به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در هفته گذشته، اخبار مهمی از تغییرات راهبردی آمریکا در منطقه خاورمیانه به گوش رسید. فرماندهی مرکزی آمریکا از ورود ۳۰۰۰ سرباز نیروی دریایی آمریکا با دو کشتی جنگی به دریای سرخ به عنوان بخشی از استقرار نیروهای بیشتر در خاورمیانه و با هدف «جلوگیری از توقیف نفتکشها توسط ایران» خبر داد.
اعلام ورود نیروهای جدید آمریکایی به منطقه چند روز پس از مانور دریایی سپاه پاسداران ایران در آبهای خلیج فارس در واکنش به مانور ائتلاف بینالمللی امنیت دریایی در نزدیکی تنگه هرمز صورت گرفت.
اوایل ماه گذشته نیز ارتش آمریکا هواپیماهای جنگی اف۳۵، اف۱۶ و اِی۱۰ را به همراه ناوشکنهای نیروی دریایی آمریکا به خلیجفارس اعزام کرد. به گفته مقامات آمریکایی، افزایش نیروها برای انجام گشتزنی مشترک در تنگه هرمز صورت گرفته است.
ایالات متحده مدعی شده که این حضور به طور خاص با هدف محدودکردن ایران انجام میشود که کشتیهای تجاری در آبهای استراتژیک را مورد آزار قرار میدهد. آمریکا ادعا میکند که ایران «تهدیدی آشکار برای امنیت دریایی منطقه و اقتصاد جهانی» است.
در این باره سرتیپ رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران گفته است: «جمهوری اسلامی قادر است هر گونه شرارت آمریکاییها را متقابلاً پاسخ دهد؛ از جمله توقیف کشتیهای آنها».
همچنین به گفته ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان؛ حضور آمریکا امنیت منطقه را بیثبات میکند و هرگونه تحریک آمریکا در صورت توقیف کشتیهای ایرانی با پاسخ در خور مواجه خواهد شد. واضح است که واشنگتن اتهامات تجاری در مورد آزار و اذیت کشتی ها و تلاش برای توقیف نفتکش ها را دارد، اما موضوع برای آمریکا که پیش از این با اعلام تمایل خود برای خروج از خاورمیانه و حرکت به سمت آسیا برای مقابله با ظهور چین و تجدید نظر در تصمیم خود به دلایل مرتبط، تدوین سیاست جهانی خود را اعلام کرده بود، در اینجا متوقف نمی شود.
از یک طرف چین با نزدیک شدن به خلیج فارس، واشنگتن را نگران کرده و با توجه به اینکه رابطه با چین نه تنها بر توسعه اقتصادی این منطقه تأثیر میگذارد، بلکه میتواند به توسعه نظامی چین در آینده منجر شود. همچنین توافق عربستان و ایران در چین و تأثیر آن بر سیستم سیاسی جهانی بسیار مهم خواهد بود؛ چرا که چین به عنوان قدرت اقتصادی رو به رشد در مقابل آمریکایی ها، از طریق مصالحه ایران و عربستان با همکاری روسیه راه را برای ورود به کشورهای حاشیه خلیج فارس باز می کند.از طرف دیگر وقایع داخلی در اسرائیل که عنوان اصلاحات قضایی را به خود اختصاص داده، ضربه ای به منافع و ارزش های مشترک بین ایالات متحده و «اسرائیل» وارد کرده و نگرانی دولت دموکرات را برانگیخته است.
کشورهای عربی که با اسرائیل قراردادهایی موسوم به پیمان ابراهیم امضا کردند و شاهد خیزشها و روند فلسطین در برابر اشغالگری هستند، ثابت کردهاند که عادیسازی، وضعیت جنگ را پایان نمیدهد و می تواند منجر به یک گام به عقب برای کشورها شود و تلاش های واشنگتن را که عربستان سعودی را به عادی سازی روابط با «اسرائیل» سوق می دهد، هدر دهد.
آنچه در حال رخ دادن است، استدلال ایران را تقویت میکند که عادیسازی روابط عربستان سعودی با «اسرائیل» به نفع فلسطین یا صلح، ثبات و امنیت در منطقه نخواهد بود، بلکه به تحکیم موقعیت این نهاد در منطقه کمک خواهد کرد. این عوامل باعث شد واشنگتن به این نتیجه برسد که تصمیمش برای عقب نشینی بر روابطش با کشورهای حاشیه خلیج فارس تأثیر گذاشته است و با اعزام ناوگان و ناوهای جنگی به دنبال احیای روابط با عربستان سعودی، اثبات قدرت خود و اطمینان بخشیدن به بقیه کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
در سالهای اخیر، روابط واشنگتن و ایران پس از خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای ایران در سال ۲۰۱۸ و اعمال مجدد تحریمهای شدید علیه ایران، تیره تر شد؛ از طرفی مذاکرات غیرمستقیم تهران و دولت بایدن در خصوص پرونده هستهای به نتیجه نرسیده است و مذاکرات دو طرف برای تبادل زندانیان همچنان ادامه دارد.
واشنگتن با متهم کردن ایران به تهدید کشتیرانی تجاری در آب های خلیج فارس، ارسال نیروهای کمکی نظامی به خلیج فارس را آغاز کرده و وزارت دفاع ایالات متحده نیز شروع به تقویت موقعیت دفاعی خود در منطقه کرده است. در واقع ناوگانی که به سمت خاورمیانه حرکت کرده ممکن است نمایش قدرت علیه ایران، چین و مخالفان جمهوریخواه بایدن باشد.
به گزارش دانا؛ باید دید پشت پرده تصمیم ایالات متحده برای اعزام هزاران تفنگدار مسلح به آبهای خلیج فارس، با چه هدفی صورت گرفته است؛ اگر هدف آمریکا از این اقدام، فشار بر ایران به منظور امتیازدهی است، تجربه تاریخی نشان داده است که این سیاست در قبال ایران به شکست کامل منتهی خواهد شد و رزمایش اخیر ایران در خلیج فارس نیز به وضوح گواهی این مدعاست؛ اما اگر هدف آمریکا ناامن و مضطرب کردن منطقه باشد تا حضور نظامی خود را تقویت کند، تجربه تاریخی نشان داده که حضور نیروهای آمریکایی در منطقه همواره باعث افزایش تنش و بحرانهای جدیتر شده است. در این میان، استراتژی حفاظت از خلیج فارس میتواند به تأمین امنیت منطقه با توجه به تهدیداتی که در گذشته با آن روبرو بوده، کمک کند.