به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پیروزی انقلاب اسلامی ثمره بسیاری از وقایع و روزهای سخت و دشوار، همراه با سرکوب، شکنجه و قتل عام روحانیون و مردم مبارز انقلابی از سوی رژیم ستمگر پهلوی بوده است. قیام ۱۵ خرداد، نسلها را به همدیگر پیوندید و در دستخوشترین لحظات غم و امید، نور انقلاب اسلامی را روشن کرد. این روزی بود که صدای آرزوی مردم ایران در برابر استبداد برخاست و تغییری غرورآفرین را در تاریخ انقلاب اسلامی به وجود آورد.
این قیام نقطه عطفی در کارنامه انقلاب اسلامی ایران به شمار میرود که سرآغاز تحولات و دگرگونیهای شگفتآوری شد که به حق میتوان از آن به عنوان «یوم اللّه» نام برد.
قیام ۱۵ خرداد، که برگزرینی در تاریخ نهضت اسلامی محسوب میشود، در پی دستگیری امام خمینی (ره) در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی رخ داد و به دنبال آن، کشتار رژیم شاهنشاهی در خیابانهای تهران و سراسر کشور به وقوع پیوست و در حقیقت بسترساز و منشأ انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی بود و نخستین جرقههای سرنگونی رژیم شاهنشاهی را رقم زد.
چگونگی رخداد قیام ۱۵ خرداد
در نیمه شب ۱۲ محرم، ۱۵ خرداد ماه، مأموران نظامی به منزل امام(ره) هجوم آورده، ایشان را دستگیر کرده، به باشگاه افسران تهران و از آنجا به پادگان قصر منتقل میکنند. خبر دستگیری امام به سرعت در قم و مناطق اطراف پیچید. زنان و مردان از روستاها و شهرها به طرف منزل رهبر خود حرکت کردند. شعار اصلی جمعیت «یا مرگ یا خمینی» بود که از تمام فضای قم به گوش می رسید. خشم مردم آنچنان بود که ابتدا مأموران پلیس پا به فرار گذاشتند. آنها پس از تجهیز قوا به میدان آمدند.
نیروهای کمکی نظامی نیز از پادگان های اطراف به قم گسیل شدند. هنگامی که سیل جمعیت از حرم حضرت معصومه(س) بیرون آمدند، رگبار مسلسل ها گشوده شد و تا ساعتی چند درگیری شدید ادامه داشت. حمام خون به راه افتاده بود. هواپیماهای نظامی از تهران به پرواز درآمدند و در فضای قم برای ایجاد رعب بیشتر دیوار صوتی را شکستند. قیام با سرکوبی شدید کنترل شد. کامیون های نظامی، اجساد شهدا و مجروحان را به سرعت از خیابان ها و کوچه ها به نقاط نامعلومی انتقال دادند. غروب آن روز قم حالتی جنگ زده و غمگینانه داشت.
صبحگاه پانزده خرداد خبر دستگیری امام خمینی(ره) به تهران، مشهد، شیراز و دیگر شهرها رسید و وضعیتی مشابه قم پدید آورد. مردم ورامین و شهرک های اطراف به طرف تهران سرازیر شدند. تانک ها و ابزار زرهی و نیروهای نظامی برای جلوگیری از ورود معترضان به شهر در سه راهی ورامین با جمعیت درگیر شدند و جمع زیادی از راهپیمایان را به خاک و خون کشیدند.
جمعیت انبوهی در حوالی بازار تهران و مرکز شهر نیز گرد آمده و با شعار «یا مرگ یا خمینی» به طرف کاخ شاه به حرکت درآمدند. از جنوب شهر تهران نیز سیل جمعیت به سمت مرکز راه افتاده بود و در پیشاپیش آنها طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی، ۲ تن از جوانمردان جنوب شهر تهران، با گروه خود در حرکت بودند. این ۲ تن بعد از چندی دستگیر و در ۱۱ آبان ۱۳۴۲ تیرباران شده و هوادارانشان به بندرعباس تبعید شدند.
