به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، سایت افسران در خبری نحوه ی گفتگوی روحانی و اوباما را با زبان شعر بیان کرد که متن آن به شرح زیر است:
, به گزارش , شبکه اطلاع رسانی دانا, ، سایت افسران در خبری نحوه ی گفتگوی روحانی و اوباما را با زبان شعر بیان کرد که متن آن به شرح زیر است:,,
ما ز "باراک" چشم یاری داشتیم
, ما ز "باراک" چشم یاری داشتیم ,
خُب... غلط بود آنچه می پنداشتیم!!!
خُب، مگر از ما گناهی سرزده
او خودش تک زد و ما برداشتیم!!!
گر چه یارم گفت: " من خوشبین نیَـم "
"ما دم همت بر او بگماشتیم"
گرچه از اول حقوقدان بوده ایم
دستی در کار مجازی داشتیم
تا که دست دوستی با ما دهد
توی پیجش (page) لایک (like) ها میذاشتیم
وقتی با آقا جواد ما داشتیم
پا توی ماشین خود میذاشتیم
قلب ما گویی گواهی داد پس
چشم پوشیدیم، محل نگذاشتیم
بعد چند روزی که از آن مملکت
قصد برگشتن به ایران داشتیم
هِی گواهی داد توی راه باز
باز هم نادیده ما انگاشتیم
باز هم چون هِی گواهی داد هِی
ما به پای شام شب بگذاشتیم
ناگهان بر من سقلمه زد جواد
با شعف گفتا که میس کال داشتیم
پس دوباره زنگ زد آن ناشناس
از سر رسم ادب برداشتیم
"نکتهها رفت و شکایت کس نکرد
جانب حرمت فرو نگذاشتیم"
چون صمیمی گشت با ما بعد از آن
مهر او در قلب خود ما کاشتیم
سرخوش و با افتخار و با شعف
گوشیش قطع کرده و بگذاشتیم
چون رسیدم سوی ایران ناگهان
با خبر گشتم چه گل ها کاشتیم
گفته بودش او که تحریمش کنید
حیف آن پرچم که ما افراشتیم
پرچم صلحی تکان دادیم پس
ما باراک را یار خود پنداشتیم
او از اوّل هم فریب جنگ داشت
ما "غلط" کردیم و صلح انگاشتیم
گفت او: "تو خود زدی تک شیخنا!"
ور نه ما با تو چه کاری داشتیم؟!
میتوانستی مرا ریجـِکت reject کنی
" ما محصل بر کسی نگماشتیم"
"گفت و گو آیین درویشی نبود "
ور نه با "او" ماجراها داشتیم
ای خوشا اکسنت آمریکایی اش
مرحبا الفاظ دانشگاهیش
خُب، مگر از ما گناهی سرزده
او خودش تک زد و ما برداشتیم!!!,
,
,
,
,
, گر چه یارم گفت: " من خوشبین نیَـم ",
, "ما دم همت بر او بگماشتیم",
,
, گرچه از اول حقوقدان بوده ایم ,
, دستی در کار مجازی داشتیم,
,
, تا که دست دوستی با ما دهد ,
, توی پیجش (page) لایک (like) ها میذاشتیم,
,
, وقتی با آقا جواد ما داشتیم ,
, پا توی ماشین خود میذاشتیم,
,
, قلب ما گویی گواهی داد پس ,
, چشم پوشیدیم، محل نگذاشتیم,
,
, بعد چند روزی که از آن مملکت ,
, قصد برگشتن به ایران داشتیم,
,
, هِی گواهی داد توی راه باز ,
, باز هم نادیده ما انگاشتیم,
,
, باز هم چون هِی گواهی داد هِی ,
, ما به پای شام شب بگذاشتیم,
,
, ناگهان بر من سقلمه زد جواد ,
, با شعف گفتا که میس کال داشتیم,
,
, پس دوباره زنگ زد آن ناشناس ,
, از سر رسم ادب برداشتیم,
,
, "نکتهها رفت و شکایت کس نکرد ,
, جانب حرمت فرو نگذاشتیم",
,
, چون صمیمی گشت با ما بعد از آن ,
, مهر او در قلب خود ما کاشتیم,
,
, سرخوش و با افتخار و با شعف ,
, گوشیش قطع کرده و بگذاشتیم,
,
, چون رسیدم سوی ایران ناگهان ,
, با خبر گشتم چه گل ها کاشتیم,
,
, گفته بودش او که تحریمش کنید ,
, حیف آن پرچم که ما افراشتیم,
,
, پرچم صلحی تکان دادیم پس ,
, ما باراک را یار خود پنداشتیم,
,
, او از اوّل هم فریب جنگ داشت ,
, ما "غلط" کردیم و صلح انگاشتیم,
,
, گفت او: "تو خود زدی تک شیخنا!" ,
, ور نه ما با تو چه کاری داشتیم؟!,
,
, میتوانستی مرا ریجـِکت reject کنی,
, " ما محصل بر کسی نگماشتیم",
,
, "گفت و گو آیین درویشی نبود " ,
, ور نه با "او" ماجراها داشتیم ,
,
, ای خوشا اکسنت آمریکایی اش ,
, مرحبا الفاظ دانشگاهیش ,
,
انتهای پیام/
, انتهای, پیام/]