به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ با مرور سرمقاله و یادداشتهای روز روزنامههای کثیرالانتشار کشور، مطالبی از جمله سعودیها به کجا میروند، وحدت؛ اول در خانه بعد در جهان، الزامات تولید برق از نیروگاههای هسته ای به چشم میخورد.
کیهان: در یادداشت روز خود با عنوان «سعودی ها به کجا می روند؟» نوشت: با کنار هم قرار دادن پاره ای خبرها، درمی یابیم که مثلث آمریکا، رژیم اسرائیل و دولت سعودی دست اندرکار فعال سازی دوباره ماشین عادی سازی عربی - اسرائیلی اســت و به نظر می آید مقدمات آن تا حد زیادی طی شده است. حرف های ضد و نقیض مقامات سعودی هم ضمن آنکه نگرانی آنان را از واکنش مسلمانان نشان می دهد، این احتمال را قوت می بخشد که برای ورود به این چرخه متقاعد شده اند. این در حالی است که هیچ کدام از آنچه که از سوی عربستان به عنوان شرط یا پیش شرط عادی سازی با رژیم جنایتکار مطرح شده بود، تحقق از سوی سعودی سه شرط مطرح شده بود؛ پیدا نکرده است. ظاهرا یکی روابط راهبردی نظامی میان عربستان و آمریکا، دیگری موافقت و همراهی آمریکا و رژیم صهیونیستی با هسته ای شدن عربستان و ســوم پذیرش طرح دو دولتی از سوی رژیم اسرائیل درخصوص این موضوع نکته هایی وجود دارد: عادی ســازی با رژیم جنایتکار و غاصب اســرائیل از سوی کشورهای عربی یا غیربومی مسلمان قطعا خیانتی بزرگ به جهان اسلام اســت؛ چرا که موقعیت آنان را در برابر دشمنان شان به خطر می اندازد. از این رو باید گفت عادی ســازی با دشمن اسلام یک امر قابل تجزیه نیست به گونه ای که هر جزء جهان اسلام بگوید براساس نگرش هــا و مصالح خود در این خصوص تصمیم می گیرد. هرکس با دشمن ارتباط می گیرد و به خصوص با او عادی سازی می کند به همه مسلمانان ضربه زده است و از این روی باید در انتظار واکنش شدید مسلمانان در هر نقطه ای باشــد. دولت سعودی اگر با رژیم غاصب عادی ســازی کرد، روابط عادی خود با مسلمانان را به خطر انداخته است و نباید گمان کند دست زدن به چنین اقدامی کم هزینه خواهد بود. به دلیل جایگاه خاص دو شهر ویژه مکه و مدینه و وجود کعبه، عربستان وضع متفاوتی از کشورهایی مثل بحرین، امارات و مراکش دارد و عقوبتی که در انتظار آن است با بقیه متفاوت می باشد.
