بعد از شهادت روح الله فهمیدم او چقدر بزرگ شده بود/اجازه نمی دهم با بی‌حجابی به روح برادرم مشت و لگد بزنند

به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ شهریور سال گذشته و در حالی که روزهای پایانی تابستان را پشت سر می گذاشتیم، یک سناریوی از پیش طراحی شده با مرگ مهسا امینی در کشور آغاز شد.

جریان ضد انقلاب با همراهی شبکه های بی بی سی، صدای آمریکا، من و تو و ایران اینترنشنال، موجی از اغتشاشات را در کشور دامن زدند. آشوب به خیابان ها کشیده شد و خبر تخریب اموال عمومی و ایجاد ناامنی برای مردم اخباری بود که از رسانه ها مخابره می شد.

رسانه های معاند از دمیدن در آتش اغتشاشات فروگذار نکردند و مدام با انتشار خبرهای کذب و بی اساس سعی در تحریک مردم و کشاندن آنها به خیابان ها داشتند.

این میان، عده ای فریب خورده که اساسا از پشت پرده ماجرا خبر نداشتند، در آتش اغتشاشات گرفتار شده و با معاندان و مغرضانی که هدفشان به چالش کشیدن امنیت، حیا و آرامش مردم بود همراه شدند.

نیروهای امنیتی، اما در پی انجام رسالت خود برای دفاع از امنیت مردم به خیابان ها آمدند تا آتش اغتشاشات را خاموش کنند به اذعان مقامات مسئول مقابله با اغتشاش گران از سوی نیروهای امنیتی با سلاح جنگی صورت نگرفت و تنها ابزاری که در اختیار آنها بود سلاح ساچمه ای و تفنگ های پینت بال بود با این حال ضرب و شتم ماموران امنیتی توسط اغتشاش گران در مواردی آنچنان غیر انسانی بود که موجب شهادت بسیاری از آنها شد.

سید روح الله عجمیان، یکی از شهدای اغتشاشات پاییز سال گذشته  بود که در جریان دفاع از امنیت در جریان درگیری با اغتشاش گران در کمالشهر کرج بر اثر شدت جراحات وارده بر سر و پیکرش به شهادت رسید.

راه دانا در آستانه سالگرد شهادت وی با پروانه عجمیان، خواهر این شهید به گفتگو نشست تا پس از یک سال فراق برادر حال و هوای خانواده شهید را جویا شود.

کسانی که سال گذشته کشور را گرفتار اغتشاشات کردند به دنبال چه بودند و چه می خواستند؟

روزی که روح الله به شهادت رسید، اطراف بهشت سکینه کمالشهر بسیار شلوغ بود. اغتشاشگران ایستگاه های اتوبوس را تخریب می کردند، درختان را به آتش کشیده بودند و کسی هم جرئت نداشت به آن سمت نزدیک شود. با این حال دلم می خواست بروم و از یکی از آنها سوال کنم که حرف شما چیست؟ چه می خواهید که اینگونه همه چیز را تخریب می کنید و در دل مردم ترس می اندازید؟ به دنبال چه چیزی هستید؟

هیچ کدام از آنها نه از گرانی حرفی می زدند نه شعاری به خاطر وضع اقتصادی می دادند. فقط دستشان یک روسری بود که می خواستند آن را زمین بیندازند.

اینکه هدفشان چه بود را هم هنوز بعد از گذشت یک سال نفهمیدیم و در آخر اساسا نفهمیدیم که چرا برای برداشتن حجاب به جان مردم افتادند؟

بعضی برای سرگرمی آمده بودند بعضی هم که سنشان کم بود نمی دانستند در چه آتشی خودشان را گرفتار کردند و در دام چه کسانی افتادند.

اما آنچه معلوم است جوانان ما خودشان هم نمی دانستند چه می خواستند و فقط برای هدف آنهایی که آن طرف مرزها می خواهند کشور ما را به دست بیاورند به جان مردم افتاده بودند.

کسانی که آن طرف مرزهای در کشور آشوب درست می کنند می خواهند با استفاده از جوانان ما به بهانه برداشتن حجاب به اهداف دیگرشان برسند. آنوقت بچه های مردم را تحریک می کنند و به میان آتش می فرستند تا خودشان به خواسته هایشان برسند.

یعنی تنها هدفشان حجاب بود؟

متاسفانه در اغتشاشات سال گذشته مردم نفهمیدند که دشمن می خواهد چه بلایی سرشان بیاورد، هنوز هم بعد از گذشت یک سال برخی متوجه نشدند و فکر می کنند همین که روسری از سرشان برداشتند به خواسته شان رسیدند.

