فتنه شناختی خطرناک تر است
در جریان اعتراضات بنزینی در آبان 98، بر خلاف تصور عموم و حتی برخی خواص و نخبگان، رهبر انقلاب، از مصوبه سران قوا در گرانی بنزین حمایت کردند. حمایت به این معنا که فرمودند من کارشناس نیستم ولی چون سران قوا تصمیم گرفتند اعتماد دارم و حمایت می کنم.
[
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
,
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ محمد عبدالهی طی یادداشتی نوشت: در جریان اعتراضات بنزینی در آبان 98، بر خلاف تصور عموم و حتی برخی خواص و نخبگان، رهبر انقلاب، از مصوبه سران قوا در گرانی بنزین حمایت کردند. حمایت به این معنا که فرمودند من کارشناس نیستم ولی چون سران قوا تصمیم گرفتند اعتماد دارم و حمایت می کنم.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا,
موضعی که در آن مصالح و منافع کشور لحاظ شده بود. یکی از این مصلحت ها، علاوه بر قطع وابستگی کشور به بنزین وارداتی، امری بود که در روزهای بعد روشن تر شد: جلوگیری از شعله ور شدن آشوب های خیابانی با توجه به سازماندهی گسترده جریان های ضدانقلاب.
,
اما در این میان، بخشی از جامعه و حتی برخی چهره ها و جوانان منتسب به جریان اصولگرایی و انقلابی، نتوانستند موضع رهبر انقلاب را به خوبی هضم و درک کنند. بعضی دچار تردید شدند؛ بعضی انتقاد کردند؛ و بعضی حتی مخالفت!
,
این یعنی «فتنه شناختی» در ولایت شناسی و ولایت پذیری. وقتی جامعه و خصوصا نیروهای علاقمند به جبهه حق، نتوانند فرمان رهبر جامعه را درک و تبعیت کنند و با اما و اگر با آن برخورد کنند. امتحان بزرگی که در مقاطع مختلف این چهل سال انقلاب اسلامی در بزنگاه ها رخ داده و بعضی نتوانسته اند از آن روسفید بیرون بیایند. «تردیدها» رفته رفته باعث جاماندن یا جلوتر رفتن شده و سپس این زاویه های کوچک به انحرافات بزرگ و غیرقابل برگشت رسیده است.
,
موضوعی که در طول تاریخ چه در دوره حکومت و ولایت حضرت رسول و امیرالمومنین (علیهم السلام) و چه پس از آن بارها و بارها تکرار شده است. خوارج زمان امیرالمومنین بارزترین مصداق این خطای شناختی هستند. مثال بارز دیگر، درافتادن برخی خواص به فتنه جمل یا تزلزل سپاه امام حسن(ع) در آوردگاه با معاویه است. آنگاه که این عدم شناخت به مخالفت علنی و دسته جمعی با مقام ولایت کشیده می شود و "ولی" مجبور میشود به خاطر «عدم فهم عوام» از موضع حق، عقب نشینی کند و حتی خانه نشین شود.
,
اما اشکال از کجاست؟ مشکل از ضعف معرفتی جامعه و حتی خواص از مشی و رفتار مقام ولایت است. انگار حزب الله باید ولایت و رهبری را از نو بشناسد. نه اینکه از ولی فقیهی که در ذهن خودش ساخته تبعیت کند و رفتار ایشان را با «حقی که خود می فهمد» تطبیق دهد!
,
شناخت منظومه فکری رهبری، سبب می شود جامعه و جریان انقلابی که خود باید آموزگار این شناخت باشد، دلیل و حکمت عملکرد و مواضع رهبری را بفهمد. در ماجراهای مختلف ازحواشی رییس جمهور سابق ،برجام، تا حمایت از دولت ها و مخالفت با استیضاح دولت کنونی و...
,
به عنوان مثال، مشی ثابت رهبر انقلاب در همه دولت، حمایت فراگیر و عام از همه دولت ها بوده و این مساله منحصر در هیچ زمان خاصی نبوده است. چراکه دولت ها برآمده از انتخابات و رای مردم هستند. چه دولت برآمده از رای مردم در انتخابات 88 و چه دولت برآمده از رای مردم در انتخابات 76 و 96.
,
«حمایت رأس نظام» یکی از حداقل هایی است که نهادها و دستگاه های قانونی و اجرایی برای انجام وظایف خود بدان احتیاج ضروری و مبرم دارند.
,
در صورت شناخت این منظومه فکری و مشی و مرام است که معنای حمایت رهبری از دولت در موضوعات مختلف نظیر ماجرای سهمیه بندی بنزین، تقابل با مردم یا مصلحت سنجی منفعلانه تعبیر نمی شود.
,
مشی دیگر ایشان، جلوگیری از انحرافات "کلی" در ساختار نظام و منافع کشور است. نه ورود جزء به جزء و خُردگرا به مسائل. چنانکه در موضوع کنترل جمعیت، با وجود آنکه خود پیش از آن حامی این موضوع بودند، به مخالفت برخاستند و سیاست افزایش جمعیت را اعلام و دنبال کردند.
,
عمل به مُرّ قانون، راهبرد و ممشای دیگر رهبر انقلاب است. این موضوع چنان در نظام فکری ایشان پررنگ و اولی است که حتی از برخورد قانونی با نزدیکان خود ابایی نداشته اند. چنانکه حضرت امام(ره) در برخورد با نوه نورچشمی خود، چنین بودند. بر اساس این قانونگرایی است که حتی اگر جریانی ظاهرا انقلابی به کوی دانشگاه در سال 88 حمله کند، ایشان دستور برخورد قاطع و مجازات آن ها را صادر می کند. یا آنگاه که در میانه سخنرانی ایشان، جماعت فریاد میکشند "مفسد اقتصادی اعدام باید گردد" بر می آشوبند و حتی به شعار خرده می گیرند که شاید مجازات همگی اعدام نباشد، باید مجازات شوند طبق سطح جرم شان.
,
شناخت این نظام فکری سبب می شود مواضع و بیانات مقطعی و موردی ایشان در موضوعات مختلف قابل درک و فهم شود.
,
علاوه بر این شناخت، تقوا شرط لازم ولایتمداری است. چنانکه امیرمومنان فرمودند: "آغاز فتنه ها از هواپرستی است." چه بسیار تردیدها و انحرافات که منیت و بی تقوایی نقطه شروع آنها بوده و چه بسیار خواص و بزرگان اسلام که بخاطر حب نفس و هواپرستی از ولی خدا جدا شده اند. از طلحه و زبیر تا منتظری و شریعتمداری.
,
انتهای پیام/
]