به گزارش خبرنگار اقتصادی شبکه اطلاعرسانی راه دانا؛ ششمین نشست تخصصی باشگاه مدافعان اقتصاد مردمی با عنوان: «نقش نواحی نوآوری در گسترش اقتصاد مردمی» در تاریخ ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۲ در خانه اندیشهورزان به میزبانی باشگاه مدافعان اقتصاد مردمی، با حضور جمعی از اساتید و مدیران صاحبنظر حوزه اقتصاد و اکوسیستم نوآوری برگزار شد.
در ابتدای نشست، مهندس میثم مسعودیان به خلاصهای از ماهیت جشنواره مدافعان اقتصاد مردمی و فعالیتهای باشگاه همراهان پرداخت.
دبیر نشست و مدیر باشگاه مدافعان اقتصاد مردمی، جشنواره را حاصل تلاشی دانست که یک جمع علمی و دغدغهمند در سال 99 با هدف ایجاد یک حرکت اجتماعی در مردمی سازی اقتصاد انجام دادهاند.
وی ادامه داد راهبرد اصلی این نهاد، یافتن پدیدههای موفق اقتصادی بود که در لایه تقنین یا مدیریت اجرایی در رفع موانع مشارکت مردم شکلگرفته بود.
لذا در جریان شکلدهی و رشد این حرکت، در سال 1400 به تکمیل مدل مفهومی کار، مطالعه جوایز اجتماعی جهانی و مطالعه حرکتهای اجتماعی موثر پرداخته شد؛ همچنین طی دو سال اخیر حدود 100 پدیده موفق اقتصاد مردمی شناسایی شدهاند، که تعدادی از آنها به مرحله نهایی داوری راه یافتند. کمیته داوری پدیدهها یک جمع قوی متشکل از فرهیختگان، اساتید و خبرگان حوزههای مختلف است و ما به کمک کمیته داوری در سال گذشته از 4 نفر از مدیران تراز اقتصاد مردم نهاد تقدیر کردیم.
اما باشگاه مدافعان اقتصاد مردمی چیست؟ باشگاه، فضای همراهی کارشناسان، مدیران، فرهیختگان و خبرگان و دغدغهمندان با آرمان جشنواره یعنی مردمیسازی اقتصاد است. نشستهای تخصصی یک محفل گفتگوی علمی برای تبادل نظر حول ابعاد اقتصاد مردمی و از طرفی تجمیع استعدادهای انسانی دغدغهمند در حوزه اقتصاد است. در سال جاری ما نشستهای متنوعی برای درک بهتر مفاهیم و همچنین همراهسازی دغدغهمندان برگزار کردیم.
در این نشست قصد داریم به نقش نواحی نوآوری در مردمیسازی اقتصاد بپردازیم؛ یعنی در فضایی که در آن فرهیختگان چراغی را روشن کردهاند، قدر و سهم مشارکت مردم چگونه است؟!
حاضران در این نشست پس از توضیحات دبیر نشست، به بحث و گفتوگو حول محور «ایجاد همافزایی نوآورانه بین نیروهای اجتماعی» پرداختند.
در ابتدا مهندس حسین صابری «نوآوری» را هر ایده و خلاقیت جدیدی که منجر به تولید ثروت میشود، تعریف کرد و در ادامه این توضیح را ارائه داد که طرح و ایدهای که قابلیت تجاریسازی نداشته و یا مالک آن توان تجاریسازی نداشته باشد، هر چند واجد ارزش معنوی است، اما ارزش اقتصادی ندارد.
وی در ادامه به بیان تاریخچه پارک فناوری پردیس پرداخت. ایده پارک فناوری پردیس در مرکز همکاریهای تحول و پیشرفت ریاستجمهوری (دفتر همکاریهای فناوری سابق) در سال 79 مطرح شد. فضای فعالیت در آن مرکز اینگونه بود که به ایدههای جدید و خلاقانه میدان اجرایی کردن داده میشد. بسیاری از افرادی که الان نامشان در سپهر زیست بوم نوآوری کشور میدرخشد، درون این مرکز متولد شدند. ایده پارک فناوری نیز اولین بار در کشور در معاونت پژوهش و توسعه این مرکز مطرح گردید.
در زمان تأسیس پارک فناوری پردیس هیچ مزیت قانونی وجود نداشت. اصولاً اولینبار در سال 84 و در ماده 47 قانون برنامه چهارم توسعه، 4 مزیت مناطق آزاد به پارکهای فناوری تسری داده شد.
