به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ تسنیم نوشت: دولت امانوئل مکرون بدون هیچ اقدامی هم محبوبیت چندانی میان شهروندان فرانسوی ندارد؛ چه برسد به آنکه پلیس تحت هدایت آن، در اقدامی کاملاً هشیارانه، دست به قتل یک نوجوان 17ساله بزند؛ موضوعی که باعث شده است باز هم مردم این کشور در شهرهای مختلف به خیابان بیایند و البته با سرکوب شدید پلیس و ارتش روبهرو شوند.
دامنه خشونت نیروهای نظامی تا اندازهای بالاست که حتی نهادهای حقوقبشری غربی هم بیانیههایی را در اعتراض به رفتار پلیس فرانسه منتشر کردهاند؛ 45 هزار پلیسی که از سوی مکرون برای خاموش کردن آتش اعتراضات راهی خیابانهای سراسر فرانسه شدهاند.
حجم اعتراضات مردمی و نحوه اعمال خشونت و خونریزی از سوی نیروهای نظامی فرانسه تا اندازهای گسترده است که برخی کارشناسان از احتمال وقوع یک انقلاب جدید در این کشور خبر دادهاند، این مسئله ازآنجایی دارای اهمیت است که فرانسه سرزمین انقلابهاست و در دویست سال اخیر، شاهد چندین شورش گسترده اجتماعی و سیاسی منجر به انقلاب بنیادین بوده است.
1789 ـ انقلاب کبیر فرانسه
«باستیل» نام زندان بزرگی بود در پاریس که بسیاری از مخالفان سلطنت در آن زندانی بودند. این زندان با یورش مردم در 14 ژوئیه 1789 سقوط کرد. بسیاری از مورخین، سقوط زندان باستیل را اولین جرقه انقلاب میدانند. 20 روز پس از سقوط باستیل، مجلس اصناف فرانسه، نظام فئودالی را برای همیشه لغو کرد.
در پنجم اکتبر همان سال، انبوه زنان کارگر و خشمگین پاریسی از بخشهای فقیرنشین جلوی شهرداری گرد آمده تقاضای نان کردند. آنها به داخل ساختمان هجوم آورده نگهبانان را خلع سلاح کردند. وقتی به آنها گفته شد که نمیتوانند به آنها کمک کنند، عازم کاخ ورسای شدند. سقوط کاخ، به حکومت شاهان در فرانسه خاتمه داد.
1968 ـ اعتراضات گسترده دانشجویی و کارگری
جنبش دانشجویی ـ کارگری 1968 فرانسه به مجموعه حوادثی اطلاق میشود که در طول 4 هفته در ماه مه این سال رخ داد. این جنبش که از اعتراض یک گروه دانشجویی شروع شده بود، میلیونها نفر از مردم شهرنشین فرانسه را به میدان مبارزه کشاند.
هرچند رویدادهای مه 1968 فرانسه توسط مقامات سیاسی این کشور بهعنوان انقلاب شناخته نشد ولی تأثیر آن بر روابط انسانی و زندگی مدنی جامعه فرانسوی از یک انقلاب کمتر نبود. در مورد جنبش 1968 نظرات و عقاید متفاوتی مطرح میشود؛ برخی آن را گسترش دامنه آزادی و شکوفایی تعبیر کردند و در برابر، برخی دیگر این جنبش را توطئه آمریکا برای مقابله با سیاستهای استقلالطلبانه دولت ژنرال دوگل ارزیابی کردند.
2018 ـ اعتراضات گسترده مردمی
«جنبش جلیقهزردها» یک جنبش اعتراضی با مرکزیت پاریس فرانسه است که بهسرعت به کشورهای دیگری همچون بلژیک و هلند گسترش یافت. این تظاهرات در اعتراض به افزایش قیمت سوخت و مالیاتها بهوجود آمد. بهگفته روزنامههای فرانسوی، جلیقهزردها، حکومت را در مقابل نوعی از بحران قرار دادهاند که در فرانسه سابقه تاریخی ندارد. این جنبش اعتراضی که نه رهبری معینی دارد و نه سازماندهی آشکاری، توان سازماندهی یک تظاهرات 290هزارنفری را 17 نوامبر امسال را داشته است.
نکته جالب درخصوص این جنبش اجتماعی اخیر در فرانسه مربوط به گفتوگوی مطبوعاتی یکی از سران این حرکت است، این فرد که اخیراً با یکی از رسانههای اروپایی مصاحبه کرده، ماجرای انقلاب 1789 فرانسه را بازخوانی کرده و یادآور شده است که آن انقلاب در اعتراض به سیاستهای مالیاتی وضع شده بر آرد صورت گرفت و اکنون هم با وقوع اتفاقاتی مشابه به وقایع آن دوران، امکان شکلگیری انقلاب دیگری در فرانسه دور از تصور نیست.
2023 ـ «نه» به فرانسه
بعد از گسترش اوضاع نابسامان اقتصادی در فرانسه، دولت امانوئل مکرون تصمیم گرفت دست به برخی اصلاحات اقتصادی و اعمال سیاست ریاضت اقتصادی بزند تا بتواند با تحت فشار قرار دادن شهروندان فرانسوی، سازوکار اقتصادی دولت خود را تنظیم کند، این مسئله که بهطور جدی خود را در مسئله افزایش سن بازنشستگی نشان داد، زمینه را برای بروز اعتراضات گسترده از پاییز سال گذشته فراهم کرد.
دامنه این اعتراضات حتی با سرکوب خشن و خونین پلیس هم متوقف نشد و کار تا جایی بالا گرفت که پلیس اقدام به کشتن یک نوجوان 17ساله در خیابان کرد؛ موضوعی که حکم ریختن بنزین بر آتش را داشت و سراسر فرانسه را به محلی برای درگیری خونین مردم با نیروهای نظامی تبدیل کرد.
بهنظر میرسد که با توجه به بیانیه تند پلیس علیه شهروندان فرانسوی و همچنین سخنان توهینآمیز رئیسجمهور فرانسه علیه مردم، دامنه اعتراضات گستردهتر و البته بر میزان شدت خشونت پلیس و ارتش هم افزوده خواهد شد، همین مسئله میتواند شرایط را بهسمت یک انقلاب واقعی پیش ببرد؛ انقلابی که علاوه بر ساقط کردن احتمالی دولت مکرون، زمینه را برای تغییر برخی ساختارهای حکمرانی و حتی قانون اساسی در این کشور نیز فراهم کند.
رأی بالای احزاب راستگرای رادیکال در انتخابات اخیر ریاستجمهوری فرانسه و همچنین پایینترین حد از اقبال عمومی به امانوئل مکرون، زمینه را برای وقوع این انقلاب فراهم کرده است؛ انقلابی با محوریت شعار «نه به فرانسه» که میتواند علاوه بر راهبردهای داخلی این کشور، سیاستهای خارجی اروپا در رویدادهایی نظیر جنگ اوکراین را نیز دستخوش دگرگونی کند.