ترورها و شکنجه‌های اسرائیلی از زبان موساد

به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ وحید خضاب، پژوهشگر و مترجم حوزه ادبیات مقاومت کتاب های زیادی را با موضوع فلسطین، اسرائیل و حوزه مقاومت ترجمه کرده که به بهانه دو کتاب اخیر او که با موضوع ضد اسرائیل ترجمه شده، این گفت و گو شکل گرفته است؛ البته کتاب «تو زودتر بکش» یک مجموعه ۴ جلدی است که گویا سه جلد اول آن منتشر شده است و کتاب دیگر «اسرائیلی که من دیدم؛ نه صلح نه حرف اضافه» در ژانر سفرنامه و خاطره نویسی است.

این کتاب ها تقریبا با موضوع مشترک اما دارای فضای ادبی متفاوتی هستند. کمی درخصوص این تفاوت فضا سخن بگویید و به نظرتان کدام قالب تاثیرگذاری بیشتری بر مخاطب این حوزه دارد؟

این دو کتاب ادبیات و فضای کاملا متفاوتی دارند؛ «تو زودتر بکش» تاریخی پژوهشی و مبتنی بر مصاحبه و انتشار اسناد منتشر نشده نگارش شده و کتاب «اسرائیلی که من دیدم؛ نه صلح نه حرف اضافه» در ژانر سفرنامه است. تحقیقات و پژوهش های کتابخانه ای «تو زودتر بکش» زیاد نیست، اما بیش از هزار مصاحبه اختصاصی برای این کتاب انجام شده و حجم انبوهی از اسناد محرمانه و آن چیزی که بر اساس کتاب به آن استناد شده، برخی از افرادی که در این کتاب با آنها گفت و گو شده، این اسناد را به صورت غیر قانونی در اختیار نویسنده قرار داده اند و این کتاب هم در سرزمین های اشغالی منتشر نشده است، چون بدون شک انتشار این اسناد در اسرائیل جرم محسوب می شود و به همین خاطر این کتاب برای اولین بار در آمریکا منتشر شده است. اما کتاب دوم که سفرنامه است، صرفا مشاهدات راوی کتاب را به نگارش درآورده است.

وی ادامه داد: اینکه حالا کدام یک از این آثار می توانند مخاطبان بیشتری داشته باشند، نمی توان به قطع و یقین پاسخ داد و همه چیز به سلیقه مخاطب برمی گردد؛ البته که در مجموع، کتاب نباید اصطلاحا خشک باشد، بلکه باید روایت و سناریو داشته باشد و البته هر دو کتابی که ذکر شد این ویژگی مهم روایت گری را دارند؛ حتی کتاب «تو زودتر بکش» تطور سازمان های امنیتی و اطلاعاتی را به خصوص با تمرکز بر «ترور» و یا به تعبیری که خودشان به کار می برند، «قتل هدفمند» روایت کرده و حالا همه این ها به پروراندن نویسنده بستگی دارد که چقدر بتواند مخاطب را جذب نگارش کتاب کند. البته به شخصه معتقدم آن سبک تحقیقی که بتواند روایت گری هم داشته باشد، به لحاظ استنادی مهم تر از سبک سفرنامه است.

 از شما به عنوان فردی که وقت زیادی برای ترجمه و یا تحقیق درباره حوزه فلسطین و اسرائیل صرف کرده، نام می برند. چرا این حوزه برای شما مهم است؟ مثلا می توانستید به سراغ ترجمه رمان های پرفروش خارجی بروید.

در وهله اول مقداری جنبه شخصی دارد و قطعا برخی افراد نسبت به حوزه های دیگر مطالعاتی علاقه مندی دارند اما به جز مساله علاقه و سلیقه شخصی، این موضوع قطعا در بین دسته بندی های سیاسی، به دلیل ابعاد تاثیرگذاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یعنی روی چندین حوزه مختلف از جمله سیاست، جامعه، اقتصاد، ژئوپلوتیک منطقه و ابعاد دیگر اثرگذار است؛ حتی این موضوع بر روی رقابتهای علمی منطقه اثرگذار است و چون یک موضوع زنده است و کماکان ما با آن درگیر هستیم، همه این ها باعث می شود که سوالات زیادی درباره این موضوع پرسیده شود و یکی از وظایف ما این است که روایت های صادقی از این موضوعات زنده داشته باشیم و ترجمه این آثار قطعه کوچکی از همین پازل روایت صادقانه از موضوع فلسطین است و باید سایر کتاب های با این موضوع در کنار هم قرار بگیرند که مجموع همه آنها تصویر درست از فلسطین را ارائه دهد.

