به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ برای موفقیت در هر زمینهای نیازمند زیرساخت هستیم. این پیروزیها و شکستها تمام میشود و میگذرد؛ اما باید درس بگیریم که نمیگیریم. 4 دهه و 12 دوره است که نتوانستهایم به فینال جام ملتهای آسیا برسیم. در مراحل مختلف از جمله نیمه نهایی جام ملتها حذف شده اما به جای علت روی معلولها پیش رفتهایم.
در سطح باشگاهی، تیم ملی، جام جهانی و جام ملتها در هیچ زمینهای موفقیتی نداشتیم و فقط در این مسابقات شرکت میکنیم و برای دیگران دست میزنیم. تمجید کننده پیشرفت دیگران شدهایم و آنها را تشویق میکنیم؛ ولی خودمان برای پیشرفت اقدامی نمیکنیم.
مدیریت در ورزش و به ویژه فوتبال ما ضعیف است و با نیروها و مدیران غیرمتخصص اداره میشود. اگر هم نیروی متخصصی داریم از او بهره نمیگیریم. به آموزش نیروها و اهالی فوتبال خیلی توجه نمیکنیم. کمیته آموزش اولویت دهم فدراسیون فوتبال هم نیست. فدراسیون در تمام این سالها از امثال بنده به عنوان کسی که مدرس ارشد هستیم یکبار درخواست نکرده که به همراه تیم ملی یا باشگاه عازم مسابقات شویم و از عملکرد فنی آنها گزارش یا تحلیلی تهیه کنیم.
باید با تشکیل کمیته تخصصی دلایل این باخت را بررسی کنیم. بعد از استخراج این دلایل ریشهای باید تعیین کنیم که فردا چه کاری انجام دهیم. برزیل هم مقابل آلمان با نتیجه 7 بر یک شکست خورد؛ اما بررسی میکنند که چرا متحمل چنین شکستی شدهاند. ما باید بررسی کنیم چرا برابر ژاپن برنده شدیم. چرا یک روز خاص برای تیم ملی ایران رقم خورد؟ دلایل برد چه بود؟ حتی برای برد هم باید ریشهیابی کنیم و دنبال علت باشیم.
میانگین سنی تیم ملی ما در جام ملتهای آسیا 2023 بالا و این موضوع در عملکرد ملیپوشان تأثیرگذار بود. مقابل سوریه به سختی و در ضربات پنالتی برنده شدیم. برابر ژاپن بازی خوبی ارائه دادیم و بعد از این مسابقه همه هم و غم ما قهرمانی بود در حالی که درگیر حرکت سینوسی تیم ملی بودیم و زیرساختهای فوتبالهای ما مشکل دارد. مقابل تیمی شکست خوردیم که زیرساختهای فوتبالش در حال پیشرفت است. آنها میزبان جام جهانی بودند و در دوره قبلی جام ملتها قهرمان شدند.
بازیکنان ما به صورت استاندارد در فوتبال پیشرفت نکردند و به همین خاطر خیلی فرصت از دست میدهیم. باید روی مربیان نظارت و کنترل باشد. اینکه مربیان با دوره 20 روزه یا یک ماهه مدرک مربیگری دریافت کنند و به دنبال کارشان بروند، تفاوتی در اوضاع فوتبال ما ایجاد نمیکند. باید بررسی کنیم که یک مربی در 20 سال مربیگریاش چقدر پیشرفت کرده، چقدر فوتبال مدرن و سرفصلهای فوتبال مدرن را میشناسد، چقدر علم و اطلاعاتش را به روز کرده است. کمک مربی شدن در تیم ملی به همین آسانی نیست و این جایگاه قداست دارد. باید یکسری شاخصه و معیار تعیین شود و بر اساس آن دستیاران سرمربی یا همان مربیان تیم ملی را انتخاب کنیم. صِرف سابقه بازی ملی یا همکاری در چند باشگاه قبلی با سرمربی فعلی دلیلی برای انتخاب این نفرات به عنوان مربی تیم ملی نیست. متأسفانه کمیته آموزش فدراسیون فوتبال سالهاست که یک دوره بازآموزی مربیگری برگزار نکرده است.
نقدهای من فقط مربوط به تیم ملی نیست. مربیان ما در لیگ برتر بر چه اساسی انتخاب یا حتی بین تیمها جابه جا میشوند؟ ارتباط؟ اینها را باید حل کنیم. قبلاً یک مرتبه از فدراسیون فوتبال خواستم همانطور که افسران دوپینگ بالای سر تیمها میروند، مدرسان ارشد فدراسیون هم به تمرینات تیمها بروند و بررسی کنند که مربیان چه کاری انجام میدهند؛ از آنها ارزشیابی و ارزیابی داشته باشند. نه اینکه مثل حالا مشخص نباشد بر اساس چه شاخصهای سرمربیان صدر جدول تیمهای ته جدولی را قبول میکنند و برعکس. با این وضعیت توقع داریم قهرمان شویم؟
مسعود اقبالی – کارشناس فوتبال