به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از ارومنیوز، مناقشه قرهباغ بهعنوان یکی از مهمترین اخبار روز بهصورت مداوم توسط رسانهها و مردم بهویژه در مناطق شمال غرب پیگیری میشود. این موضوع به سبب پیچیدگیها و زوایای پیدا و پنهان آن میتواند از جنبههای مختلف و متنوعی مورد بررسی قرار گیرد.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, ارومنیوز,تحولات نظامی، ارتباطات بینالملل و بین دولتها، تشنجهای سیاسی، تلاطمهای فرهنگی، تقسیمات جغرافیایی، قومیت، زبان، مذهب و ادیان، بافت جمعیتی و جغرافیای انسانی، تعهدات بینالمللی، منافع کشورها، امنیت ملی کشورهای منطقه، سیاست داخلی جمهوریهای منطقه و سایر موضوعات مربوط به قفقاز بهویژه کلیت و آینده قفقاز هرکدام میتواند موضوع یک یادداشت و یک مقاله باشد که در شرایط کنونی کشور باید موردبحث قرار گیرند تا جمعیت جوان علیالخصوص در مناطق شمال غرب با درک درست از مسائل واکنشهای عقلانی داشته باشند و درگیر سوءاستفاده جریانهای جداییطلب و معاند نشوند.
,چرا قفقاز؟
, چرا قفقاز؟, چرا قفقاز؟,اما پیش از طرح هر موضوعی باید به بررسی تاریخی و شناخت ریشهای مسائل قفقاز پرداخت. تاریخ قفقاز باید بهصورت خرد در مناطق شمال غرب ایران بهصورت تفضیلی بررسی شود تا جوانان و نخبگان بهصورت درست تصمیم بگیرند.
,قفقاز از دوره پیش از مادها تاکنون تاریخ مبسوط و اتفاقات تلخوشیرین زیادی داشته است که پرداختن به آن همگرایی ملتهای منطقه با یکدیگر بهویژه با ملت ایران را منجر خواهد شد. قفقاز باید به لحاظ موقعیت جغرافیایی و سیاسی و فرهنگی و بافت انسانی آن باید بررسی شود.
,بااینحال در این نوشتار از موضوع کلان قفقاز به مناقشه خرد قرهباغ خواهیم رسید.
,قفقاز خصوصاً در تاریخ معاصر و از زمان قاجار تاریخی دارد که در محافل عمومی داخلی به آن بهخوبی پرداخت نشده است. با بررسی این مسائل تاریخی بهویژه از زمان تسلط مجدد ایران بر قفقاز در دوران قاجار تا زمان حاکمیت شوروی سابق و در نهایت فروپاشی آن و تشکیل جمهوریهای مختلف میتوان به دلیل عمده مناقشات جمهوری آذربایجان و ارمنستان بهویژه بر سر قرهباغ رسید.
,بر اساس منابع تاریخی منطقه قفقاز تا قبل از شکست ایران از روسیه همگرایی تاریخی و هویتی با ملت ایران داشته است. وجود شاعرانی مثل نظامی و استفاده از زبان فارسی در قفقاز هرچند این همگرایی در قفقاز شرقی یعنی مناطق آذربایجان و ارمنستان و بخشهایی از گرجستان زیاد بوده است اما در مناطق قفقاز شمالی و غربی که بیشتر به روسها گرایش داشتند کمتر بوده است.
,گرایش قفقاز شرقی به ایران در کنار جاهطلبی و طمع بر گرجستان، آقا محمد خان قاجار را به فتح خونبار قفقاز و گرجستان هدایت کرد و این واقعه مهمترین شکاف بین قفقاز شمالی و غربی با ایران را ایجاد کرد.
,به عبارتی علیرغم تفاوت نژادی و زبانی و دینی قفقاز شمالی (عمدتاً گرجستان) با ایران اصرار قاجارها بر تصرف کامل بر همه قفقاز و خونریزیهای در این مناطق زمینه ورود روسها به قفقاز را بیشتر کرد. هرچند که روسها نیز تمایل داشتند تا قفقاز را مال خود کنند و برخی اقدامات بهانه به دست روسها داد.
