به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در تابستان سال ۲۰۱۵ حدود ۸ سال پیش، توافق هستهای بین ایران و قدرتهای جهانی به نام برجام به امضا رسید. این توافق بهمنظور محدود کردن برنامه هستهای ایران و تضمین صلح و امنیت در منطقه و جهان برای دورهای ۱۵ ساله بود.
برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک، بهعنوان یکی از بزرگترین توافقات بین المللی در دهه گذشته، مشکلات و چالشهای بسیاری را برای هر دو طرف به دنبال داشت. از یک سو، ایران برای دستیابی به حقوق خود در حوزه هستهای تلاش میکرد، اما از سوی دیگر، قدرتهای جهانی نگرانیهایی درباره برنامه هستهای ایران داشتند.
بر اساس برجام، ایران تعهد کرده بود که بخشی از برنامه هستهای خود را محدود کند و در عوض کشورهای ۱+۵ تعهد کرده بودند تا تحریمهای اقتصادی و مالی علیه ایران را برداشته و بازارهای خود را برای ایران باز کنند.
در واقع از زمان امضای توافق برجام، هر دو طرف به تلاش برای اجرای آن پرداختند. ایران، با اتخاذ تدابیری مانند کاهش غنیسازی اورانیوم و تعلیق فعالیتهای هستهای خود، تعهد خود را به نظارت بینالمللی اثبات کرد.
این توافق برای کاهش تنش در منطقه و جهان بسیار مهم بود و با محدود کردن برنامه هستهای ایران، احتمال افزایش تسلیحات هستهای در منطقه کاهش یافت. همچنین به عنوان نمادی از همکاری بین المللی در راه حل مسائل بینالمللی در عرصه صلح و امنیت شناخته شد. اما با انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا، این توافق به خطر افتاد و در نهایت در سال ۲۰۱۸ آمریکا از آن خارج شد و تحریمهای جدیدی علیه ایران تحت عنوان "حداکثر فشار" به اجرا درآمد.
با خروج آمریکا از توافق برجام و برگزاری تحریمهای بینالمللی علیه ایران، تنشهای سیاسی در منطقه افزایش یافت. بنابراین ایران برای پاسخ به خروج آمریکا از توافق برجام، اقداماتی از جمله افزایش تولید اورانیوم غنی شده، اجرای ماشینآلات پردازش سوخت هستهای پیشرفته، توقف اجرای برخی مفاد توافق برجام و ... را در حوزه هستهای آغاز کرد و تعهدات خود را در برابر برجام کاهش داد.
در سال ۲۰۲۱، با تغییر دولت در آمریکا و ورود جو بایدن به کاخ سفید، امیدواریها برای بازگشت به برجام زنده شد، اما از سال ۹۴ که برجام امضاء شد تا به امروز که ۸ سال می گذرد و سه دولت در آمریکا روی کار آمدند؛ هم دموکراتها و هم جمهوری خواهان؛ هر سه دولت به صورت فاحش برجام را نقض کردند.
از آن طرف؛ در دوره دولت روحانی، چندین بار با طرفین برجام مذاکره شد، اما نتیجه آن «تقریبا هیچ» و «نزدیک به صفر» بود. در واقع عدم توجه دولت روحانی به ظرفیتهای داخلی و مشکلات پیشآمده به دلیل تشدید تهدیدها و تحریمهای بین المللی، باعث فاجعهای برای ملت شد و باعث شد مشکلات اقتصادی و تورم در کشور شدت گرفته و قیمتها به شدت افزایش یابند، اما دولت رئیسی از همان ابتدا با تغییر ریل دیپلماسی ایران و ایستادگی بر شروط اصلی، به این نکته تاکید کرد که جمهوری اسلامی ایران خواستار یک توافق خوب است، اما نه توافقی که در دولت قبل تنظیم و امضا شد. او اعلام کرد که برای برگزاری مذاکرات دوجانبه با آمریکا، باید ابتدا تحریمها لغو شود و از سوی آمریکا تضمینی ارائه شود که تحریمها دوباره برنگردند و باید راستی آزمایی انجام شود.
در دولت سیزدهم، برای گره زدن ضروریات کشور، توجه به مسائلی مانند برجام و اف ای تی اف، اعتبارزدایی و بر ضرورت توجه به ظرفیتهای داخلی و خنثیسازی تحریمها تاکید شد. به همین منظور، با واردات گسترده واکسن و سرعت دهی به واکسیناسیون عمومی، دولت سیزدهم به رفع مشکلات کشور پرداخت.
این دولت با تاکید بر ضرورت دیپلماسی منطقهای و توسعه روابط با کشورهای همسایه، تلاش کرد حجم مراودات و مناسبات تجاری با سایر کشورها را چند برابر کند تا نشان دهد که برجام، تنها کلید حل مشکلات کشور نیست. دولت سیزدهم به این نکته تاکید کرده است که باید در کنار برجام، روابط دیگری را هم با کشورهای همسایه و سایر کشورها توسعه داد و در جهت حل مشکلات کشور قدم برداشت.
در واقع قبل از آغاز دولت آیتالله رئیسی، سیاست خارجی ایران در قالب تحریمهای بینالمللی محدود شده بود و این تحریمها از بهرهگیری از ظرفیتهای کشورهای مستقل و همسایه ایران جلوگیری میکرد، اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم سطح تعامل ایران با کشورهای منطقه چندبرابر افزایش یافت که این رویکرد علاوهبر ارتقای جایگاه سیاسی، دستاوردهای اقتصادی زیادی را نیز در پی داشته است.
می توان گفت؛ با توسعه روابط با کشورهای همسایه و دیگر کشورها، امکانات و ظرفیتهای کشور نیز بهبود خواهد یافت و این میتواند به کاهش ابتلا به تحریمهای بین المللی کمک کند. بنابراین، دولت سیزدهم به دنبال توسعه روابط دیپلماتیکی با کشورهای همسایه و دیگر کشورها است تا در راستای حل مشکلات کشور قدم برداشته و بهبود وضعیت اقتصادی کشور را تسریع کند. با این حال پیش بینی وضعیت آینده توافق هستهای و تحولاتی که ممکن است رخ دهد، بعد از ۸ سال همچنان به عنوان یکی از بزرگترین چالشهای سیاسی و اقتصادی در هاله ای از ابهام باقی مانده است.