به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ هر الگوی حکومتی، مبتنی بر روشی است که در آن، حد و حدود حاکمان و مردمان، تعریفشده است، بر این اساس حکومت اسلامی نیز نسبت به مقوله «روش» باید حساس باشد و چنان نیست که بتوان از هر روشی برای اداره جامعه اسلامی بهره جست.
, شبکه اطلاع رسانی راه دانا, به نقل از , دیار آفتاب, ؛ هر الگوی حکومتی، مبتنی بر روشی است که در آن، حد و حدود حاکمان و مردمان، تعریفشده است، بر این اساس حکومت اسلامی نیز نسبت به مقوله «روش» باید حساس باشد و چنان نیست که بتوان از هر روشی برای اداره جامعه اسلامی بهره جست, .,درحالیکه ایجاد تقابل بین خواست مردم و اراده الهی، ازجمله دستاوردهای شوم قرونوسطایی در غرب است، ازنظر اسلام در حکومت اسلامی رابطه حکومت با مردم بسیار فراتر از رابطه مادی و خشک حکومتهای غیردینی با مردم بوده و حکومت و دولت اسلامی ابزاری تلقی میشود برای اجرای دستورات الهی و از آن جمله برپایی ارزشهای ناب اسلامی و ترویج آن در جهت رشد و تعالی جامعه که روش خاص خود را دارد و چنان نیست که بتواند با بهکارگیری «روشهای غربی» به این اهداف نائل آمد.
ازآنجاکه حکومت اسلامی ارزشهای خاص خود مبتنی بر رشد و تعالی معنوی در عموم جامعه را در سرلوحه دارد، بدیهی است که باید روش حکومتی ویژهای نیز داشته باشد.
این روش در عین مخالفت با دموکراسی غربی، با استبداد و دیکتاتوری نیز در تضاد است، روشی که از آن به «مردمسالاری دینی» تعبیر میشود. غالباً در تحلیلهای مربوط به دموکراسی به تعداد و دفعات برگزاری انتخابات در یک واحد سیاسی اشاره میشود و از میزان رجوع نظام سیاسی به آرای عمومی، قوت و یا ضعف مردمسالاری را در آن نظام، نتیجه میگیرند.
این در حالی است که در نگرش اسلامی، مردمسالاری بههیچوجه به معنای نفی «ارزشمداری» نبوده و در حقیقت، حقوق تودههای مردم، مدنظر است و این تصور که میتوان ایمان و ارزشهای دینی مردم را به بازی گرفت و با طرح دموکراسی به جنگ مبانی ارزشی نظام سیاسی اسلام رفت باطل بوده و بامعنای مردمسالاری دینی قرابت و همخوانی ندارد.
بر این اساس، مردمسالاری دینی در چارچوب اصول و ارزشهای اسلامی، معنا و مفهوم مییابد که البته در خصوص دموکراسی نیز این مطلب صادق است و مشاهده میشود که ارزشهای حاکم در گفتمان سیاسی غرب، تماماً در تعریف الگوی غربی از دموکراسی که بر مبنای اومانیسم و فردگرایی شکل میگیرد نیز تجلی دارند و اما همین تفاوت در مبانی و معناست که مردمسالاری دینی را بهطور مشخص از دموکراسی غربی جدا میکند.
بدین ترتیب مردمسالاری دینی بهعنوان بدیلی مناسب و کارآمد برای الگوی دموکراسی غربی در حکومت اسلامی مطرح است؛ الگوی رفتاریای که در آن مردم مبنا و محور هستند و حکومت، نخبگان و مسئولان موظفاند نسبت به ولینعمتان خود یعنی مردم، سپاسگزار و خدمتگزار باشند.
یادداشت از علیرضا کاظمی فعال دانشجویی و روزنامه نگار
انتهای پیام/
درحالیکه ایجاد تقابل بین خواست مردم و اراده الهی، ازجمله دستاوردهای شوم قرونوسطایی در غرب است، ازنظر اسلام در حکومت اسلامی رابطه حکومت با مردم بسیار فراتر از رابطه مادی و خشک حکومتهای غیردینی با مردم بوده و حکومت و دولت اسلامی ابزاری تلقی میشود برای اجرای دستورات الهی و از آن جمله برپایی ارزشهای ناب اسلامی و ترویج آن در جهت رشد و تعالی جامعه که روش خاص خود را دارد و چنان نیست که بتواند با بهکارگیری «روشهای غربی» به این اهداف نائل آمد.
,ازآنجاکه حکومت اسلامی ارزشهای خاص خود مبتنی بر رشد و تعالی معنوی در عموم جامعه را در سرلوحه دارد، بدیهی است که باید روش حکومتی ویژهای نیز داشته باشد.
, .,این روش در عین مخالفت با دموکراسی غربی، با استبداد و دیکتاتوری نیز در تضاد است، روشی که از آن به «مردمسالاری دینی» تعبیر میشود. غالباً در تحلیلهای مربوط به دموکراسی به تعداد و دفعات برگزاری انتخابات در یک واحد سیاسی اشاره میشود و از میزان رجوع نظام سیاسی به آرای عمومی، قوت و یا ضعف مردمسالاری را در آن نظام، نتیجه میگیرند.
,این در حالی است که در نگرش اسلامی، مردمسالاری بههیچوجه به معنای نفی «ارزشمداری» نبوده و در حقیقت، حقوق تودههای مردم، مدنظر است و این تصور که میتوان ایمان و ارزشهای دینی مردم را به بازی گرفت و با طرح دموکراسی به جنگ مبانی ارزشی نظام سیاسی اسلام رفت باطل بوده و بامعنای مردمسالاری دینی قرابت و همخوانی ندارد.
, .,بر این اساس، مردمسالاری دینی در چارچوب اصول و ارزشهای اسلامی، معنا و مفهوم مییابد که البته در خصوص دموکراسی نیز این مطلب صادق است و مشاهده میشود که ارزشهای حاکم در گفتمان سیاسی غرب، تماماً در تعریف الگوی غربی از دموکراسی که بر مبنای اومانیسم و فردگرایی شکل میگیرد نیز تجلی دارند و اما همین تفاوت در مبانی و معناست که مردمسالاری دینی را بهطور مشخص از دموکراسی غربی جدا میکند.
, .,بدین ترتیب مردمسالاری دینی بهعنوان بدیلی مناسب و کارآمد برای الگوی دموکراسی غربی در حکومت اسلامی مطرح است؛ الگوی رفتاریای که در آن مردم مبنا و محور هستند و حکومت، نخبگان و مسئولان موظفاند نسبت به ولینعمتان خود یعنی مردم، سپاسگزار و خدمتگزار باشند.
, .,یادداشت از علیرضا کاظمی فعال دانشجویی و روزنامه نگار
,انتهای پیام/
,]