,اختلافنظر روسیه تزاری و قاجارها بر سر قفقاز اولین سنگ بنای مشکلات قفقاز بوده است. روسها وجود و دخالت ایران بر قفقاز شمالی را برنمیتابیدند و ایران نیز دخالت روسها را در قفقاز جنوبی نمیپذیرفت.
,هرچند که در عرصه میدانی پس از شکست فتحعلی شاه قاجار از روسها و امضای تعهدات ننگین گلستان و ترکمنچای روسها مهمترین نقش را داشتند و در مراتب بعدی ایران و عثمانی در قفقاز بازیگر بودند. سایر قدرتهای اروپایی نیز در برهههای تاریخی بیواسطه یا با واسطه در قفقاز نقشآفرینی میکردند که در این مجال نمیگنجد.
,موضوعی که به شیوه دیگر در مناقشه قرهباغ بازهم دیده میشود. هرچند موضع جمهوری اسلامی ایران برخلاف روسیه و ترکیه این بار احترام به حقوق ملتها و عدم دخالت در امور سایر کشورها است.
,پس از شکست ایران و تسلط روسها بر قفقاز دورانی از فشار و اختناق بر مردم قفقاز حاکم شد. سیاستهای مخرب روسها خصوصاً پس از انقلاب اکتبر روسیه و روی کار آمدن کمونیستها بیشتر شد.
,شوروی سابق و دینزدایی از قفقاز
, شوروی سابق و دینزدایی از قفقاز , شوروی سابق و دینزدایی از قفقاز,سیستم حکومتی شوروی سابق با تلاش برای مقابله با ادیان قفقاز بهویژه اسلام و تشیع باعث ایجاد یک شکاف دینی و مذهبی در بین ملتهای قفقاز شد. اتفاقی که در زمان حاکمیت ایران بر قفقاز جز در قتلعام تفلیس دیده نشده بود. شوروی سابق با قدرت دادن جریانهای دینی متضاد با اسلام بهویژه ارامنه باعث شد تا جریان اقلیت بر اکثریت حاکم شوند.
,هرچند که در مناطق قفقاز شمالی با ضدیت بر مذهب ارتدوکس تلاش کردند با دینمداری مناطق قفقاز شمالی (گرجستان فعلی و برخی فدراسیونهای روسیه در حاشیه دریای سیاه و شمال گرجستان) مبارزه کنند.
,بنابراین شکافهای دینی در قفقاز بیشتر شد. این شکاف دینی در منطقه قرهباغ مهمترین دلیل جنگ بین آذربایجان و ارمنستان است. چرا که بخش کوهستانی قرهباغ ارمنی و سایر بخشهای آن آذری و مسلمان هستند. ارمنستان در تجاوز به خاک آذربایجان به بهانه جمعیت ارمنی ساکن در قرهباغ در سال ۱۹۹۴ قرهباغ را تصرف کرد.
,کینه و نفرتی که به سبب فعالیت روسها و سایر حکمرانان منطقه در دل ملتهای شمال ارس حاکم شده است باعث میشود که بهمحض تسلط یک گروه بر منطقه تمام این کنیهها با جنایت علیه غیرنظامیها نمود پیدا میکند.
,سوءاستفاده ارامنه از حمایت روسها همچنین باعث ایجاد خونریزیهای متعدد در شمال و جنوب ارس شده است. حوادث «خوجالی» و« جلولیق» یکی از نمودهای عینی این رفتار ضدانسانی است.
