به یاد سعدی هندوستان؛ امیر خسرو دهلوی

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ حکیم ابوالحسن یمین‌الدین بن سیف‌الدین محمود معروف به امیرخسرو دهلوی زاده سال 651 در پیتالی هند است که سال 725 هجری در دهلی در گذشت و یکی از شاعران پارسی گوی هندوستانی است. امیرخسرو به زبان‌های فارسی، عربی، ترکی و سانسکریت چیرگی داشت و به سعدی هند معروف بود و او در اوایل حال به «سلطانی» و سپس به «طوطی» تخلص می‌کرد.

اميرخسرو علاوه بر تسلط بر ادبيات و موسيقی ايرانی و هندی، با زبان‌‏های عربی و ترکی نيز آشنا بود. موسیقی هندی و ایرانی را به‌خوبی می‌شناخت. شعرش لحن و لطافتی خاص دارد و می‌توان سبک وی را طلیعه سبک هندی به شمار آورد. اطلاعات وسيع و مهارت او باعث شد تا در زمره پركارترين شاعران ادب فارسی به شمار آيد.

وی دوران کودکی و نوجوانی را با فراگرفتن زبان و ادب فارسی در دهلی گذراند و پس از چندی در محضر یکی از بزرگ‌ترین و مشهورترین مشایخ و عارفان دوران، یعنی شیخ نظام‌الدین محمد بن احمد دهلوی معروف به نظام‌الدین اولیا، شاگردی کرد. امیرخسرو برای پیر و مراد خود احترام فراوان قائل بود و با وجود اینکه دایم در خدمت پادشاهان و فرمانروایان بود، هیچ‌گاه از میزان ارادت و توجه او نسبت به شیخ کاسته نشد.

از اميرخسرو دهلوی، آثار متعددی به يادگار مانده كه هشت مثنوی و پنج دفتر شعر از آن جمله است. دهلوی در اين مثنوی‌‏ها، شديداً تحت تأثير نظامی، شاعر شهير ايرانی بوده است. امیرخسرو با سنایی و خاقانی نیز الفتی داشته‌است.

شاعران فراوانی از سبک و شیوه و به‌خصوص ابداعات و نوآوری‌های امیرخسرو پیروی کرده‌اند. در میان شعرای ایران نیز نفوذ داشته و بسیاری از آن‌ها مخصوصاً در حکایات و مثنویات عشق‌انگیز سبک او را تقلید کرده‌اند. با توجه به بعضی از غزل‌های حافظ، مشخص می‌شود که وی با اشعار و غزلیات خسرو آشنایی داشته و تا حدی تحت تأثیر او بوده است. آورده‌اند که «نورالدین عبدالرحمن جامی» بیش از دیگر شاعران ایرانی، با امیرخسرو دهلوی و آثار او انس و الفت داشته است.

مدت کوتاهی پس از درگذشت نظام‌الدین اولیا شیخ و مراد دهلوی، امیر خسرو نیز در سال ۷۰۴ شمسی درگذشت و نزدیک آرامگاه شیخ به خاک سپرده شد.

نمونه ای از اشعار حکیم امیرخسرو دهلوی:

ای زلف چلیپای تو غارتگر دین‌ها وی کرده گمانِ دهنت دفع یقین‌ها

زینسان که بکشتی به شکر خنده جهانی خواهم که به دندان کشم از لعل تو کین‌ها

گر مهر گیا بایدت ای دوست طلب کن هر جا که چکد آب دو چشمم به زمین‌ها

دشوار رود مهر تو از سینهٔ خسرو مانده‌است چو نقشی که بماند به نگین‌ها

حکیم امیر خسرو دهلوی از شاعران پارسی گوی هندوستانی آنقدر شهره شاعران ایرانی شده بود که شاعرانی مانند جامی، انس و الفت خاصی با این حکیم سخن داشته است.