به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شیرازه، عادت کردهایم به سیاسی کاری. همه عرصه های مدیریتی دستخوش سهم خواهی های مبتنی بر امیال شخصی و تودیع و معارفه های بر مبنای علایق سیاسی بوده و هستند.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, شیرازه,در تمامی دنیا عرصه های تخصصی توسط صاحبان فن اداره و مدیریت می گردد، جابجایی ها متناسب با نیازهای روز هر مجموعه و در افق کلان مدیریتی صورت می پذیرند.
مرثیه ای که روزهای گذشته دوباره و چندباره شاهد آن بودیم، جابجایی مدیر کل آموزش و پرورش استانی است که ریشه های فرهنگی آن نه تنها ایران بلکه در کل جهان اسلام و حتی جامعه بین الملل شناخته شده است.
به هیچ روی قصد دفاع از عملکرد مدیر معزول و یا تخطئه کارنامه ی سوال برانگیز مدیر جدید مطرح نیست، آن چه جای نگرانی است اقدام خارج از اصول آموزش و پرورش در نحوه عزل و نصب مدیران است.
,
,
,
,
,
,
,
اگر تمامی هزینه های کشور برای آموزش و پرورش صرف شود قطعا سرمایهگذاری اثر بخش در تمامی عرصه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و هر عرصه دیگر خواهد بود .اما ای کاش فقط همین جمله ی ساده که تربیت بر هر محور دیگری اولی است را یکی از آقایان تصمیم گیر و تصمیم ساز لااقل در آموزش و پرورش باور می کردند.
,
,
,
با گذشت هشت سال از ابلاغ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که مورد تایید مقام معظم رهبری (مدظله العالی) نیز قرار گرفته است، تقریبا هیچ اقدام تحولی را شاهد نیستیم . این سر چشمه از آن دارد که مدیران یا از بن مایه، اعتقادی به ارزش ها و مبانی این سند بالا دستی ندارند و یا توان قابل ذکری برای پیشبرد اهداف آن و هر دوی این ناشی از ناکارآمدی سازوکارهای گزینش مدیران است.
حقیقت آن است که هیچ کس از مدیر جدید نمی پرسد اگر تو را در حکم مدیر کل آموزش و پرورش یک استان پهناور منصوب کنیم برای تحول اساسی مبتنی بر اسناد بالا دستی چه برنامه ای داری ؟ و یا از مدیر معزول مطالبه نمی کنیم که در دوران مدیریتت برای آرمان های مصوبات عمومی و خصوصی حوزه عملکردی ات چه کرده ای؟ ملاک و معیار جابجایی ،تطابق عملکرد ها با وظایف نیست.
توصیه نامه های پنهانی و زبانی فلان مدیر عالی رتبه استان، له یا علیه افراد، موثرتراز نیازهای وزارت خانه ای است. سال هاست آموزش و پرورش، حیاط حیات سیاسی مدیران ناکارآمد و نابلد شده است تا باساختن رزومه های پوشالی آن هم در سطح مدیر کلی، خود را مهیای ورود به عرصه های بزرگتری همچون انتخابات نمایند.
بدا به حال نظام آموزشی و بدا به حال تربیت نسلی که در طبیعت دنیای معاصر مورد هدف هجمه ی تبلیغی غول های رسانه ای بین المللی هستند و هنوز باید با گچ و تخته سیاه آلوده به سیاست ورزی به مواجهه به ابر رسانه های جنگ های الکترونیکی-رسانهای شرق و غرب عالم بروند.
,
,
,
,
,
,
,
,
بدا به حال دغدغه مندی والدینی که در دهه پیش رو صاحب اولاد شده و می خواهند حجم وسیعی از وقت و انرژی و کودکی و نوجوانی فرزندان خود را به دست کسانی بسپارند که چسبناکی صندلی مدیریتشان از سوگندشان به آرمان های این نظام و انقلاب و اسلام و انسانیت و حرفهای گری بیشتر است.
آموزش، روز به روز قدیمیتر و پرورش، روز به روز فراموشتر شده است. نقش آموزش و پرورش (سازمان) در مواجهه با حل آسیب های اجتماعی -که خود حد تقصیری بالاتر از تمامی نهاد ها در شکل گیری آن دارد - چیست؟
نقش ثبات مدیریت در تحقق سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش کجاست؟ تغییر 4 مدیرکل در مدت زمان کوتاه، آن هم به شیوه های قرون وسطایی نشان از چیست و ای کاش معدل مدیران ساکن خیابان معدل، لااقل به اندازه نمره کارنامه یک دانش آموز ارزش داشت تا برای آن هم کف و سقفی تعیین می شد.
,
,
,
,
,
انتهای پیام/
]