جوان: غلامرضا صادقیان در سرمقاله ای با عنوان «بازی به هم خورد!» چنین نوشت: انتقام حاج قاسم بايد همين گونه باشد كه الان هست، يعنی با زنده بودن حاج قاسم. حاج قاسم بايد از يك فرمانده و يك شهيد و يك قهرمان ملی به يك مكتب كه زنده است و با مكاتب مانند همين جاهلی همچنان می جنگد، ارتقا يابد، چيزی تقريبا وضع امروزش. البته بسيار جا دارد كه متعالی تر شود. تيم فوتبال سعودی به خاطر سرديس حاج قاسم كه چندسالی است در ورزشگاه نقش جهان به عنوان يك قهرمان ملی و مجاز از نظر قوانين فيفا نصب است، وارد زمين نشد و بازی با سپاهان لغو شد. همزمان وزيرخارجه ايران يادآور می شود كه امريكايی ها بعد از شهادت حاج قاسم از ايران خواسته اند شيوه انتقام او را آنها تعيين كنند! اين دو خبر و واقعه نشان می دهد كه چرا جاهليت مدرن امريكايی و جاهليت هيبريدی سعودی كه تركيبی از جاهليت عربی قبل از اسلام و جاهليت مدرن غربی است، می خواهند با ما توافق كنند. وقتی نمی توانند با جنگ های نيابتی و جنگ اقتصادی ريشه ايران را بخشكانند، می خواهند با راهبرد توافق، به آن برسند. توافق كنند تا به گمان خود بتوانند نمادها و نماهنگ ها و روش ها و روييدن های ما را از نزديك كنترل كنند و تغيير دهند. امريكا دوست دارد در ايران خيمه بزند، نه برای ارتقای ايران به سطح علمی و فناوری دانشگاه های امريكا بلكه برای تنزل دادن ايران به آن فرهنگ جاهلی و نگه داشتن سرزمين ما در حد تأمين كننده زمينه های ارتقای بيشتر امريكا. چيزی مثل ميكروب ضعيف شده در واكسن كه برای سلامت جامعه امريكا به آن تزريق شود! خيالش از بابت توافق همين بوده است كه سعودی نيز ظاهرا وقتی نتوانست با بزرگ ترين و متعصب ترين و قوی ترين ارتش نامنظم تاريخ جهان يعنی داعش از عهده حاج قاسم و يارانش برآيد، حالا از طريق دوستی تقاضای حذف نماد حاج قاسم را می كند به اين اميد كه ايران بپذيرد و چيزی را كه با جنگ به دست نياوردند با دوستی به دست آورند.
قدس: حمزه واقعی در یادداشتی با عنوان«وحدت؛ اول در خانه بعد در جهان» این گونه نوشت: اختلاف امتی رحمه که به رسول اعظم الهی منتسب می شود هرگز به معنای پاره پاره شدن نیست تا آن را در برابر وحدت و یکپارچگی قـرار دهند و کبریت آتش گمراهی را بکشند. این اختلاف به معنای گفت وشنفت اندیشگی است؛ چنان که در آیه ۱۹۰ سوره شریفه آل عمران نیز می خوانیم: و در آفرینش آسمان ها و زمین، آمد و رفت مسلما شب و روز، نشانه های روشنی برای اهالی حکمت و اندیشه وران است. خردمندان از این اختلاف هم رفت و آمد وگفت وگوی فرزانه وار و ارتباط ومرابطه دانشوری را می فهمند که موجب توسعه وعمق دانایی و شناخت می شود. شناختی که چون به معرفت رفتاری تبدیل شود، بر ارتقای روزآمد وحدت تأکید خواهد داشت. چه این خواست خداست با تضمینی چنین که در کلام رسول اعظم الهی(ص)؛گره ها نیز به می خوانیم:» یدالله دست قدرت الهی گشوده می گردد. چنان که در دوران حیات خود بارها تجربه کرده ایم که با وحدت می شود بر مشکلات فائق آمد. سنگ های ناجنبنده با اتفاق دست ها و توان ها ونگرش های ژرف نگر، از سر راه برداشته می شوند. اتحاد تارها و پودهاست که در عین تکثر، هارمونی ایجاد می کند و قالی می شود.