عامل شکل دهنده نهضت ۱۵ خرداد
در واقع مهم ترین عامل شکل دهنده نهضت ۱۵ خرداد، احساس و باور عمیق توده های مردم درباره دین ستیزی، ارزش ستیزی و به حاشیه راندن دین از یک طرف، و حاکم کردن ارزشهای مرده و منحط غربی و غیر دینی از طرف دیگر بود؛ یعنی، درخواست عمومی مردم برای اصلاح و دگرگونی در ناهنجاریها و کژتابیهای فکری، اخلاقی و دینی ای که داشت شکل می گرفت.
از نظر باطنی و درونی، علّت اصلی نهضت ۱۵ خرداد بازیابی هویت اسلامی ایران و تلاش در جهت حاکمیت ارزشهای اخلاقی و دینی بود.
نتایج و پیامدهای قیام ۱۵ خرداد
قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی مبدأ انقلاب اسلامی مردم ایران بود. اولین تأثیری که سرکوب قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ بر روند مخالفت با سلطنت پهلوی نهاد، تغییر ماهیت مبارزه از سیاسی به نبرد مسلحانه و در میان بسیاری از نیروها و گروههای مخالف شاه بود. در واقع، شکست این قیام، بسیاری از اپوزیسیون را قانع کرده بود که تداوم مخالفتهای سیاسی علیه سلطنت پهلوی به منزله عقیم ماندن نهضت است و راهی جز شلیک گلوله و جنگ مسلحانه نیست. البته این بدین مفهوم نبود که مبارزه مسلحانه در سالهای قبل از قیام ۱۵ خرداد وجود نداشته است بلکه بدین معنی است که «عمومی شدن» و تبدیل شدن جنگ مسلحانه بهعنوان یک «جریان» محصول بلافصل قیام ۱۵ خرداد است.
در دهه ۳۰ نیز هژیر و رزم آرا در سالهای حول و حوش نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران ترور شدند اما ترورهای مذکور، بیشتر خصیصه فردی یا تعلقات گروهی داشتند که علاقمندان چندانی در بین لایههای دیگر اپوزیسیون نداشت.
دومین تأثیر جنبش پانزده خرداد ۴۲، هم نشینی استعمار در کنار استبداد داخلی و حمله توأمان مخالفین شاه علیه هر دو بود. در واقع از قیام ۱۵ خرداد به بعد است که استبداد در کنار استعمار یا به قول انقلابیون آن دوره امپریالیزم، مورد حمله قرار گرفت و هر دو بهعنوان دو روی یک سکه انگاشته شدند. این درحالی بود که در جنبشهای اجتماعی-سیاسی پیش از دهه ۴۰، شورش یا علیه استبداد و نظام تمامیت خواه شکل گرفته بود مانند نهضت مشروطه (۱۲۸۵هـ.ق) و یا علیه استعمار خارجی مانند نهضت ملی شدن صنعت نفت، در نهضت تنباکو نیز اگر هر دوی اینها مورد اعتراض قرار گرفت و قرارداد تالبوت به همراه ناصرالدین شاه مورد سرزنش واقع شد، به مفهوم اصالت داشتن آن نبود، آنچه اصالت داشت لغو قرارداد توتون و تنباکو بود و توأم قرار گرفتن استعمار و استبداد در چنین حادثهای، از سر اتفاق بود.
سومین تأثیر که بیگمان مهم ترین تأثیر قیام ۱۵ خرداد به حساب میآید، ارائه و حراج نظام بدیل یا آلترناتیو نظام سلطنت در ایران است. از نهضت مشروطیت به این سو، معمولاً کلیه مخالفین شاه در گفتمان مشروطه تنفس میکشیدند و تنها راه حل معضلات و بحرانهای موجود را برون رفت مشروطیت میدانستند، برون رفتی که سلطنت در آن باقی میماند و شاه با تن دادن به قانون اساسی مشروطه ادامه حیات میداد اما با طرح نظریه ولایت فقیه در سال ۱۳۴۸ و رد نظریه سلطنت ولو به نحو مشروطیت، اپوزیسیون مذهبی به رهبری امام خمینی(ره) وارد فاز جدیدتری از مبارزه شد که با اتکا بر آن میتوانست نه تنها شاه بلکه کلیت ساختار قدرت در ایران را برهم زند و سرنگون کند.
