به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانا؛ پس از انتشار خبر برگزاری نشست بین تنی چند از اعضای دولت با وزیر ورزش و جوانان در عصر چهارشنبه هفته گذشته بود که چند شایعه به سرعت در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دست به دست چرخید تا تیم ملی، محور مهمترین بحث روزهای اخیر باشد.
,تعجیل در اخراج دراگان اسکوچیچ، برکناری فیالفور این مربی کروات و بازگشت کارلوس کیروش به اردوگاه یوزهای پارسی، بیتردید مهمترین کلیدواژههای جراید، توئیتها و برنامههای تلویزیونی و رادیویی بودهاند. حاشیه امنیت بر نیمکت تیم ملی جایی از بین رفت که نقش فدراسیون فوتبال در این موضوع مهم نادیده انگاشته شد.
,همانقدر که در جامعه له یا علیه کادرفنی تیم ملی جبههگیری هست، در رختکن تیم ملی هم این دوگانگی وجود داشته و دخالت خودسرانه برخی بازیکنان در انتشار یک استوری به عنوان موضعگیری مجموعه تیم ملی، باعث شده تا دوپارگی و بیاتحادی داخل رختکن بیش از پیش نمود پیدا کند و به پاشنه آشیل مجموعه فعلی بدل شود.
,همیشه درباره تیم ملی با هدایت اسکوچیچ گفته میشد که این مرد کروات روی یک طناب بسیار شُل قدم برمیدارد و بخش اعظمی از بازیکنانش هیچ نقطه مشترکی به غیر از پیراهن تیم ملی با وی ندارند اما این گزاره درست در ساعاتی به اثبات رسید که دیگر میتوان مرد کروات را در پایان خط تصور کرد.
,انتشار چند استوری از سمت چند بازیکن تیم ملی که عموماً در تیم دراگان اسکوچیچ جایگاه ثابتی داشتهاند و یا علیرغم نمایشهای کمفروغ در ترکیب تیمهای باشگاهیشان همواره در لیست اردویی تیم ملی حضور داشتهاند، در ابتدا اینگونه نشان داد که ملیپوشان پشت و حامی سرمربیشان هستند.
,به فاصله چند ساعت اما رؤیای پسران اسکوچیچ رنگ باخت؛ جایی که قدیمیترها و کاپیتانهای تیم ملی فوتبال نیز با انتشار یک استوری متحد، نشان دادند که با تفکر آن دسته دیگر از بازیکنان اصلاً همراه نیستند و آن موضعگیری را موضع رسمی مجموعه تیم ملی نمیدانند.
,در حالی که هیچگونه موضعگیری در قبال این بلبشوی عجیب از سوی مقامات رسمی دیده نمیشد، ناگهان سخنگو و سرپرست فدراسیون فوتبال در اظهارنظرهای جداگانه تلاش کردند تا نشان دهند که همه چیز گل و بلبل است و این اختلافها چندان غیرطبیعی نیست؛ تلاشی مذبوحانه از سوی فدراسیونی که صاحب ندارد.
,فدراسیون موقت به سرکردگی سیدمیرشاد ماجدی و احسان اصولیصفار نشان داده که توان کمترین دخالت مدیریتی در جمع کردن حواشی را ندارد و تنها به حاضریخوری از زحمات قبلیها، دولتیها و سایر ارگانهاست که روزگار میگذراند. فشل بودن مدیران فدراسیون یکی از مهمترین علتها در این دوپارگی تیم ملی است.
,در این فدراسیون از یک شایعه، اخبار موثق و بحرانهایی در حد فراملی تولید میشود و از کاه، کوههای بزرگ ساخته میشود؛ چرا که هیچ فردی برای اعتلا و پیشرفت فدراسیون و تیم ملی در ساختمان سئول حاضر نیست از منافع و مطامع شخصیاش بگذرد؛ آن هم در آستانه انتخابات ریاست فدراسیون!
,تیم ملی نیز کمافیالسابق قربانی بازیهای سیاسی و لابیهای فدراسیوننشینها شده و سوای حضور دراگان اسکوچیچ، کارلوس کیروش یا حتی یک سرمربی ایرانی، دیگر شأن رئیس کادرفنی زیرسؤال رفته و پایمال شده. در این بین یادمان هم نرود که نقش مدیر تیم ملی و سرپرست چیست؛ سرپرستی که به جای مدیریت بحران اکنون در قطر به سر میبرد و مشغول تهیه فیلمهای نبلیغاتی جام جهانیست.
,انگار همه جمع شدهاند تا از نمد صعود تیم ملی به جام جهانی برای خودشان کلاهی بسازند و موقع گیر کردن در مخمصههای این چنینی، با سرعت تمام خودشان را از محل حریق دور و دورتر کنند. با این دوپارگی و بیاتحادی در رختکن، قطعاً روزهای خوبی در انتظار فوتبال ایران نیست.
,به فاصله حدود ۵ ماه تا آغاز جام جهانی ۲۰۲۲، بیراه نیست اگر با توجه به شرایط فعلی این تیم ملی را یک زنگ تفریح به تمام معنا در قطر تصور کنیم و به انتظار بدترین جام جهانی تاریخ ایران در آذرماه بنشینیم؛ آن هم در این گروه دشوار و با این انگارههای متفاوت برای بازیهایی به شدت حساس.
,فدراسیون فوتبال هم به عنوان متولی فوتبال ملی، سنگ برداشته و شیشه ویترین خود که همان تیم ملی بزرگسالان باشد را خُرد و خاکشیر میکند. با این تفاسیر فقط و فقط باید دعا کنیم که تیم ملی از رقبای نامدار خود گلهای زیادی نخورد و تحقیر نشود؛ پیروزی و حتی تساوی هم پیشکش!
]