ادعای روزنامه دولت در مورد رابطه ایران و عربستان
[

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، روزنامه ایران امروز در صفحه اول این روزنامه درباره رابطه بین ایران و عربستان نوشت: در روزهایی که نگاه‌ها اغلب به سمت مذاکرات ایران و غرب دوخته شده، نشانه‌های یک اتفاق در مرزهای جنوبی ایران پدیدار شده است. جناح دولتهای عربی به رهبری عربستان پس از یک دوره کشمکش، چراغ سبز تازه‌ای برای نزدیکی به ایران نشان داده‌اند. مقدمات این گشایش در روابط دو سوی خلیج فارس در فردای انتخابات ایران نمایان شد. کاخ سلطنتی به استقبال نتیجه انتخابات ایران رفت و به حضور حسن روحانی و گفتمان اعتدال او را خوشامد گفت. به صورت متقابل، رئیس دولت یازدهم در نشست خبری خود با صراحت از تصمیم خویش برای بهبود روابط تهران با ریاض خبر داد. با این حال از نگاه سیاستگذاران تهران پنهان نیست که تفکر همگرایی تهران و ریاض به ویژه در بحرانهای خاورمیانه با مقاومت‌هایی از سوی جناح‌های رادیکال عربستان مواجه است. 

, شبکه اطلاع رسانی دانا, در روزهایی که نگاه‌ها اغلب به سمت مذاکرات ایران و غرب دوخته شده، نشانه‌های یک اتفاق در مرزهای جنوبی ایران پدیدار شده است. جناح دولتهای عربی به رهبری عربستان پس از یک دوره کشمکش، چراغ سبز تازه‌ای برای نزدیکی به ایران نشان داده‌اند. مقدمات این گشایش در روابط دو سوی خلیج فارس در فردای انتخابات ایران نمایان شد. کاخ سلطنتی به استقبال نتیجه انتخابات ایران رفت و به حضور حسن روحانی و گفتمان اعتدال او را خوشامد گفت. به صورت متقابل، رئیس دولت یازدهم در نشست خبری خود با صراحت از تصمیم خویش برای بهبود روابط تهران با ریاض خبر داد. با این حال از نگاه سیاستگذاران تهران پنهان نیست که تفکر همگرایی تهران و ریاض به ویژه در بحرانهای خاورمیانه با مقاومت‌هایی از سوی جناح‌های رادیکال عربستان مواجه است. ,

ساختار سیاسی عربستان به ویژه در عرصه مناسبات با ایران همواره دچار نوعی دوگانگی بوده است. بخشی از این دوگانگی ناشی از اختلافات طایفه‌ای است که به دنبال روابط درونی خاندان سلطنتی به وجود آمده است. بخش دیگر هم، گرایش‌های متعارف سنت گرایانه و شبه مدرنیستی در خاندان سعودی است که این مسأله در جهت‌گیری سیاست خارجی این کشور منعکس می‌شود. بنا بر همین قاعده موضوع رابطه با ایران هم در مقاطعی تابع رقابتها و اختلافات درونی خاندان سلطنتی بوده است. به این معنا که 2 گرایش در دیپلماسی عربستان داشته است؛ 1- یک جریان با توجه به گرایشهایی که به کشورهای غربی داشته تلاش کرده تا امنیت عربستان را از طریق قطب نمای سیاست خارجی غرب و همراهی با قدرتهای برتر در منطقه و جهان تأمین نماید. این جریان از طریق غولهای نفتی و بهره‌مندی از طیف‌های حاکم بر صنعت نفت جریان سیاست خارجی را مدیریت می‌کنند و در این وضعیت، مواهب و ظرفیت مالی صنایع نفتی در تقویت این گروهها تأثیر بسزایی داشته است. 2- جریانی که به منابع سنتی قدرت عربستان اتکا دارد و معتقد است این کشور نیاز دارد از طریق ارتباط با همسایگان،‌ منافع خود را تأمین کند که البته این مسأله می‌تواند با همراهی قدرتهای برتر هم صورت بگیرد. 
همواره این دو نگاه به موازات یکدیگر وجود داشته که برخی مواقع به تناسب شرایط و موقعیت منطقه، قدرت و ضعف می‌یابند. به عنوان مثال به هنگام سفر آقای هاشمی رفسنجانی به عربستان در سال 1376، یک جریان ضد شیعی دیدگاهی را مطرح کرد که نگاه اقلیتی از آن حمایت کرد اما بلافاصله با مخالفت جریان حاکم و غالب رو به رو شد. همزمان با سفر آقای روحانی به نیویورک، دیدگاه طیف واقع‌گرای عربستان درباره ایران بروز و ظهور پیدا کرد. به رغم آن‌که دستگاه اطلاعاتی عربستان به رهبری بندر بن سلطان سودای انزوای ایران و سلطه منطقه‌ای و مقابله با نفوذ ایران در خلیج فارس و شامات را در سر می‌پروراند در مقابل این جناح ضد ایرانی، جریانی نیرومند است که نگاه متعادل‌تری نسبت به ایران دارد و شخص ملک عبدالله، این نگاه را نمایندگی می‌کند. پادشاه عربستان معتقد است که می‌تواند با بازی برد- برد با ایران پیش رود. در واقع اگر چه جریان‌های ضد ایرانی در عربستان هرگز حذف نمی‌شوند اما در شرایط جدید، این نگاه تند مجال چندانی برای عرض اندام ندارد. بر این اساس می‌توان پیام‌های مبادله شده میان سران ریاض با دولت روحانی را به عنوان فرصت و امکانی تازه در سیاست خارجی نگریست. پروسه تنش‌زدایی میان ایران و اعراب بویژه تهران و ریاض از چنان کارکردی در صحنه خاورمیانه برخوردار است که بتواند مسیر اعتمادسازی میان ایران و غرب را هموار سازد. 

