تقوا در خود و ایجاد نیروی جسمانی در خود - که ورزش باشد - به کار رود. این سه مورد، عمده است. یعنی اگر در یک جملهی کوتاه از من بپرسند که شما از جوان چه میخواهید؟ خواهم گفت: تحصیل، تهذیب و ورزش»
,قدم گذاشتن به این دوره حقوق و مسئولیتهایی به همراه دارد که به تناسب نقشهایی که بر عهده میگیریم متفاوت است؛ شاید جوانان در این سن وارد بازار کار شوند، ازدواج کنند و شاید هم دانشجو شوند، موضوع صحبت ما نیز همین مورد آخر است؛ یعنی دانشجو شدن!
,
دال مثل دانشگاه
چرا ورود به دانشگاه اتفاق مهمی محسوب میشود؟ امام خمینی(ره) دانشگاه را «مبدا تحولات» میداند و رهبر انقلاب دانشجویان را در « مقدم مبارزه » میبیند، اما چرا؟ جریان دانشجویی به دلیل برخاستن از فضای علم و دانش میتواند یک قدم جلوتر از سایر اقشار باشد، از سوی دیگر از صفای باطن جوانی برخوردار است و به دلیل نداشتن منافع و وابستگی به گروههای سیاسی میتواند نگاه منصفانه به مسائل کشورداشته و آن را صادقانه بیان کنند. گروههای دانشجویی میتوانند با پشتوانهی علمی خود مسائل را بررسی تخصصی کرده، برای آن چاره اندیشی کنند و طرح خود برای حل آن را در قالب همین گروههای دانشجویی پیگیری کنند؛ نمونههایی از این مورد را میتوان اندیشکدههای منشعب از تشکلهای دانشجویی دانست.
,
,
یکی دیگر از الزامات فضای دانشجویی، حساسیت به مسائل سیاسی کشور به دور از سیاسی کاری و ملاحظات جناحی است. نمیتوان به این بهانه که دانشگاه جای درس خواندن است، کار سیاسی را تعطیل کرد و جلوی کسب آگاهی سیاسی را گرفت؛ رهبر انقلاب در سال 1372 در دیدار دانشجویان و دانشآموزان و در واکنش به برخی جریانها فرمودند: «خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کردهاند و میکنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند» اما دلیل این اهمیت چیست؟ رهبری در ادامهی همین صحبتها بخشی از دلیل را بیان میکنند: «عالمترین عالمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات ترش میتواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند.»
,اگر به تاریخ نیز نگاه کنیم، از 16 آذر 1332 که خون سه دانشجو پیش پای نیکسون رئیس جمهور امریکا ریخته شد، تا پیروزی انقلاب اسلامی و سپس 13 آبان 1358 و تسخیر لانهی جاسوسی که انقلاب دوم نام گرفت، دانشجویان در خط مقدم مبارزات سیاسی بودهاند، در دوران دفاع مقدس نیز بسیاری از دانشجویان نخبهی علمی درس و دانشگاه و را رها کده و به جبهههای نبرد شتافتند. پس از انقلاب نیز در جریان فتنهی 78 و 88 دشمن به فضای دانشگاه طمع کرده بود و هوشیاری دانشجویان انقلابی نقش مهمی در خنثی کردن فتنهها داشت.
,
اما با وجود تمام این موارد، دانشجو نباید از معنویت و رشد اخلاقی خود نیز غافل باشد، چرا که به توصیه و بیان بزرگان وجود جوان همچون زمین حاصلخیزی است که بذر معنویت زود در آن رشد میکند. جوانی بهترین فرصت برای کندن علفهای هرز رذائل اخلاقی است و توبه اگر در در این زمان اتفاق نیفتد شاید در سالهای بعد بسیار سخت شود.
از سوی دیگر دانشجویی که میخواهد قشر پیشرو باشد و با کلام، قلم و بیان خود در جامعه تاثیر گذار باشد، باید ابتدا به تهذیب نفس بپردازد از خداوند بخواهد نفوذ کلام به او ببخشد و گامهایش را موثر کند.
