به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ ایرنا نوشت: ارتقاء روابط ایران و ونزوئلا به همکاریهای راهبردی، تداوم نگاه ویژه 2 کشور به یکدیگر در سالهای اخیر است. ایران و ونزوئلا که از بنیانگزاران اولیه اوپک در دهه شصت قرن بیستم میلادی محسوب میشوند، بعد انقلاب اسلامی نیز روابط خود را ادامه دادهاند. با وجود فراز و نشیب بسیار، در دولتهای نهم و دهم، نگرش جدیدی به آمریکای لاتین و بهویژه ونزوئلا ایجاد شد که روابط دو کشور را به سطح بالایی ارتقا داد.
با وجود یک دوره تعلل در توسعه روابط با آمریکای لاتین، نگاه دولت جدید ایران که تلاش میکند سیاست خارجی را بدون تمرکز بر دولتهای اروپایی و نزدیک به ایالات متحده دنبال کند، رابطه با ونزوئلا را بیش از پیش برای ایران حائز اهمیت کرده است اما ایران از رابطه با ونزوئلا چه منافعی کسب خواهد کرد؟
منافع ملی چیست و شامل چه مواردی میشود؟
منافع ملی بالاترین ارزشهای مورد تعقیب یک ملت در سیاست خارجی است و به عقیده کارشناسان روابط بینالملل به چهار دسته منافع «امنیتی و دفاعی»، «اقتصادی و رفاهی»، «ایدئولوژیک» و «معطوف به نظم جهانی» تقسیمبندی میشود. رابطه ایران و ونزوئلا از معدود روابط خارجی در تاریخ ایران معاصر است که به شکلی متوازن، هر چهار نوع از منافع ملی را تأمین میکند. در ادامه تلاش میشود اهمیت رابطه با ونزوئلا برای هر کدام از انواع منافع ملی به طور خلاصه تشریح شود.
منافع اقتصادی ایران از رابطه با ونزوئلا چیست؟
جای تردید نیست که آمریکای لاتین و بهویژه ونزوئلا فرصتهای اقتصادی زیادی برای ایران ایجاد کرده است. اقتصاد بحرانزده و توسعه نیافته ونزوئلا از یک سو و مدیریت دولتی بر اقتصاد این کشور از سوی دیگر زمینه فعالیتهای اقتصادی ایران را فراهم میکند.
دلیل توسعهنیافتن قابل توجه روابط تجاری ایران و کشورهای اروپایی بعد از برجام، تسلط شرکتهای خصوصی در اقتصاد این کشورها بود. ترس از تحریمهای آمریکا، شرکتهای خصوصی این کشورها را با وجود نظر مخالف دولتهای اروپایی، به خودداری از رابطه با ایران وادار میکرد؛ در حالی که، با وجود اقتصاد سوسیالیستی و سیطره شرکتهای دولتی در ونزوئلا، رابطه تجاری حتی با وجود تحریمهای ایالات متحده متوقف نشده است.
بر اساس آنچه «میدل ایست آی» گزارش کرده، در سالهای اخیر، همکاری ایران در بخش ساخت مسکن دولتی، ساخت کارخانههای مختلف مونتاژ خودرو و تراکتور و توسعه کارخانه سیمان در ونزوئلا، روابط اقتصادی دو کشور را گسترش داده است.
خاصیت مهم روابط اقتصادی با ونزوئلا فعالشدن بخشهایی از اقتصاد ایران است که به دلیل وجود تحریمها مشکلاتی در زمینه توسعه آن وجود دارد. از جمله صادرات نفتکش ایرانی که دو واحد آن با نام «افراماکس» برای ونزوئلا تولید شده است.
افتتاح فروشگاههای ایرانی _ مانند مگاسیس _ با فروش محصولات ایرانی در کاراکاس گویای فرصتهای پیش روی شرکتهای ایرانی در ونزوئلاست. وابستگی کامل پالایشگاههای ونزوئلا به خدمات شرکتهای چند ملیتی غربی موجب شده تا بعد از تحریمهای آمریکا علیه ونزوئلا، پالایشگاههای این کشور با مشکلات جدی مواجه شوند. این مساله فرصتی برای ایران ایجاد کرد تا با صادرات خدمات فنی و مهندسی در حوزه انرژی، با رفع مشکلات ونزوئلا ارزآوری کند.