به سراغ ترجمه رمان های خارجی نرفتم چون عملا کمتر تخصصی و تسلطی درباره ادبیات جهان دارم و درنتیجه همین ورود ناشیانه باعث می شود که خروجی درجه پایینی به مخاطب عرضه شود که قطعا خارج از دایره انصاف است.

از بین کتاب های زیادی برای ترجمه، این دو مجموعه چه ویژگی بارزی داشتند که شما را ترغیب کردند تا آنها را ترجمه کنید؟

بنده تاکنون ۵ کتاب با موضوع فلسطین ترجمه کرده ام و حدود ۱۰ کتابی در لیست خود قرار داده ام که در صورت پیدا کردن زمان مناسب، آنها را ترجمه کنم؛ اما دلیل چرایی انتخاب این دو کتاب به صورت خلاصه این است که اولا کتاب « تو زودتر بکش» روایتی کاملا اسرائیلی است و ما برای فهم بهتر موضوع، نیاز است که روایت خود آنها را هم داشته باشیم. بدون شک خواننده کتاب این آگاهی را دارد که اسرائیل در «تو زودتر بکش» در حال تعریف کردن از خود است، اما درست در لابلای این تعاریف، اطلاعات دقیقی از نحوه ترورها و شکنجه هایی که کرده را می دهد و همین برای ما در انتخاب ترجمه این کتاب مهم و برجسته است.

نکته دوم بحث اتهام تروریسم دولتی است که اسرائیل در این سال ها قصد داشته تا ایران را به آن متهم کند، در این کتاب با دلایل متقن و محکمه پسند از زبان طراحان، عاملان و اجراکنندگان این ترورها که همه شان در سلسله مراتب حکومتی رژیم صهیونیستی قرار دارند و درنتیجه همه آن ترورها دولتی محسوب می شوند، روایت می شود و ما منبع خوبی که به این شفافیت، این اطلاعات را ارائه کرده باشد، نداریم و این خودش یکی از مهمترین دلایلی بود که من به سراغ ترجمه این کتاب رفتم.

اما درباره کتاب «اسرائیلی که من دیدم؛ نه صلح نه حرف اضافه»؛ مهمترین المان این کتاب این است که نویسنده آن یک خبرنگار مصری است و عملا شیفتگی خاصی به محور مقاوت ندارد و نکته بعدی اینکه این خبرنگار خودش طرفدار صلح با اسرائیل است و اتفاقا اصلا به دنبال این نبوده که اسرائیل باید نابود شود و حالا چنین فردی در سال 1996 به فلسطین رفته است و این یعنی سه سال بعد از توافق اسلو و تشکیل حکومت خودگردان در فلسطین است و حالا ما یک روایت دسته اول از فردی که سه سال بعد از توافق آنجا بوده داریم و اگر این سوال پیش بیاید که چرا مردم فلسطین هنوز در حال مقاومت هستند، باید گفت که مردم فلسطین همه راه های پیش رو را امتحان کرده اند و یکی از مهمترین آنها همین توافق صلح اسلو بوده است؛ توافقی که بیشتر خاک خود را تقدیم اسرائیلی ها کرده اند و راضی به 20 درصد آن شده اند و آن هم به شرطی که فقط عده خاصی از آنها در فلسطین باشند و حالا در این کتاب می بینیم که اسرائیلی ها به همان قرارداد هم پایبند نیستند.

در این کتاب گفت و گو با یکی از مذاکره کنندگان ارشد فلسطینی حاضر در اسلو هست و اصل این روایت برای ما مهم است که اسرائیلی ها چه رفتاری بعد از قرارداد اسلو داشته اند و همه این ها از زبان این نویسنده باعث شده که مخاطب با روایتی صادق روبرو باشد.

وحید خضاب مترجم کتاب «تو زودتر بکش» از اسناد محرمانه ای سخن می گوید که از زبان نیروهای امنیتی و بدنه حکومتی اسرائیل درباره شکنجه ها و ترورهای این کشور روایت شده است.