مشاور رئیس پارک فناوری پردیس در نسبت پارک فناوری پردیس و اقتصاد مردمی گفت: مدل طراحی، پیادهسازی و توسعه پارک فناوری پردیس کاملاً مبتنی بر توان مردم بود. از ابتدا متولیان به دنبال این ذهنیت نبودند که یک ساختار کاملاً دولتی ایجاد شود؛ ضمن اینکه نه آن موقع و نه الان، توان مالی دولت امکان این کار را ندارد. این پارک طراحی شد که مردم بتوانند در حوزه ثروتآفرینی از فناوری و نوآوری نقشآفرینی کنند.
وی در تشریح ادوار مختلف پارک فناوری پردیس گفت: ادوار مختلفی را برای این پارک متصور هستیم؛ تولد، رشد و بلوغ؛ پارک فناوری پردیس از یک جنبه در مرحله رشد و از یک نگاه، در مرحله بلوغ قرار دارد. این پارک ابتدا با 20 هکتار شروع کرد و در حال حاضر با یک فضای تقریبی 500 هکتاری در حال تبدیل شدن به یک منطقه نوآوری قرار دارد. داستان رشد و پیشرفت در این پارک ادامه دارد و این امکان پذیر نبود، مگر با بکارگیری توان و نقش آفرینی اقشار مختلف مردم اعم از متخصصین و مردم عادی. الان تقریباً 7000 نفر از متخصصان و نیروهای مردمی در قالب حدوداً 400 شرکت در پارک مستقر و مشغول فعالیت هستند؛ تقسیم بندی این شرکتها عبارت است از: نوپا، کوچک، در حال رشد، رشد یافته؛ پارک جمع اینها را بهعنوان یک اکوسیستم نوآوری در خود جای داده است.
سخنران دوم دکتر کمال محمدی در تشریح برنامههای مرکز همکاریها گفت: یکی از برنامههای مرکز همکاریهای تحول و پیشرفت ریاستجمهوری بهمنظور توسعه و پیشرفت کشور علاوه بر بررسی، مطالعه و رصد تجربه کشورهای دیگر و تبدیل آنها به پیشنهاد و سیاست و متقاعدسازی دیگران، کمک به ایجاد الگوهای عملی بوده است. یعنی عملاً کمک نموده است تا نمونهای از آنچه موردنظر و مطلوب است ایجاد شود و نشان داده شود که این کار شدنی است.
بهعنوانمثال برایآنکه برنامهریزی و توسعه یک فناوری راهبردی در کشور انجام شود، ستاد فناوری نانو را ایجاد نمود تا نهاد و ساختاری بهعنوان متولی، نقش مؤثری را برای توسعه یک فناوری محوری در کشور بر عهده داشته و پاسخگو باشد. تجربه عملکرد موفق ستاد نانو باعث شد بعدها ستادهای مختلفی بهمنظور پرداختن به فناوریهای راهبردی ایجاد شوند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد؛ برای توسعه نوآوری و فناوری، تأمین منابع مالی موردنیاز بود. درگذشته برای تأمین منابع مالی نمیشد سراغ بانکها رفت، چون سبقه و محل مصرف وامهای آنها برای فناوری و نوآوری تعریف نشده بود. ازاینرو مرکز همکاریها ایده ایجاد صندوقهای پژوهش و فناوری و ریسکپذیر را مطرح و تعدادی را راهاندازی کرد و امروز شاهد ایجاد تعداد زیادی از این نوع صندوقها و نقشآفرینی موفق آنها در کشور هستیم.
همچنین در مقطعی مرکز به این نتیجه رسید که باید اتاقهای فکر در دانشگاهها ایجاد شود و به جوانان خوشفکر و فرهیخته برای اظهارنظر میدان داده شود، لذا دفتر مطالعات تکنولوژی شریف با حمایتهای مرکز ایجاد شد و بعدها در دانشگاههای دیگر بسط پیدا کرد و سرآغازی شد برای ایجاد اتاقهای فکر که بحمدالله در جایجای کشور و بخصوص در دانشگاهها ایجاد شده است.
