حجت الاسلام و المسلمین احسان بی آزار تهرانی در گفت و گو با خبرنگار دانا در پاسخ به این سوال که بعد از رحلت امام خمینی(ره)، رهبری چگونه در این سال ها توانسته اند همان راه، مکتب و آرمان های امام راحل را ادامه دهند، گفت: آنچه که ما معتقدیم، در امتداد اراده و تقدیر الهی، اصلی ترین مساله خلقت را هدایت توصیف می کند و در این هدایت عامه و خاصه ای که داریم، اگر قرار باشد که سلسله جلیله انبیا به نتیجه برسند، راهش این است که در اقتدار حاکمیتی قرار بگیرند؛ یعنی رسول گرامی اسلام زمانی که از غار حرا برای هدایت خلق دعوت شدند، به ایشان امر شد که بگو من مبعوث شدم تا عدالت را ایجاد کنم و عدالت قطعا توامان با اقتدار است یعنی با برپایی بساط حاکمیت و قدرت، عدالت هم برقرار می شود.

حجت الاسلام بی آزار تهرانی افزود: بعد از رسول مکرم اسلام، ما حاکمیت به دست معصوم نداشتیم به جز ۴ سال و ۵ ماه و ۹ روز که حاکمیت امیرالمومنین علی (ع) بود؛ برای مابقی ائمه، واقعا اهل طاغوت اجازه این کار را ندادند؛ البته همیشه تدبیرهایی از طرف ائمه بوده، اما به مرحله حکمرانی و اقتدار نرسیده و همیشه در مبارزه با طاغوت قرار داشتند. امیرالمومنین هم نشان دادند که حاکمیت اسلامی به معنای خاص و اصل عدالت یعنی چه تا جایی که جرج جرداق مسیحی امام علی(ع) را کشته عدالت عنوان می کنند و این مسیر تشیع بوده تا دوره غیبت، و ان شاالله امام زمان(عج) ظهور می کنند و حکمرانی می کنند؛ البته علی (ع) هم در دوران حاکمیت خود محکوم به ظاهر بودند. درست است که حاکم اسلامی بودند اما ایشان هم به ظواهر اعتماد می کردند. به عنوان مثال ایشان فردی را به عنوان حاکم فارس انتخاب می کنند که بعد از مدتی به دلیل اختلاس او را برکنار می کند و البته در حکومت علوی چیزی به عنوان رانت وجود نداشته است و چنانچه برادر حضرت، سهمی حتی یک ریال بیشتر از بیت المال نداشته اند، اما در همان دوران هم فساد بوده، رشوه بوده، جنگ شده است و حتی اختلاس هم بوده است. پس این گونه نیست که اظهار کنیم در یک حاکمیت اسلامی حتی با حضور معصوم، هیچ خبری از فساد مالی و اخلاقی نیست. ولی قطعا هدف گذاری بر پایه همان ایجاد عدالت است.

این کارشناس مذهبی ادامه داد: آرزوی همه انبیا قبل از ظهور با حرکت امام خمینی(ره) آغاز شد و آنچه که هدف امام بود رساندن مردم به برکات مادی و معنوی بود. اما در طلیعه ای که هنوز این انقلاب نوپا بود، یک جنگ 8 ساله ای را به ما تحمیل کردند که ما از ده ها کشور فقط اسیر جنگی داشتیم و روزی که ما حتی سیم خاردار نداشتیم، همان دشمن برای نفرات پیاده ما، نفربر و تانک داشت و شرایط آن طوری که مد نظر حضرت امام بود محقق نشد و عملا شرایط را بر ما سخت کردند؛ با این وجود این مسیر با تدبیر ایشان تا سال 68 به جلو آمد و هرچه قدرت ما هر روز در انسجام و بسیج ملی بیشتر می شد، فشار دشمنان نیز مضاعف تر می شد و به تناسب روزگار، بعد از رحلت امام این دشمنی ابعاد مختلفی به خود گرفت و درواقع همه دشمنان دست به دست هم دادند تا به طرق مختلف مانند نفوذهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جلوی پیشرفت کشور گرفته شود، اما به واقع با نگرش و تدبیرهای رهبر فرزانه و حکیم انقلاب دیدیم که چگونه ما دشمنان را در موارد مختلف در بیرون از مرزهایمان شکست دادیم؛ به عنوان نمونه همه دشمنان یک صدا در برهه ای از زمان اعلام کردند که «اسد» (رئیس جمهور سوریه) باید برود، اما یک ابر مرد و حکیم فرمود که آقای اسد باید بماند و همین اتفاق هم افتاد و یا در موارد مختلف از جنگ های قطعی که قرار بوده اتفاق بیافتد، با درایت و تدبیر این رهبر حکیم جلوی همه آنها گرفته شده است.

وی افزود: جالب اینجاست که دوست و دشمن به این مساله یعنی درایت، تدبیر و اقتدار رهبری در منطقه اذعان دارند؛ آنهایی که در پنتاگون استراتژی جنگ می دانند، خودشان اظهار می کنند که یک ابرمرد تمام استراتژی و نقشه های چند ساله ما را با 20 دقیقه سخنرانی ریشه کن می کند و این آقا فرزند خوب و شاگرد اول مکتب روح الله است. نه فقط استکبار، بلکه همه ابر قدرت هایی که داعیه قدرت نمایی دارند، در برابر عظمت این مرد سر تعظیم فرود آورده اند و البته کشور ما بدون درد و مشکل نیست و یکی از بزرگترین ضربه هایی که به ما آسیب زده، مشکل نفوذ است که اگر همه مسئولین گوش به فرمان این آقا بودند و همه فرامین سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این مرد را تابع بودند و به واقع در میدان عمل آنها را اجرایی می کردند، امروز دیگر خبری از این مشکلات اقتصادی کوچک و بزرگ هم نبود.