,شوروی سابق و سیاستهای فرهنگی ضدایرانی در قفقاز
, شوروی سابق و سیاستهای فرهنگی ضدایرانی در قفقاز , شوروی سابق و سیاستهای فرهنگی ضدایرانی در قفقاز,کمونیستها همچنان تلاش کردند تا با یکسانسازی فرهنگی و هویتی مناطق مختلف قفقاز متناسب با خواست حزب کمونیست باعث ایجاد تضادهای فرهنگی و تخاصم بین ملتهای قفقاز با همدیگر و با ایرانیها شده است. همچنین کمونیستها در راستای این تروریسم فرهنگی تلاش کردند تا با هویت ایرانی و اسلامی مردم بهویژه در مناطق قفقاز شرقی (جمهوری آذربایجان و فدراسیونهای شرقی روسیه در کناره دریای خزر و به تعبیری دریای مازندران) مبارزه کنند و لذا با هویت ایرانی اسلامی این مناطق به شدت مقابله کردند. این راهبرد شوری بهویژه در جمهوری آذربایجان بیشتر نمود یافته است. این تضادهای فرهنگی بهمثابه انبار باروتی است که با یک شعله کوچک منجر به بروز درگیری در این مناطق میشود.
,شوروی سابق و تأثیر بر بافت جمعیتی
, شوروی سابق و تأثیر بر بافت جمعیتی, شوروی سابق و تأثیر بر بافت جمعیتی,شوروی سابق باسیاستهای تنبیهی و تشویقی و کوچ اجباری و اقدامات اینچنینی بهمرورزمان بافت جمعیتی مناطق را دستکاری کرد. هرچند که دراینرابطه اسناد زیادی باقی نمانده است.
,استقرار ارامنه در مناطق آذری، مردم اسکاندیناوی در مناطق اروپای شرقی، اسکان مردم سیبری در جزایر شرقی و نزدیک به ژاپن و … از عمده مشاهدات تاریخی و رسانهای است.
,شوروی سابق و تقسیمات جغرافیایی و سیاسی
, شوروی سابق و تقسیمات جغرافیایی و سیاسی, شوروی سابق و تقسیمات جغرافیایی و سیاسی,نظام کمونیستی حاکم بر شوروی سابق با دستکاری در تقسیمات سیاسی در جمهوریهای مختلف شوروی سابق اصلیترین عامل مناقشه قرهباغ است. شوروی سابق با عدم تقسیمبندی درست و شفاف مناطق و مرزها کشورهای مختلف را در آسیایی مرکزی، قفقاز و اروپای شرقی دچار تنش و منازعه کرده است.
,شوروی سابق با ایجاد جمهوریهای کوچک و مناطق خودمختار متعدد در قفقاز و تلاش برای اعمالی فدرالیسیم مبتنی بر کمونیست در کشورهای قفقاز باعث شده است مناطق مختلف قفقاز پیوسته ادعای خودمختاری داشته باشند و این از نظر جمهوریهای یکپارچهای مثل آذربایجان و گرجستان غیرقابلقبول است.
,لذا آذربایجان هیچ موقع خودمختاری «جمهوری آرتساخ» را که دستپخت شوروی سابق است نپذیرفت. همچنان که گرجستان خودمختاری «آبخازیا» و «اوستیای جنوبی» را نمیپذیرد.
,وجود حکام غیرمرتبط و حاکم کردن سیاسی اقلیت بر اکثریت به دلیل تأمین منافع شوروی سابق از اقدامات دیگری بود که بر طبل نفاق در قفقاز افزوده است.
,در بعد داخلی کشورهای قفقاز بهویژه ارمنستان و آذربایجان نیز مشکلات تاریخی وجود دارد. تحرکات داخلی جریانهای سیاسی داخلی آذربایجان و ارمنستان نیز همواره مزید بر علت بوده است. جریانهای داخلی دو کشور با دشمن سازی یکدیگر تلاش میکنند تا در داخل قدرت بیشتری کسب کنند. به عبارتی نظامهای سیاسی آذربایجان و ارمنستان و گرجستان با دشمنتراشی سعی میکنند انسجام داخلی برای خود ایجاد کنند.