,
,
آفتهای این راه
در کلام رهبر انقلاب بدترین اشکال محیط دانشجویی این است که دچار محافظهکاری و ملاحظات بیمورد شود، ایشان در این باره میفرمایند: «دانشجو باید حرفش را صریح بزند. البته در کنار این صراحتِ در بیان، صداقت در نیت هم باید وجود داشته باشد و در کنار او، سرعت در پذیرش خطا؛ اگر ثابت شد که خطاست. فرق شمای جوان و دانشجو و صادق و پاکیزهدل، با یک آدم سیاسیکار باید در همین باشد؛ حرفتان را صریح بزنید؛ آنچه را که میزنید، از دل بزنید؛ و اگر چنانچه معلوم شد که اشتباه است، سریع پس بگیرید؛ راحت. این، به نظر من یکی از بهترین شاخصههای دانشجوئی است.»
,
,
از آفات دیگر جریان دانشجویی، نخبهگرایی و دوری از فضای مردمی است. طوری که برخاستن از فضای علمی که پیشتر از آن به عنوان مزیت دانشجو نام بردیم، میتواند آن را از مردم جامعه دور کند. حضور در میان مردم میتواند در سطوح مختلفی باشد؛ گاهی به حضور موثر در کانون خانواده مربوط میشود، گاهی هم دانشجو باید به میان اقشار مختلف اعم از کارگر و کارمند و بازاری برود، درد آنها را بشنود و از تریبونهای مختلف به گوش مسئولان برساند. رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان به آنان اینگونه توصیه کردهاند: «درِ دانشگاه باید به روی مردم باز باشد و دانشجو در محیط دانشگاه محصور نباشد. دانشجو باید با اعضای خانوادهی خود و با دوستانش، ارتباطات روشنگر داشته باشد و در مسائل کشور و مسائل جامعه سهیم باشد.»
,آفت دیگر، کمبود مطالعه و ضعف در تحلیل است، این آفت دو گروه از دانشجویان را تهدید میکند؛ دستهی اول کسانی هستند که غرق در دروس رشتهی تحصیلی خود میشوند و مطالعهی غیر درسی نمیکنند، همین تک بعدی شدن به آنها آسیب میزند و ممکن است به دلیل عدم شناخت جامع و همه جانبه از مسائل، نتوانند در زمینهی علمی نیز نقشآفرینی صحیحی داشته باشند.
,گروه دومی که این آفت متوجه آنهاست؛ فعالان تشکلهای دانشجویی هستند. فعالان تشکلهای دانشجویی ممکن است غرق در کار اجرایی شوند و از رشد محتوایی خود غافل شوند؛ کار تشکیلاتی اگر با تغذیهی فکری مداوم همراه نباشد، به رشد کاریکاتوری دانشجو منجر میشود و نتیجهاش همین میشود که میبینیم برخی تشکلیهای تند و تیز دوران دانشجویی، به یکباره مسیر خود را گم میکنند.
,رهبر انقلاب این آسیب را دربارهی دانشجویان فاتح لانهی جاسوسی اینگونه مطرح میکنند: «دانشجویان مسلمان، دانشگاه را فتح کردند، لانهی جاسوسی را فتح کردند، امّا خودشان از درون مغلوب شدند! این به نظر من نکتهی قابل توجهی است. چرا؟ برای خاطر اینکه دچار ضعف تحلیل و ضعف محتوا بودند؛ هیجانات بود، خیلی هم تند -بعضی از بچههای دانشجو در آن روز، ماها را که آنوقت تازه از زیر زندان و تبعید و این قبیل چیزها بیرون آمده بودیم، انقلابی نمیدانستند؛ یعنی در مقام قضاوت، ماها را تخطئه میکردند... منتها آن ذهنیت، از محتوای لازم خالی بود، لذا، در یک نقطهی حسّاسی ضربه خورد.»
,
دربارهی این محیط پرنشاط میتوان صفحهها نوشت و حرف زد؛ آنچه در این یادداشت از نظر گذراندید تنها بخشی از این حرفها از زبان فردی بود که این دوران دوست داشتنی را پشت سر گذاشته است.
انتهای پیام/
]