به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سپهبد شهید علی صیاد شیرازی که پیش از انقلاب و در سال 43 وارد ارتش شده بود، از نیروهای زبده، دوره دیده و با تحصیلات ارتش به شمار می رفت که با تسلط به زبان انگلیسی دوره های تخصصی توپخانه و هواسنجی بالستیک را در شهر فورت سیل ایالت اوکلاهامای آمریکا گذرانده بود، اما به دلیل رفتارهای مذهبی به شدت تحت نظر نیروهای امنیتی قرار داشت تاجاییکه از واگذاری مشاغل حساس به او خودداری می شد و در نهایت در 19 بهمن ماه سال های منتهی به پیروزی انقلاب دستگیر، زندانی و در آستانه پیروزی انقلاب آزاد می شود.
سرلشکر صیاد شیرازی پس از انقلاب نیز به دلیل مهارت ها و دانش بالایی که در امور نظامی داشته به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب می شود اما به دلیل اختلافاتی در مردادماه 65 از این سمت استعفا می دهد و به سمت نمایندگی رهبری در شورای عالی دفاع ادامه خدمت می دهد و در سال 72 به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب و درست 5 روز قبل از شهادت به درجه سرلشکری ارتقا و پس از شهادت درجه سپهبدی او داده می شود.
شهید علی صیاد شیرازی در بامداد 21 فروردین ماه سال 78 بوسیله عوامل سازمان مجاهدین خلق در پوشش یک رفتگر و در مقابل منزل خود ترور و به شهادت می رسد. در مراسم تدفین این شهید والامقام، رهبر معظم انقلاب حضور یافتند و بر پیکر وی اقامه نماز کردند.همسر شهید در خاطره ای نقل می کنند که سحر بود. نماز را در حرم امام خوانديم و راه افتاديم. رسممان بود كه صبح روز اوّل برويم سر خاك. رسيديم. هنوز آفتاب نزده بود، امّا همه جا روشن بود. یكي زودتر از همه آمده بود زودتر از بقيّه، زودتر از ما. گفتم: شما چرا اين موقع صبح خودتون رو به زحمت انداختيد؟
آيت الله خامنه اي فرمودند: «دلم براى صيادم تنگ شده. مُدَتيه ازش دور شده ام.» تازه ديروز به خاك سپرده بوديمش.
در ادامه این گزارش به برخی خاطرات و نقل قول هایی درخصوص رفتارها، سبک زندگی و منش شهید صیاد شیرازی از زبان همسر، دوستان و نزدیکان او اشاره کرده ایم.
یکی از مهمترین ویژگیهای رفتاری شهید علی صیاد شیرازی تقید به سادهزیستی بود. همسر وی در اینباره میگوید: «در رعایت سادهزیستی یادم میآید که در اتاق کارش روی زمین مینشست و کارهایش را انجام میداد. احساس کردم شاید معذب باشد. پیشقدم شدم و رفتم یک سری صندلی گرفتم. با دیدن آنها بر خلاف انتظار اولیهام، علی نه تنها شاد نشد، بلکه ناراحت هم شد. میگفت: دنیا آهسته آهسته آدم را در کام خود فرو میبرد. قدم اول را که برداشتی تا آخر میروی لذا باید مواظب همان گام اول باشی».
مهدی صیاد شیرازی فرزند شهید نیز در خاطرهای ضمن اشاره به حساسیت پدرش در استفاده از بیتالمال میگوید: «ما معمولا به محل کار ایشان میرفتیم و اگر میخواستیم خودکار یا کاغذی از آنجا برداریم و چیزی بنویسیم تأکید داشت که حتما مقدار استفاده را یادداشت کنیم تا در اولین فرصت آن را جبران کنیم، میگفت این مال مسلمین است و چند صباحی در نزد ما امانت است و باید این امانت را به صاحبانش بازگردانیم».
روایت رئیس دفتر شهید صیاد شیرازی نیز حاکی از حساسیت ویژه وی نسبت به استفاده از بیتالمال است. سرهنگ حسن کلانتری نقل میکند: «از مواردی که رعایت میکرد حقوق بیتالمال بود. از منطقه با من که در دفتر ایشان بودم تماس میگرفت و میگفت مثلا سه دقیقه با مشهد با پدرم صحبت کردهام. ما موظف بودیم تماسهای شخصیاش را یادداشت، جمعبندی و پولش را از محل حقوق وی کسر کرده، به حساب بیتالمال واریز کنیم و رسید همه این پرداختها هم موجود است».
به گفته امیر سرتیپ عبدالعلی پورشاسب: «یکی از ابعاد شخصیتی ایشان [شهید صیاد شیرازی]، اعتقاد عمیق و محکم به ولایت فقیه بود. ایشان تلاش میکرد که هر چه ولی فقیه میگویند، انجام دهد.» وی ادامه میدهد: «وقتی محضر آقا میرسید، در آنجا یادداشت برمیداشت. ما خیلی با هم صحبت میکردیم. یک روز به ایشان گفتم: چرا یادداشت برمی دارید؟ بعدا دفتر ایشان متن کاملش را برای شما میفرستد. اگر یادداشت کنید، ممکن است چیزی را از قلم بیندازید. پاسخ داد: درست است که به من ابلاغ میشود، ولی ممکن است یک هفته بعد باشد. من وظیفه دارم به محض اینکه ولی فقیه مطلبی را میفرمایند، یادداشت کنم و در اولین فرصت اجرا کنم.»
از دیگر وجوه رفتاری شهید صیاد شیرازی توجه به معنویات، خصوصا نماز اول وقت بود. به گفته یکی از نزدیکان او: «شهید صیاد شیرازی بسیار زیاد بر خواندن نماز اول وقت دقت داشت، بیشتر کارهای ایشان به گونهای تنظیم میشد که یا با وقت نماز به پایان میرسید، یا پس از خواندن نماز شروع میشد.»
از دیگر ویژگیهای شهید صیاد شیرازی میتوان به تواضع و فروتنی وی اشاره کرد. حجتالاسلام محمدی گلپایگانی در این رابطه میگوید: «یکی از مشخصههای بارز اخلاقی و رفتاری شهید صیاد شیرازی این بود که در برابر دوستان بی نهایت متواضع و نرمخو بود، به طوری که اصلا خودش را نمیدید. یعنی در مقابل سرباز، درجهدار، دانشجو، رفتگر، و هر کس دیگر در کمال مهربانی و افتادگی برخورد میکرد. اما در مقابل دشمن خدا بینهایت با صلابت بود و ذرهای گذشت و ترحم نداشت.»