به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ برپایی جشنوارهها و جوایز ادبی همواره مورد توجه جوامع مختلف بوده است؛ حفظ و ترویج فرهنگ و تاریخ کشور، تشویق نویسندگان به ترویج ارزش آفرینی در صنعت ادبی، بهبود کیفیت آثار، تولید آثار ادبی متنوع و استانداردسازی محتوایی میتواند ماحصل برگزاری رویدادهای ادبی باشد.
یکی از دستاوردهای غیرقابل انکار جوایز ادبی برای کشورهای برگزار کننده غنای هرچه بیشتر دیپلماسی فرهنگی آن کشور است. یکی از وجوه شناختی جمهوری اسلامی ایران نیز جوایز ادبی و فرهنگی مهمی است که همه ساله در کشور برگزار میشود. جایزه جلال آل احمد که سابقهای ۱۵ ساله دارد، یکی از این جوایز است و به باور خبرگان عرصه فرهنگ در عرصه دیپلماسی فرهنگی و جذب فارسی زبانان جهان و کشورهای فارسی زبان نقش مهمی میتواند ایفا کند. درباره این موضوع با سيد حسن اخلاق، پژوهشگر افغانستانی و استاد دين شناسی و ادبیات در دانشگاه جورج واشنگتن گفتوگویی انجام دادیم که مشروح آن در ادامه آمده است.
سيد حسن اخلاق با اشاره به اینکه برای موثر واقع شدن برگزاری جشنوارهها و مسابقات میتوان فاکتورهای مختلفی را در نظر گرفت، گفت: چند نکته در این خصوص مهم است؛ نخست اینکه آن جایزه و سیستم مرتبط با آن که به انتخاب، اعلام و ارزیابی میرسد به اصول اعلام شده خود پایبند باشد و آن اصول را متناسب با روح همان اصول درک کند. جایزه ادبی جلال آل احمد به ادبیات داستانی، مستندنگاری و نقد ادبی نگاه میکند و آن را با هدف ارتقای زبان و ادبیات ملی- دینی به کار میبرد؛ به همین دلیل هم به زبان و ادبیات فارسی که برای آن ملت است به وسیعترین و عمیقترین معنا نگاه کند و نه اینکه عوامل بیرون از مسئله ادب، ادبیات و زبان را در آن دخالت بدهد و اصول خود را خدشهدار کند؛ کما اینکه چنین هم عمل میکند.
وی افزود: شفافیت در نامزدکردن کاندیداها، ارزیابی آنها و گزینش نهایی اصلی مهم است و مخاطبان و ذهنیت عمومی را متقاعد سازد که شفافیت وجود دارد و مردم احساس میکنند کار، متناسب با انگیزههای ادبی، رشد، شکوفایی و انکشاف زبان است و نهایتا افراد میپذیرند که معیارها و استانداردهایی که کار با آن سنجیده شده است معیارهای اعلام شده، آکادمیک و موجه بوده و متناسب با محتوای کار است. اگر چنین مواردی در همه جوایز ادبی درنظر گرفته شود قطعا به ارتقای کمی و کیفی فعالیتهای ادبی خواهد انجامید.
این استاد دين شناسی در دانشگاه جورج واشنگتن نقش جشنوارهها را در معرفی یک اثر و نویسنده آن موثر خواند و گفت: در حوزه عمومی وقتی یک اثر به عنوان اثر برگزیده معرفی میشود مورد اقبال کتابخوانها، موسسات، سازمانها و نهادهای گوناگون قرار میگیرد؛ چون رسم دنیا همین است که وقتی مردم با اثری برگزیده روبهرو میشوند ارزیابی علمی و ارزیابی معیاری را تکرار نمیکنند. به هرحال وقتی اعتمادی به سیستم انتخاب وجود دارد، خود به خود آن اثر مورد توجه قرار میگیرد. پس قطعا در حوزه عمومی انتخاب یک اثر موجب معرفی و تجدید چاپ آن میشود. هرچند ممکن است در حوزه انتخابهای شخصی کمی متفاوت باشد که به هرحال همیشه تفاوتها در حوزه عمومی و حوزه فردی وجود دارد.