عضو شورای شبکه فنبازار ملی ایران، با توصیف عملکرد مرکز بهعنوان مجموعهای باانگیزه و آرمانگرا برای پیشرفت و توسعه کشور به یکی دیگر از کارهای مرکز که ایجاد و راهاندازی پارک فناوری پردیس بود اشاره نمود. مرکز به این نتیجه رسیده بود که با ایجاد پارک فناوری پردیس زمینه گرد همآیی و اجماع فناوران کارآفرین، صنعتگران، دانشگاهیان، ایرانیان مقیم خارج و دولت فراهم خواهد شد و همافزایی برای عملی نمودن طرحهای فناورانه و تجاریسازی آنها اتفاق خواهد افتاد.
باور و روش مدیریت پارک فناوری پردیس که موفقترین پارک فناوری کشور است بهگونهای بوده است که ستادی با حداقل نیروی انسانی داشته باشد و عمده اقدامات توسط خود مردم انجام شود. ایجاد شبکه فنبازار ملی ایران و بهکارگیری کارگزاران واسط بین عرضه و تقاضای فناوری از نمونههای پیشبرد فعالیتهای زیستبوم فناوری و نوآوری توسط مردم است.
وی در پایان سخنانش گفت: یکی از اصلیترین عوامل توسعه و پیشرفت کشور، وجود ارزشمند فناوران باانگیزه، متخصص، خودجوش، باانرژی و دارای توان مدیریتی است، لذا بسیاری از فناوریهایی که امروزه در کشور به سطح بالایی رسیده و محصولات و خدمات آن به دیگر کشورها صادر میشوند حاصل کار این فناوران هستند.
باید توسعه و پیشرفت کشور نیز به کمک خود مردم انجام شود و این رویکرد، پاسخ قطعی خواهد داد و اگر به آن توجه کنیم، آینده خوب و روشنی برای کشور و مردم عزیزمان رقم خواهد خورد.
دکتر سید حمزه حسنی در تبیین مفهوم ناحیه نوآوری گفت: ما با یک الگوی جدیدی از اکوسیستمهای نوآوری مواجه هستیم که امروزه تحت عنوان «ناحیه» شناخته میشود. در دنیا یک سیر تطوری در اکوسیستمهای نوآوری میبینیم. مثلاً شهرکهای صنعتی و پارکهای علم و فناوری در ادامه یک مسیر بلوغ هستند. یکی از آخرین نسخههایی که در دنیادیده میشود و دولتها خیلی در ابتدای کار درگیری آن نبودند، بحثهای ناحیه نوآوری است. در اطراف دانشگاهها و بیمارستانها یک کلونی از شرکتها، از بازیگران نوآوری مرتبط با آن هسته مرکزی شکل میگیرد. در ایران هم این اتفاق در اطراف دانشگاه شریف و علم و صنعت و تهران شکلگرفته است.
وی ایده اصلی ناحیه را این دانست که؛ فضای ظهور نوآوری بستر شهر هست. چون در شهر فرصت تلاقی افراد و ظرفیتها بیشتر هست و بیزینسهای چندرشتهای شکل میگیرد و نفس تجمع شرکتهای یک فرصت ایجاد میکند. نواحی نوآوری، یک نسل جدید از اکوسیستم و نسل جدید پارکهاست. نواحی نوآوری مثل پارکها نیستند که دیوار دورشان کشیده باشند، بلکه در بطن شهر هستند. اولین نواحی نوآوری در سیلیکونولی در نیویورک بدون برنامهریزی دولتی شکل گرفت و الگوهای به ستون و بارسلونا هم همین بوده و دولت حمایت کرده، اما در ایجاد آن نقش نداشته است. نواحی نوآوری از دل یک ناحیهای جوشیده که در قلب آن یک دانشگاه، بیمارستان یا شرکت فناور وجود داشته است.
نماینده سابق معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری در بومیسازی اقلام راهبردی در تعریف نواحی نوآوری و فناوری گفت: مکانهایی که مجموعهای از داراییها را با هم تلفیق میکند، یعنی مکانی که در آن سکونت و آموزش و بیزینس همه با هم اتفاق میافتد و مجموعهای از افراد که کارآفرین هستند دور هم جمع میشوند. از ویژگیهای ناحیه نوآوری این است که در بافت متراکم شهری است. در آن فضاهای چندمنظوره زیاد است. یک مؤسسه مثل دانشگاه در محوریت آن قرار دارد. یک طیف وسیعی از بازیگران آنجا جمع شدهاند. تأکید بر عوامل نرم است تا سخت، یعنی بهجای ایجاد زیرساخت دنبال ایجاد عوامل نرم مثل نهادسازی و تجربههای مشترک و تشکلها و انجمنها و همکاریهایی ازایندست است.