, ساختار سیاسی عربستان به ویژه در عرصه مناسبات با ایران همواره دچار نوعی دوگانگی بوده است. بخشی از این دوگانگی ناشی از اختلافات طایفه‌ای است که به دنبال روابط درونی خاندان سلطنتی به وجود آمده است. بخش دیگر هم، گرایش‌های متعارف سنت گرایانه و شبه مدرنیستی در خاندان سعودی است که این مسأله در جهت‌گیری سیاست خارجی این کشور منعکس می‌شود. بنا بر همین قاعده موضوع رابطه با ایران هم در مقاطعی تابع رقابتها و اختلافات درونی خاندان سلطنتی بوده است. به این معنا که 2 گرایش در دیپلماسی عربستان داشته است؛ 1- یک جریان با توجه به گرایشهایی که به کشورهای غربی داشته تلاش کرده تا امنیت عربستان را از طریق قطب نمای سیاست خارجی غرب و همراهی با قدرتهای برتر در منطقه و جهان تأمین نماید. این جریان از طریق غولهای نفتی و بهره‌مندی از طیف‌های حاکم بر صنعت نفت جریان سیاست خارجی را مدیریت می‌کنند و در این وضعیت، مواهب و ظرفیت مالی صنایع نفتی در تقویت این گروهها تأثیر بسزایی داشته است. 2- جریانی که به منابع سنتی قدرت عربستان اتکا دارد و معتقد است این کشور نیاز دارد از طریق ارتباط با همسایگان،‌ منافع خود را تأمین کند که البته این مسأله می‌تواند با همراهی قدرتهای برتر هم صورت بگیرد. ,
, همواره این دو نگاه به موازات یکدیگر وجود داشته که برخی مواقع به تناسب شرایط و موقعیت منطقه، قدرت و ضعف می‌یابند. به عنوان مثال به هنگام سفر آقای هاشمی رفسنجانی به عربستان در سال 1376، یک جریان ضد شیعی دیدگاهی را مطرح کرد که نگاه اقلیتی از آن حمایت کرد اما بلافاصله با مخالفت جریان حاکم و غالب رو به رو شد. همزمان با سفر آقای روحانی به نیویورک، دیدگاه طیف واقع‌گرای عربستان درباره ایران بروز و ظهور پیدا کرد. به رغم آن‌که دستگاه اطلاعاتی عربستان به رهبری بندر بن سلطان سودای انزوای ایران و سلطه منطقه‌ای و مقابله با نفوذ ایران در خلیج فارس و شامات را در سر می‌پروراند در مقابل این جناح ضد ایرانی، جریانی نیرومند است که نگاه متعادل‌تری نسبت به ایران دارد و شخص ملک عبدالله، این نگاه را نمایندگی می‌کند. پادشاه عربستان معتقد است که می‌تواند با بازی برد- برد با ایران پیش رود. در واقع اگر چه جریان‌های ضد ایرانی در عربستان هرگز حذف نمی‌شوند اما در شرایط جدید، این نگاه تند مجال چندانی برای عرض اندام ندارد. بر این اساس می‌توان پیام‌های مبادله شده میان سران ریاض با دولت روحانی را به عنوان فرصت و امکانی تازه در سیاست خارجی نگریست. پروسه تنش‌زدایی میان ایران و اعراب بویژه تهران و ریاض از چنان کارکردی در صحنه خاورمیانه برخوردار است که بتواند مسیر اعتمادسازی میان ایران و غرب را هموار سازد. ,

انتهای پیام/

, انتهای پیام/]
پروسه تنش‌زدایی میان ایران و اعراب بویژه تهران و ریاض از چنان کارکردی در صحنه خاورمیانه برخوردار است که بتواند مسیر اعتمادسازی میان ایران و غرب را هموار سازد.