او درباره تاثیر جشنوارهها و جوایز ادبی در پرورش نویسندگان جوان عنوان کرد: جشنوارهها قطعا میتوانند برای نسل جوان تاثیر زیادی داشته باشند؛ مخصوصا جوانانی که از استعداد و تلاش لازم برخوردارند ولی بهگونهای در زندگی درگیر گرفتاریهایی هستند و به گروهها و طبقات بهرهمند تعلق ندارند. همیشه این جوانان به چنین فرصتهایی نگاه میکنند.
نویسنده کتاب «از مولانا تا نیچه» ادامه داد: از سوی دیگر اهدای جوایز برای نویسندگان جوان یک مشوق است؛ باتوجه به دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم علاقهها به سمت امور غیر ادبی بیشتر است؛ یعنی در واقع عصر تکنولوژی ذهنیت انسانها را به امور قابل لمس، دمدستی، تکنولوژیک و غفلت از ژرفاندیشی و تامل هدایت کرده است از این رو جوانان نیاز به مشوق دارند. این جوایز میتوانند هم از این جهت و هم از نظر بالا بردن کیفیت کار حائز اهمیت باشند؛ داشتن نمونههایی که مورد تمجید جامعه قرار میگیرد هم میتواند برای نسل جوان تشویق کننده باشد.
سیدحسن اخلاق با اشاره به اینکه در برخی دورههای این جایزه نویسندگان افغانستان نیز حضور داشتهاند، بیان کرد: این مایه امتنان و تشکر است؛ اگر ما به طور جدی خواهان حضور فارسیزبانان بیرون از ایران باشیم و حتی بالاتر از آن، صحبتی از لزوم حضور آنها بکنیم اینجا قطعا به مسئله شفافیت در نامزدی، ارزیابی و گزینش نهایی اثر برای جایزه و نیز شفافیت در اصول حاکم و همچنین یک نوع وسعت نگرش، میرسیم. این شوق و این جاذبه در بین فارسیزبانان افغانستان و حتی تاجیکستان برای شرکت در این جایزه وجود دارد.
این استاد دانشگاه جورج واشنگتن در بخش دیگری از سخنان خود مطرح کرد: من یک انسان ذاتگرا نیستم که بگویم ذات این جایزه ظرفیت تغییر را ندارد. آن چیزی که در عالم واقعیت وجود دارد «مدیریت» است؛ نسبتی که بین اصول حاکم در یک جایزه و جامعه مخاطب برقرار میشود و ضوابطی که متناسب با آن جایزه بخشیده میشود و... عوامل تاثیرگذاری است. جایزه ادبی جلال آل احمد از مهد ادبیات فارسی برمیخیزد، از کشوری که مهد ادبیات فارسی است و همچنین سرمایهگذاری و حمایت دولت همراه با آن است. ما در جوامعی زندگی میکنیم که بیشتر سرمایههای لازم دست دولت است و این جایزه از این جهت بختیار است. همه اینها نشان میدهد این ظرفیت وجود دارد که جایزه ادبی جلال آل احمد به جایگاهی همچون جایگاه جایزه ادبی نوبل برسد. این ظرفیت نمیتواند بالفعل شود مگر اینکه نگاه ادبی و انسانی برآن حاکم باشد.
نویسنده کتاب «از سنّت بلخ تا مدرنیّت پاریس» افزود: منظور از نگاه ادبی این است که باید از ظرفیتهای علمی ممکن در جهت ارزیابی و کاندیدا کردن و در جهت برخورد با اثر استفاده شود و نوع نگاه نیز دور از سیاستزدگی باشد. به هرحال انسان و هیچ جامعهای را نمیتوان جدا از سیاست درنظر گرفت و عدم اشتراک در امور سیاسی خود نمونهای اتخاذ موضع سیاسی است. اگر بتوان جوهری برای آدمی برشمرد، زبان است و اگر این زبان را گرفتار سیاستزدگی کرد، آنگاه چنین امیدی از جامعه رخت بر خواهد بست. ما در دنیایی زندگی میکنیم که بیش از هر زمان دیگری بحث دموکرات کردن و مردمی کردن دانش مطرح است؛ در روزگاری که نگاههای انتقادی به خوبی نشان داده است که چگونه گرایشهای استعماری و جنسیتی و نژادی پارادایم حاکم بر دانش امروز بشر را ساخته است و سهم فرهنگها، انسانها و گروههای دیگر در تولید، رشد و گسترش دانش و معرفت نادیده گرفته شده است. چنین چیزی برای ما درس آموز است.