همچنین ساخت پالایشگاههای مشترک و یا فراسرزمینی که با تهیه نفت ونزوئلا، محصولات پالایشگاهی برای ایران تولید کند، از جمله طرحهایی است که دنبال شده. نخستین پالایشگاه فراسرزمینی ایران با نام «ال پالیتو» در مهرماه ۱۴۰۱ در ونزوئلا ساخته شد. علاوه بر پالایشگاه فراسرزمینی، گزارشها در سال گذشته از در اختیار گرفتن یک میلیون هکتار زمین کشاورزی ونزوئلا توسط ایران برای کشت فراسرزمینی خبر دادهاند.
با وجود منابع غنی طلا، نفت و دیگر منابع معدنی در ونزوئلا، امکان تسویه غیر دلاری تجارت با این کشور برای ایران فراهم است که میتواند به دور زدن تحریمها کمک کند. برای مثال، قرارداد صادرات میعانات گازی ایران به ونزوئلا به صورت سوآپ با نفت سنگین این کشور طراحی شده، این در حالی است که پیش از قرارداد صادرات میعانات گازی به ونزوئلا، ایران با مشکل مازاد این میعانات مواجه بود.
با این حال، چنانچه گفته شد منافع ملی منحصر در آوردههای اقتصادی نیست. رابطه راهبردی ایران و ونزوئلا فقط به منافع اقتصادی محدود نمیشود و باید به جنبههای دیگر آن توجه کرد.
رابطه با ونزوئلا چه تأثیری بر جایگاه ایران در جهان دارد؟
تحریمهای آمریکا، مسأله مهمی است که پیوند ایران و ونزوئلا را تقویت کرده است. شاید هنگامی که حاکمان ایالات متحده در قرن ۱۹، دکترین مونروئه را طراحی میکردند، تصور روزهایی که در آن ایران از نفوذ سیاسی قابل توجه در ونزوئلا برخوردار شود غیرممکن بود.
دکترین مونروئه طراحی شده بود تا از نفوذ قدرتهای اروپایی در قاره آمریکا جلوگیری کند. بحران موشکی کوبا که شوروی و ایالات متحده را در آستانه جنگ اتمی قرار داد، به دلیل تلاش آمریکا برای جلوگیری از تسلط یک قدرت اروپایی در کوبا بود.
با این حال به نظر میرسد این دکترین در قرن ۲۱ توسط قدرتهای آسیایی نقض شده است. مقامهای ایالات متحده، بارها نسبت به تناقض توسعه روابط ایران با ونزوئلا با سیاستهای واشنگتن در قاره آمریکا هشدار دادهاند. قانون مقابله با نفوذ ایران در نیمکره غربی که در سال ۲۰۱۲ تصویب شد ادامه دکترین مونروئه محسوب میشد. در همین راستا تهدید نظامی به جلوگیری از ارسال نفتکشهای ایرانی به ونزوئلا در راستای جلوگیری از زیرسؤال رفتن تسلط ایالات متحده بر قاره آمریکا بود.
برای چند دهه، بیشتر رخدادهای مهم سیاسی در ونزوئلا با سیاستهای ایالات متحده همخوانی داشت. اعمال تحریم بر ونزوئلا نیز به دلیل تلاش برای بازگرداندن ونزوئلا در مسیر خواستههای آمریکا بود؛ با این حال، به گزارش نشریه آمریکایی «فارین پالیسی»، ایران، راه تداوم حیاتِ بدونِ آمریکا را به ونزوئلا آموزش داده است.
این مسأله با خواسته اساسی ایران یعنی تشکیل جبهه ضد یکجانبهگرایی، از کشورهایی که خواهان تغییر نظام تک قطبی جهان به رهبری آمریکا باشند تطابق دارد. هرچه کشورهای غیر وابسته به ایالات متحده، توان بیشتری برای توسعه بدون جلب نظر ایالات متحده داشته باشند، رؤیای ایجاد نظم نوین جهانی به واقعیت نزدیکتر خواهد شد.
ایستادن ونزوئلا در برهههای حساس تاریخی در کنار ایران، از جمله در اعزام کشتیهای حامل بنزین بعد تحریم بنزین ایران توسط آمریکا و رأی منفی به قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد ایران، در همین راستا تعریف میشود.