,در کنار این اختلافافکنیها هیچکدام از این کشورها برای همگرایی تاریخی نزدیک نشدهاند چرا که این فرصتی برای عناصر قدرتطلب داخلی است تا سرکار باشند.
,در کنار حضور دو بازیگر اصلی یعین ایران و روسیه که نقش مستقیم در قفقاز دارند بازیگر در سایه دیگری نیز وجود دارد که به عنوان رقبای دیرین ایران و روسیه تلاش دارد تا سهم خود از قفقاز را داشته باشد . بازیگری که در مناقشه اخیر قره باغ نقش مستقیم دارد.
,عثمانی در قفقاز
, عثمانی در قفقاز, عثمانی در قفقاز,امپراتوری عثمانی همواره با دخالت در قفقاز تلاش میکرد تا در موازنه قدرت ایران – عثمانی و روسیه – عثمانی تعادل ایجاد کند. به عبارتی مشغول بودن قاجارها و روسها به همدیگر فرصت خوبی برای عثمانی ایجاد کرد تا دو کشور تضعیف شوند و در رقابت با روسیه و ایران موقعیت خود را تقویت کنند؛ لذا عثمانی با مخالفت با ارامنه در دورههای مختلف تاریخی باعث افزایش کینه و عداوت بین دو کشور شد.
,بهعنوانمثال بهمحض اینکه جنگهای ایران و روسیه تزاری به پایان رسید قاجارها مناطق شمال عراق از جمله کرکوک، اربیل و موصل را فتح کردند.
,عثمانی همچنین به دلیل حمایت روسها از ارامنه و برای مقابله با روسها پیوسته با ارمنستان منازعه میکرد. حادثه تاریخی نسلکشی ارامنه که هنوز در مورد آن رویکرد قاطعانهای وجود ندارد نیز ازایندست مسائل است.
,عثمانی با همزادپنداری نژادی با اقوام ترکتبار از جمله آذریها تلاش کرد تا به قدرتطلبی خود ادامه دهد لذا اقوام آذری شمال ارس و حتی جنوبی آن مهمترین دستاویز برای عثمانیها بودند.
,جمعبندی
, جمعبندی, جمعبندی,الف- قفقاز پس از جدایی از ایران هیچگاه روی آرامش ندید و به جز چند حادثه غیرقابل دفاع از جمله کشتار تفلیس کارنامه ایران در قفقاز در مقایسه با روسها سفید است.
,ب- قفقاز با هویتی ایرانی و مبتنی بر اسلام و مسیحیت در طول سالها حکومت تزارها و بعد کمونیستها به منطقهای با هویتهای متضاد تبدیل شد که عمدتاً برای حذف یکدیگر تلاش میکردند.
,ج- شوروی سابق و کمونیستها با اقداماتی نظیر دستکاری جمعیتی، تلاش برای تغییر هویت فرهنگی، دینزدایی از قفقاز، سوءاستفاده از ارامنه، حاکم کردن اقلیت بر اکثریت، تقسیمات سیاسی و جغرافیایی نادرست، اعطای جمهوریهای خرد و خودمختاری مناطق بدون تأمین رضایت جمهوریهای استقلالیافته از شوروی سابق و سو استفاده از مردم قفقاز مهمترین بازیگر در ایجاد مناقشه هستند.
,د- هرچند که اقدامات عثمانی برای تضعیف ایران و روسیه و سو استفاده از قومیت و زبان و مخالفت با ارامنه از جمله دیگر دلایل تاریخی مناقشه قرهباغ است.
,ه- مناقشه قرهباغ دلایل تاریخی دیگری نیز دارد که باید به تفضیل بررسی شوند. از دیگر دلایل هویتسازی مبتنی بر زبان و قومیت است. عدم توجه به حقوق اقوام و ادیان، عدم توازن سیاسی، اجتماعی، انسانی و اقتصادی در دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیز از دلایل دیگری است که در آینده بیشتر در مورد آنها بحث خواهد شد.
,* صابر شاهی
, * صابر شاهی,انتهای پیام/
]