مردم تحت تاثیر شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی هستند و هرچه رسانه های خارجی می گویند همان را می شنوند کسانی که در سال گذشته در کشور اغتشاش به پا کردند بازیچه کسان دیگری بودند که خارج از مرزهای کشور نشستند و برای ما نسخه می پیچند. روسری برداشتن برای اینها بهانه است تا به اهداف دیگرشان برسند.

وقتی در خیابان خانمی را می بینید که حجاب متعارف با عرف جامعه اسلامی ندارد چه احساسی پیدا می کنید؟

اگر می توانستم بعد از شهادت روح الله هیچ وقت از خانه بیرون نمی رفتم و خانه نشین می شدم. واقعا وقتی دختر خانم یا یک زن بد حجاب و بی حجاب می بینم دلگیر می شوم. دیدن این صحنه بعد از شهادت برادرم برایم خیلی درد آور است.

برادر من برای امنیت مردم، حیا و حجاب زنان کشورمان به شهادت رسید.

بعد از شهادت روح الله چطور به آرامش رسیدید چه چیزی شما و خانوادتان را آرام کرد؟

ما هنوز هم به آرامش نرسیدیم. شهادت روح الله فشار روحی عظیمی به خانواده من وارد کرد؛ اگر بگویم هنوز آرامش به اعضای خانواده من برنگشته گزافه نگفتم. اینکه با این شرایط می بینیم در خیابان ها بعضی زنان بدون حجاب رفت و آمد می کنند حالمان بدتر هم می شود. انتظار ما از دولت این بود که بیش تر از این با بی حجابی مقابله می کرد.

یک سال گذشته برای پدر و مادر شهید چگونه گذشت؟

نبود روح الله بسیار سخت است اما مردم خوب و قدردان در این یک سال کنار پدر و مادرم بودند شاید محبت آنها به پدر و مادر روح الله در این یک سال گذشته بیشتر از ما بوده است کاری را که ما نتوانستیم برای پدر و مادرم بکنیم مردم خوب کشورمان برای آنها کردند و در این یک سال پدر و مادرم را تنها نگذاشتند.

به عنوان خواهر بزرگتر سید روح الله چه آرزوی برای آینده برادر کوچکتان داشتید؟

روح الله برادر کوچک من بود. همه خواهرها برای برادرشان آرزوها دارند. هر زمان مادر می گفت برای روح الله خواستگاری برویم و برایش زن بگیریم از مادرم دلخور می شدم و می گفتم روح الله هنوز کوچک است . همیشه فکر می کردم روح الله کوچک است و باید نسبت به او حساس باشم اما بعد از اینکه شهید شد فهمیدم او چقدر بزرگ شده بود.

اگر زمان به عقب برگردد به روح الله چه می گویید؟

روح الله دوست داشت به سوریه برود اما چون فرزند کوچک خانواده بود و همه احساس می کردیم باید مراقب او باشیم به او اجازه ندادیم به سوریه برود. اگر زمان به عقب برگردد حتما با او برای رفتن به سوریه همراهی می کردم. روح الله شهید امنیت بود و برای امنیت کشورش به شهادت رسید تقدیر او شهادت بود به سوریه هم می رفت شهید می شد به سوریه می رفت به دست داعشی ها شهید می شد ولی اینجا به دست هم وطن هایش که اجیر شده غربی ها بودند به شهادت رسید.

کلام آخر.

خون شهدا حرمت دارد و باید حرمت آن نگه داشته شود نباید کسی خدشه ای به عظمت خون شهدا وارد کند شهدا زنده هستند. همه شهدا به حجاب توصیه کردند به قول شهید مطهری اگر بی حجابی تمدن باشد پس حیوانات متمدن تر از انسان ها هستند پس نباید به بهانه تمدن حجاب را که یک پوشش برای امنیت زنان است نادیده گرفت و آن را لگد مال کرد.

وقتی بر سر مزار روح الله می روم و می بینم زنی با حجاب نامتعارف از آن اطراف عبور می کند با خودم می گویم روح الله جان نترس دیگر اجازه نمی دهم کسی با مشت و لگد به روح تو حمله کند.

کسانی که حرمت خون شهدا را نگه نمی دارند راهشان از بقیه ملت ایران جداست.

 

خواهر شهید عجمیان گفت: همه شهدا به حجاب توصیه کردند؛ پس نباید به بهانه تمدن، حجاب را که یک پوشش برای امنیت زنان است نادیده گرفت و آن را لگد مال کرد.