در توضیح اینکه ایجاد نظمی چندجانبه و چند قطبی، چه اهمیتی برای ایران دارد باید گفت، جهانی که در آن ایالات متحده فقط تصمیمگیر و قدرت اصلی نباشد، برای منافع اقتصادی و امنیتی ایران هم ضروری است؛ در واقع تقلا برای تغییر نظم، تلاش برای کسب جایگاه بهتر برای ایران است که در آن دسترسی به منافع امنیتی، اقتصادی و ایدئولوژیک سادهتر باشد. بیشتر توسعه نیافتگی ایران در دو دهه اخیر، تحت تأثیر شرایط بینالمللی است که با رهبری بدون چالش ایالات متحده در جهان ایجاد شده است.
ونزوئلا چه کمکی به امنیت ملی ایران میکند؟
برگزاری مانور مشترک ایران، روسیه و چین در آبهای ونزوئلا، نمایانگر یکی از جنبههای نفوذ ایران در ونزوئلا بود. توسعه و گسترش روابط ایران و ونزوئلا در بلندمدت به شروع مبادلات گسترده نظامی بین دو کشور هم منتهی خواهد شد.
با این حال، حتی اگر نفوذ سیاسی در ونزوئلا به صادرات تسلیحات ایرانی منجر نشود، وجود یک کشور متحد با ایران در نزدیکی ایالات متحده، به معنی انتقال تهدیدهای امنیتی به نزدیکی مرزهای آمریکاست. این مساله مشابه روی کار آمدن دولتی نزدیک به آمریکا و در اتحاد نظامی با این کشور، در مرزهای ایران است که در محاسبات دولت آمریکا در مواجهه امنیتی با ایران اثرگذار خواهد بود.
دلیل تلاش ایالات متحده برای کودتا علیه مادورو، جلوگیری از همین مساله، یعنی تبدیل ونزوئلا به یک تهدید امنیتی برای آمریکا بود. بدیهی است، هر چه میزان نفوذ امنیتی ایران در نزدیکی مرزهای ایالات متحده و توان ایجاد تهدید امنیتی برای این کشور افزایش یابد، احتمال درگیری نظامی ایالات متحده با ایران کاهش خواهد یافت.
کدام ارزشهای مشترک در رابطه با ونزوئلا دنبال میشود؟
در اثر چند دهه سلطه و سودجویی ایالات متحده و پیش از آن اسپانیا در آمریکای لاتین، گرایشهای چپگرایانه، ناسیونالیستی و ضد امپریالیستی در بیشتر کشورهای این منطقه نقش پررنگی دارد. به طوری که حتی در زمان روی کار آمدن دولتهای راستگرا، جامعه سیاسی در این کشورها از گرایشهای ضد آمریکایی استقبال میکند. در نتیجه این احساسات در آمریکای لاتین و بهویژه در ونزوئلای بعد از روی کار آمدن چاوز، مسألهای قابل اتکاست.
بنابراین در بُعد ارزشی، تطابق قابل توجهی میان هنجارهای مورد نظر ایران و ونزوئلا وجود دارد. از جمله این هنجارها میتوان به هنجارهای «مبارزه با استعمار»، «توسعه روابط با جهان سوم»، «مقابله با سرمایهداری شرکتهای غربی و توسعه درونزا»، «مخالفت با نظم بینالمللی تک قطبی» و همچنین «تجربه تاریخی مشترک» اشاره کرد.
در مورد اهمیت پیگیری ارزشهای مشترک در سیاست خارجی دو بُعد قابل توضیح است:
۱. بُعد اول داخلی بوده و تأمینکننده نیازهای ارزشی مردم یک کشور است. برای مثال برای ایرانیها با وجود خاطره چند قرن استعمار خارجی، بیگانهگریزی یک هنجار محسوب میشود. جامعه ایرانی نسبت به نفوذ خارجی در کشور حساس بوده و بهدنبال رابطهای است که فاقد نفوذ خارجی باشد.
۲. بُعد دوم، مسألهای بینالمللی است. به طور خلاصه گسترش هنجارهای ضد امپریالیستی و ضد آمریکایی به نفع تغییر جایگاه کشورها در جهان بوده و طبیعی است وقتی ایران، افزایش منافع خود را در تغییر سطح قدرت ایالات متحده شناسایی کرده، از گستره هنجارهای ضد آمریکایی استقبال کند. در نتیجه، رابطه با ونزوئلا به دلیل اشتراکهای هنجاری، تأمینکننده دو بُعد منافع مربوط به ارزشهاست و از سوی ایران دنبال میشود.