به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ دیشب دوباره طی این چند ماه اخیر خبری تلخ در حوزه سینما در فضای مجازی منتشر شد که از قاچاق «شب داخلی دیوار» آخرین ساخته وحید جلیلوند در فضای نت خبر می داد؛ فیلمی درام و ملتهب با رگه هایی سیاسی که برای نخستین بار در هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم ونیز در ۸ سپتامبر ۲۰۲۲ در رقابت با فیلم های بخش اصلی به نمایش درآمد و توانست نامزد شیر طلایی ونیز شود.
البته طبیعی بود که جلیلوند «شب داخلی دیوار» را برای نخستین نمایش به جای فجر به ونیز ببرد؛ چرا که خاطره خوشی از این فستیوال دارد. دومین سینمایی او یعنی «بدون تاریخ بدون امضا» توانست شیر نقره ای بهترین کارگردانی بخش افق های ونیز را از آن خود کند و پیش تر اولین ساخته او «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» برنده جایزه فیپرشی ونیز (جایزه منتقدان بین المللی) شده بود.
هرچند جشنواره فیلم فجر نیز اقبال بلندی به ساخته های جلیلوند داشته است و او برای نخستین فیلم خود سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی فیلم اولی و برای دومین اثر خود باز دوباره سیمرغ بهترین کارگردانی را به دست آورد تا به همه ثابت کند که پشت این سیمرغ ها سابقه بیست ساله مستندسازی و تدوین گری نهفته است.
آخرین ساخته وحید جلیلوند در حوزه اکران داخلی به مانند فیلم های «برادران لیلا» سعید روستایی و «تفریق» مانی حقیقی، عاقبتی تلخ داشت و به دلیل عدم دریافت مجوزهای اکران داخلی، مجبور به اکران های خارجی در پلتفرم های بین المللی داشت و همین باعث شد تا نسخه با کیفیت این فیلم نیز بلافاصله سر از نت و فضای مجازی دربیاورد؛ هرچند برادران جلیلوند (در مقام کارگردان و تهیه کننده) با انتشار بیانیه ای اعلام رضایت خود را از تماشای این فیلم داشته اند.
نوید محمد زاده بازیگر اصلی این فیلم سینمایی است؛ او در نشست خبری این فیلم در ونیز درباره نقش «علی» که فرد نابینایی است، گفت:« تمام رویایی که از روز اول بازیگری داشتم را در «شب، داخلی، دیوار» دیدم. این نقش من را به نوید حقیقی نزدیکتر کرد. برای این نقش در دو ماه نزدیک هفده کیلو وزن کم کردم و هفت ماه با یک رژیم سخت حفظش کردم تمرینهای ندیدن زیادی داشتیم و از شروع فیلمبرداری فقط یک بار لوکیشن را دیدم. این فیلم باعث شد خانواده و دوستان و عشقم را بهتر ببینم و باعث شد به نوید حقیقی نزدیک تر بشوم.»
دیانا حبیبی، امیر آقایی، علیرضا کمالی و سعید داخ از دیگر بازیگران «شب داخلی دیوار» هستند که در خلاصه این فیلم آمده است:« اقدامِ خودکشیِ یک فرد نابینا به نام علی (نوید محمدزاده) توسط سرایدار خانهاش متوقف میشود؛ او بعداً به علی اطلاعاتی دربارهٔ زنی فراری به نام لیلا (دایانا حبیبی) میدهد که از دست مقامات فرار کرده و احتمالاً در جایی در ساختمان او پنهان شدهاست. لیلا که از صرع شدید رنج میبرد و در حالت هیستریک فزایندهای قرار دارد، بدون اطلاع علی، به خانهٔ او پناه بردهاست. با اینحال علی پس از کشف او متوجه میشود که لیلا یک مادر مجرد است و اخیراً در جریان تظاهرات کارگران در خارج از محل کارش در یک کارخانه با دستمزدی ناچیز شرکت داشته و در پی آن دستگیر شده و به داخل خودروی پلیس انداخته شدهاست؛ او در این جریان از پسر چهار سالهٔ خود جدا شده و در جستجوی اوست. لیلا و علی اکنون در فضایی محدود گرفتار شدهاند و تنها یکدیگر را برای بقا دارند.»
تا کمدیهای لوده هست، چرا فیلم اجتماعی؟!
وقتی فیلم سازانی که در حوزه اجتماعی آثار تاثیرگذاری می سازند، به مرور و به بهانه های متعدد خانه نشین می شوند و یا فیلم هایشان مجوز ساخت و یا اکران نمی گیرد، نتیجه این می شود که اکثر کارگردان ها ترجیح می دهند که به سمت ساخت آثار کمدی و با کمترین ریسک ساخت و نمایش بروند تا خودشان را درگیر ساخت آثاری با تم اجتماعی و سیاسی کنند و عاقبت همین می شود که پرفروش ترین فیلم های سینما، سهم کمدی سازانی می شود که با تیکه پرانی های جنسی و لوده بازی نه تنها پول و وقت تماشاگران سینما رابه جیب می زنند بلکه جوی ایجاد کرده اند که کارگردانی مانند کیانوش عیاری نیز تصمیم می گیرد به جای ساخت فیلم های اجتماعی دردمند، کمدی دارک و سخیفی مثل ویلای ساحلی بسازد تا با پول آن بتواند فیلم های جدی تری بسازد.
به نظر می رسد اهالی سازمان سینمایی باید با سعه صدر بیشتری با کارگردان های اجتماعی ساز برخورد کنند تا در بالا بردن ذائقه مخاطب و رشد سینمای ایران سهم بسزایی داشته باشند؛ قطعا سینماگران باشعور و خلاق ایران به همه خط قرمزهای نمایش آگاه اند و هیچ فیلمسازی دلش نمی خواهد که فیلمش مهر توقیف بخورد و یا کمتر فیلمساز وطنی ترجیح می دهد که فیلمش را صرفا در خارج از کشور به نمایش بگذارد و اتفاقا تمام ذوق و شوق یک فیلمساز، دیدن آن اثر در کنار تماشاگران داخلی و در سینماهای داخلی است چرا که اساسا این فیلم را برای آنها ساخته است و جای تاسف دارد که ریل سیاست گذاری های ما به سمت و سویی برود که جای فیلم سازان مهم این مملکت، خانه نشینی باشد!