به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ، اگر بخواهیم فقط یک روز را بدون باز کردن چشمهایمان شروع کنیم قطعاً انجام سادهترین کارها برایمان سخت و شاید هم امکانناپذیر میشود؛ اگرچه تصورش سخت است اما میشود آن روز را تصور کرد همان روزی که روز عصای سفید نام گرفته است، هر چند دیدن برای ما امری عادی است اما افراد زیادی موانع را با ندیدن پشت سر گذاشته اند و توانسته اند همانند شهروند عادی در جامعه تحصیل کرده، شاغل شوند و زندگی کنند، 23 مهر در کشورمان همزمان با 15 اکتبر است روز جهانی عصای سفید نام دارد و به تعبیری روز جهانی نابینایان است.
به اذعان کارشناسان و آمارهای رسمی، تقریبا 253 میلیون نفر در دنیا دچاراختلال نابینایی هستند و 36 میلیون نفر از این افراد، نابینای مطلق هستند که از این تعداد 189 هزار نفر در کشور ما وجود دارند که تحت پوشش بهزیستی قرار دارند.
مقصود از این روایت نه برانگیختن حس ترحم نسبت به یک نابیناست و نه ایجاد خراش بر احساسات، مقصود این است که اگر کاسبیم راه کمتوان یا نابینایی را در پیادهرو سد نکنیم؛ اگر مسئولیم در نهاد زیر نظرمان به مناسبسازی دقت کنیم؛ اگر سوار بر خودرویی هستیم مواظب عصاهای سفید باشیم و هر جای دیگری که هستیم بدانیم هر کسی با هر شرایطی برای حضور در این جامعه حق دارد و رفتار ما نباید باعث طرد کسی شود.
با توجه به این مهم و به مناسبت روز جهانی عصای سفید با یک کمبینا گفت و گو کردیم؛ سمانه حاصلی دانشجوی مددکاری دانشگاه خوارزمی است و از زندگی با عصای سفید میگوید.
وی میگوید چشمها از جمله مهمترین راههای برقراری ارتباط است و این چشمها هستند که دنیای اطراف را به ما میشناسانند. وقتی کودکی نابینا و یا کم بینا به دنیا میآید؛ مشکلات زیادی گریبان او را میگیرد حال اگر بخواهیم زندگی این افراد را در محیط خوابگاه و شهر آن هم دور از خانواده بررسی کنیم بیشتر متوجه این داستان خواهیم شد.
حاصلی در ادامه به مشکلات نابینایان و کم بینایان اشاره میکند و میگوید مشکل اصلی برای افراد نابینا و یاکم بینا این است که برای راه رفتن حتماً باید از دیگران کمک بگیرند چون تا جایی را نبینند نمیتوانند در آن قدم بردارند و این موضوع همیشه باعث ترس و اضطراب در خود آنها و اطرافیانشان میشود.
این دانشجو به حقوق افراد دارای معلولیت اشاره دارد و ادامه میدهد از مشکلات بزرگ من به عنوان شخصی کمبینا، عدم اعتماد به مکانی است که در آن قدم میزنم و این مسئله باعث میشود به عنوان شخصی که در جامعه از حقوق اجتماعی برخوردار است اذیت بشوم و همچنین در مواقعی که به محیطهای جدید و ناشناخته پا میگذارم ترس اینکه به دلیل ندانستن موانع آن مکان جلوی بقیه زمین بخورم را همیشه با خود به همراه دارم.
حاصلی در خصوص دوستی و ارتباط با افراد میگوید وقتی که قصد دارم با شخصی ارتباط برقرار کنم برای من این سوال وجود دارد که آن فرد چگونه مرا میبیند؛ آیا توجهی به من دارد؟ اگر حس رضایتمندی از برقراری ارتباط با افراد مختلف اتفاق نیفتد و فرد نابینا احساس رضایتمندی نداشته باشد؛ پایین آمدن اعتماد به نفس و یا منزوی شدن آنها را به دنبال دارم، حتی با وجود اینکه ما نابیناهای فراوانی را داریم که بسیار موفق هستند و کارهای مهمی انجام میدهند، اما به هرحال مشکلات فرهنگی باعث شده که اشخاص نابینا تاحد زیادی از جامعه فراری باشند که البته این موضوع درباره تمام معلولین صدق میکند که از جامعه طرد میشوند.
وی می افزاید: وقتی نابینا هستی نگاه افراد عادی جامعه به تو نگاهی توام با داشتن نقص است و هنوز خیلی از مردم عصای سفید را نمی شناسند و همین باعث می شود برای تردد در سطح شهر با مشکلات زیادی روبه رو باشیم.
او می گوید: وقتی مردم من را در خیابان می بینند فکر می کنند کار خارق العاده ای می کنم در حالی که من هم یک دخترم و می توانم مثل همه دختران همسن و سالم در خیابان های شهر آزادانه رفت و آمد کنم.
سمانه از روزهایی می گوید که مجبور شده به دلیل نابینایی انتخاب دیگری داشته باشد و می گوید عاشق ادامه تحصیل در رشته هنر یا ریاضی بودم، اما متاسفانه چون منابع بریل زیادی در اختیار نابینایان نیست، مجبور شدم در رشته ای که منابع درسی آن موجود است ادامه تحصیل بدهم، برای همین است که بیشتر نابینایان در رشته های علوم انسانی به تحصیل می پردازند؛ در حالی که می توان با استفاده از تکنولوژی های روز یا صوتی کردن کتاب ها امکان ادامه تحصیل در همه رشته ها را برای نابینایان نیز فراهم کرد، هر چند امکانات آموزشی نابینایان نسبت به قبل خیلی بهتر شده است. او معتقد است نابینایان این نسل امکانات بیشتری در اختیار دارند برای همین جسورتر شده اند و اعتمادبه نفس بالاتری هم دارند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ در حال حاضر بیش از 40 درصد دانشجویان دارای معلولیت کشور را دانشجویان نابینا به خود اختصاص داده اند اما همان طور که ذکر شد آمار اشتغال در بین این افراد از رقم بسیار پایینی برخوردار است، بیشتر نابینایان تحصیلکرده، یا شاغل نیستند یا اگر شاغل هستند شغلشان هیچ تناسبی با تحصیلات و توانمندی آنها ندارد و بعضا در شغل هایی پایین تر از تحصیلاتشان به کار مشغولند؛ چراکه متاسفانه این باور عمومی وجود دارد که نابینایان نمی توانند کارهای سخت و پیچیده انجام دهند یا اینکه به کارگیری آنها مستلزم هزینه اضافه برای کارفرما یا دستگاهی است که آنها را به کار می گیرد. قانون حمایت از حقوق معلولان مهم ترین قدم در راه اشتغال نابینایان بود و بعد از تصویب این قانون و الزام دستگاه ها به اختصاص سه درصد سهمیه استخدام به معلولان، تا حدودی مشکلات نابینایان در زمینه اشتغال مرتفع شد و نابینایان زیادی بر اساس همین قانون سه درصد استخدام در سازمان ها و ارگان های مختلف به کار مشغول شدند هر چند که همواره اجرای این قانون هم از سوی نهادهای متولی با سختی های زیادی همراه بوده است.