از جمله تأثیرات جنبش ۱۵ خرداد، میتوان به تغییر جغرافیای مکانی مرکز مخالفت با شاه از تهران به قم، اشاره کرد. جنبشهای اجتماعی-سیاسی پیش از این قیام، مثل مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت، در پایتخت رخ داده بودند و قم طی این دوران در حاشیه تحولات بسر میبرد، اما از قیام ۱۵ خرداد به بعد، مرکز مخالفت با شاه به قم منتقل میشود و قم نه بهعنوان حاشیه، بلکه به عنوان کانون مخالفت، آنهم با بهره مندی از نهاد مرجعیت عامه، رژیم پهلوی را به مبارزه دعوت و سرانجام سرنگون میکند.
قرار گرفتن مرجعیت شیعه در سطح رهبری سیاسی نیروی مذهبی یکی دیگر از نتایج واقعه ۱۵ خرداد است. در این قیام امام خمینی(ره) به عنوان یک مرجع دینی در رأس رهبری یک حرکت فعال سیاسی قرار گرفتند و دیگر مراجع را نیز با خود به میدان آوردند و این مسألهای بود که از صدر نهضت مشروطیت تا این مقطع عملی نشده بود، مرجعیت شیعه بعد از مشاهدهی نتایج حرکت فعال خود در مشروطه، یک فعال سیاسی را در دستور کار خود قرار نداد و به موضع گیریهای مقطعی بسنده کردند اما در حرکت سال ۴۲، مرجعیت شیعه دیگر بار در یک حرکت گسترده شرکت کرد و رهبری آن را نیز مستقیماً عهدهدار شد.
از جمله نتایج مهمی که میتوان بهعنوان نقطه عطف از آن یاد کرد، پیدایش نسلی از روحانیون، پس از واقعه ۱۵ خرداد ۴۲ بود که سعی کردند که پس از تبعید امام خمینی(ره) از ایران به ترکیه و سپس عراق، مقابلهای را که ایشان مابین قم و رژیم پهلوی به وجود آورده بودند همچنان ادامه دهند. اگرچه به دلیل حاکمیت جو اختناق و سخت تر شدن امکان مخالفت با رژیم، فعالیت این گروه نیز بالطبع با مشکلات و سرکوبهای فزایندهای همراه شد و بیعلاقگی برخی از مراجع قم نسبت به گرم نگاشتن تنور مخالفت با رژیم پهلوی، موانع متعددی بر سر راه آنان گذارد، با این همه، این عده با تلاش خستگی ناپذیری که از خود نشان دادند، مانع شدند که فضایی که قبل از ظهور امام خمینی، بین قم و تهران حاکم بود بازگردد. حوزههای علمیه بالاخص قم، از سال ۱۳۴۳ به بعد در لیست سیاه رژیم قرار داشت و هیچ مرجع و روحانی طراز اولی حداقل در ظاهر دیگر نمیتوانست ارتباطی با رژیم داشته باشد. معدود روحانیونی که در سالهای بعد از ۱۳۴۳ با رژیم همکاری داشتند فاقد هرگونه پایگاه مردمی بودند.
امام: ۱۵ خرداد از خاطره ها محو نخواهد شد
امام در تاریخ ۱/۶/۴۹ می گوید: «۱۵ خرداد از خاطره ها محو نخواهد شد و باید در سالروز آن، هر چه بیشتر آن را زنده نگه داشت. ۱۵ خرداد ـ که مصادف با ۱۲ محرم بود ـ سند زنده مخالفت شجاعانه ملت ایران در مقابل استبداد و عمّال اجانب، و در قبال استعمار چپ و راست بود و از شعله های فروزان نهضت سید مظلومان در مقابل دستگاه استبداد بنی امیّه علیهم اللعنة بود...»
ببینید: