به گزارش خبرنگار سیاسی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علی ربیعی، یک چهره اطلاعاتی و چند نبشی به تازگی در روزنامه اعتماد به طرح مواضعی قابل تامل پرداخته است که می تواند مقدمه پالس های آشوب آفرین در کشور باشد.
او گفته است: هیچگاه باور نمیکردم که رصد سبک زندگی مردم، چارچوبی قانونی بیابد! نباید هر روز برای مردم، لباسی تنگتر از قبل دوخت و قاعدهگذاریهای ستیزهجویانه وضع کرد. در عصری که ثروتاندوزی نوین در جهان بر پایه تکنولوژیهای اطلاعاتی بنا شده، شایسته نیست که ایرانیان بخشی از درآمد ملی و وقت خود را به دنبال دستیابی به فیلترشکنهای آمریکایی تلف کنند. نباید از مردم شادیزدایی کرد!
طرح چنین مسائلی که موجب تحریک افکار عمومی و هم ریختن فضاهای اجتماعی می شود، از سوی چهره ای اطلاعاتی که تخصصش ایجاد ناآرامی، تنش و جنگ روانی است حاکی از آن است که چهره های نزدیک به حسن روحانی در دولت قبل، دست به کار شده هر روز به بهانه ای بدنه اجتماعی را برای ایجاد آشوب قلقلک بدهند.
ربیعی که با نام امنیتی «عباد» شناخته می شود، در آشوب های کوی دانشگاه در سال 78 و 10 سال پس از آن یعنی در فتنه 88 یکی از بازیگردانان اصلی صحنه آشوب در کشور بود.
ربیعی در جریان فتنه سال 88 یکی از فعالترین نیروهای میدانی بود که توانست دامنه آشوب های خیابانی را گسترش دهد.
او تنها چهره ای بود که قبل از پایان روند رای گیری، موسوی را در جمع خبرنگاران همراهی کرد تا یک آشوب همه جانبه و براندازانه در کشور را با توهم پیروزی در انتخابات به راه بیندازد.
وی مدتی در دولت حسن روحانی بر صندلی وزارت کار تکیه زد و عضو کابینه روحانی شد، عضوی که توانایی بالایی در ایجاد آشوب و ناآرامی در محیط های کارگری داشت.
ربیعی، با توزیع تعمدی و فاقد تدبیر سبد کالا در ایام دهه فجر انقلاب اسلامی، منجر به درگیری های شدید در برخی مناطق کشور و حتی کشته شدن عده ای نیز شد. اقدامی که موجب شد دولت در حاشیه ای امن بدون اینکه مسئولیتی متوجه او باشد با مدیریت علی ربیعی پروژه ایجاد ناآرامی ها و اعتراضات مردمی را عملیاتی کند.
اعتصاب و اعتراض هم نوعی مشارکت اجتماعی است!
از آنجا که تخصص ربیعی، ایجاد تنش های اجتماعی و جنگ روانی است، در یک گفتگو عنوان کرده بود: در کشور ما وقتی از مشارکت حرف میزنیم، بلافاصله ذهن ما به مشارکت سیاسی معطوف میشود. در حقیقت مشارکت سیاسی را سمبل مشارکت میدانیم و از مشارکت سیاسی هم فقط رأی دادن را نوعی از مشارکت تلقی میکنیم. در صورتی که اعتراض و اعتصاب یک نوع مشارکت است. حتی به تعبیری رأی ندادن هم نوعی مشارکت است»!
او بر این باور است که می توان با تحریک افکار عمومی بخشی از جامعه به هر بهانه های مختلف از اعتراض و اردوکشی خیابانی تا اعتصاب و رای ندادن نوع مشارکت را رقم زد، مشارکتی که گاهی در مسیر حرکت خود می تواند دچار انحراف شده و به سمت براندازی نیز حرکت کند.
حالا، اما اظهارات تازه او درباره قانونی شدن رصد سبک زندگی مردم و شادی زدایی از مردم، به نظر می رسد بیش از هر چیز حاوی پالس های تازه برای ایجاد آشوب در کشور است آن هم زمانی که تلاش های جریانات خاص در کشور برای ایجاد آشوب به بهانه های مختلف به بن بست خودره و دستاوردی نداشته است.