عصر ایرانیان: سید علی علوی در یادداشتی با عنوان «عادی سازی چرا قمار بر اسب بازنده؟» نوشت: روز گذشته رهـبـر انــقــلاب در دیـــدار مـسـئـولان نظام، ســفــرای کــشــور هــای اســلامــی و مـهـمـانـان کنفرانس وحـــدت بـــار دیــگــر قــمــار عـــادی ســـازی روابــــط بــا رژیــم صهیونیستی را سـراسـر ضــرر دانستند و بـا اشـــاره به اقـــدام برخی از حاکمان و دولــت هــای اسـلامـی عـادی ســـازی را شــرط بـنـدی بـر اســب بــازنــده عـنـوان کـردنـد. اما ریشه های این نظر قطعی رهبر انقلاب بر چه اصولی استوار است؟ اجماع مسلمانان بر غاصب بودن رژیم صهیونیستی آن چه بر اساس نظرسنجی های معتبر می توان به طور قطع درباره آن سخن گفت این است که در بین جامعه مسلمانان برخلاف اراده سیاسی برخی حاکمان جهان اسلام، رژیم صهیونیستی توسط اکثریت مسلمانان به رسمیت شناخته نمی شود. در واقع گرچه حوادثی همچون بهار عربی و ظهور و بروز داعش و طرح های عبری- عربی همچون پیمان ابراهیم و عملیات های پیچیده رسانه ای، مسئله فلسطین را به ظاهر از اولویت نخستین جهان اسلام خارج کرده اما همچنان در بین آحاد جامعه 2 میلیاردی مسلمانان و در بین جامعه ۴00 میلیونی کشورهای عربی، رژیم صهیونیستی اشغالگر فلسطین و غاصب بیت المقدس قبله نخست مسلمانان به عنوان پاره جدانشدنی از جهان اسلام است و براین اساس در عصری که حاکمیت ها دیر یا زود مجبورند به خواست مردم خود تن دهند، این دریافت و وجدان درونی جامعه اسلامی است که اراده خود را به رغم همه بازی های سیاسی و آرمان فروشی و ترفندهای رسانه ای بر طرح های حاکمان و دولت های سازشگر تحمیل خواهد کرد.
تجارت: مهرداد عباد در سرمقاله ای با عنوان «الزامات تولید برق از نیروگاه های هسته ای» چنین نوشت: در ایران انرژی هسته ای بوسطه این تفکر شکل گرفت که از نیروی هسته ای تولید برق داشته باشیم اما عملا بعد از این همه سال مقدار کمی از این طریق تولید برق داریم. ولی در کنار آن باعث شده با دنیا به مشکل بربخوریم و دچار تحریم شویم، البته در حوزه پزشکی تاحدی استفاده کردیم علم کوانتوم شاخه های زیادی دارد که بسیاری به هم مرتبط است ما در این علم پیشرفت زیادی داشته ایم اما در زمینه استحصال برق از نیروگاه هسته ای علاوه بر اینکه در ایران نتوانستیم میزان زیادی تولید برق داشته باشیم بحث ضایعات و خطرات این نیروگاه ها هم وجود دارد، خیلی از کشورها به خاطر ضایعات سمی و مشکلاتی که این نیروگاه ها دارند آنها را کنار می گذارند مثال آلمان چند ماه قبل آخرین نیروگاه هسته ای خود را تعطیل کرد. موضوع این است که بحث علم روز کوانتوم دیگر بحث شکافت هسته ای نیست بحث بر سر هم جوشی هسته ای است، به نوعی تکنولوژی و فناوری جدید است که در سطح صنعتی وارد نشده ولی چند آزمایشگاه در کشورهای مختلف دنیا این کار را انجام داده اند. خروجی شیوه هم جوشی برای گرفتن انرژی از انرژی هسته ای گاز هلیوم است و رادیواکتیو ندارد، تکنولوژی قدیمی فرایند شکافت هسته ای هم خیلی تجهیزات جدیدتری در دنیا استفاده می کند اما ما بواسطه تحریم ها نتوانسته ایم، استفاده کنیم. در کل در سبد انرژی کشورهای توسعه یافته مقدار کمی انرژی هسته ای وجود دارد و در برنامه های بلندمدت در نظر دارند آن را حذف کنند چون خطرناک می شود و ممکن است برای یک نسل مشکل ایجاد کند. پیشنهادات در حوزه انرژی استفاده از انرژی هیدروژنی است، انرژی فوق پاکی که خروجی آن آب است و در دنیا از آن استفاده و سبد انرژی را پر می کنند. در حال حاضر زیر یک درصد از برق هسته ای نیروگاه بوشهر استفاده می کنیم که بسیار کم و سهم پایینی است و اگر ما یک نیروگاه مشابه آن داشته باشیم با هزینه کمتر به همان میزان برق تولید می کند، علاوه بر آن به روش های تجدیدپذیر و انرژی خورشیدی با سرمایه کمتر و البته بدون آلایندگی و تخریب محیط زیست شاید بتوانیم انرژی بیشتری دریافت کنیم.