وی در مقایسه بین ناحیه نوآوری با پارک و خوشه خاطرنشان کرد؛ به لحاظ دسترسی در یک خوشه یا شهرک صنعتی چون ممکن است بیرون از شهر باشد رفتوآمد با خودرو هست؛ اما در ناحیه رفتوآمد با دوچرخه هست. سیاستگذاری در خوشه از بالابهپایین هست و دولت آن را ایجاد میکند؛ اما در ناحیه عمدتاً مشارکتی است. بازیگران در ناحیه عمدتاً دانشگاهها و بعضاً نهادهای دولتی هستند. اصلیترین بازیگران در ناحیه فناورها یعنی خروجیهای دانشگاه هستند.
دکتر حسنی در تشریح کارکردهای ناحیه نوآوری گفت؛ ناحیه باید ریسک زدایی و مکانسازی بکند، اجتماع نوآوری ایجاد بکند. اصلیترین هدف یک ناحیه نوآوری ایجاد یک اجتماع نوآوری است بهجای ایجاد زیرساخت. این اجتماع باید در حالت بالغ بتواند بینالمللیسازی بکند.
وی با تأکید بر توانمندسازی مردم محلی و تأکید بر استفاده حداکثر از همه چیز ارتباط یک ناحیه نوآوری و یک اقتصاد مردمی بیشتر قابلفهم است. نقش دولت بهعنوان حامی و تسهیلکننده و تأمین مالی که مسیرها و خوشههایی که شکلگرفته را حمایت کند، هست. نوآوری در این نواحی یک جنس عمومی و همگانی دارد و میتواند افراد مختلف را به هم وصل میکند.
دکتر مجتبی جباری پور در تبیین کارکرد پارک فناوری پردیس گفت: پارک فناوری پردیس یک نوع کارآفرینی اجتماعی است. در کارآفرینی اجتماعی ما به دنبال حل یک مسئله اجتماعی هستیم. مسئلهای که پارک فناوری به دنبال حل آن بود خلأ توسعه فناوری و نوآوری در کنار توسعه علمی و صنعتی کشور در دهههای گذشته بوده است.
در ناحیه نوآوری، معمولاً یک دانشگاه شروعکننده توسعه یک ناحیه است، اما در پارک فناوری پردیس شروعکننده از سمت یک پارک بوده؛ یعنی یک پارکی بوده که منشأ ایجاد یک ناحیه شده است که در کنارش دانشگاهها هم ایجاد میشوند. مجموعههای کارگاهی و آزمایشگاهی حول پارک در حال شکلگیری است. پارک محل تلاقی کارکردهای دولت و دانشگاه و صنعت است. توسعه پارک فناوری پردیس به سمت ایجاد محلی برای زندگی در کنار کار برای نخبگان پیش میرود و ما بهصورت هدفمند در حال شکلدادن ابعاد مختلف زندگی در محیط اجتماعی پارک هستیم. طور یکه پارک محلی برای زندگی در کنار کار بشود.
معاون توسعه نوآوری پارک فناوری پردیس در ادامه افزود: پارک چند گفتمان را جمع کرده؛ گفتمان دانشگاه که گفتمان پژوهش و آموزش و مباحث علمی و آزمایشگاهی است. گفتمان صنعت که تولید انبوه همراه با مباحث مدل کسبوکار و عدد و رقمهای مالی و اقتصادی سروکار دارد. گفتمان دولت که مرتبط با مباحث سیاستگذاری و حکمرانی و ضوابط و مالیات و.. هست. همه اینها در کنار هم وقتی جمع میشوند، و پارک را بهعنوان یک پلتفرم فعالیت ذینفعان و بازیگران مختلف که هدفشان توسعه فناوری و نوآوری و ثروتآفرینی از دانش است شکل میدهند.
موسی شیرالی در تبیین پیشرانهای غالب در جامعه گفت: برای نمونه در مطالعة نقاط تحول نظامهای سلامت ما مشاهده میکنیم که پیشرانهای تربیت پزشک موردنیاز جامعه در طول تاریخ یا دولتها بودهاند، یا نخبگان و اصناف تخصصی و یا مردم. در یونان آکادمیها یعنی همان اصناف تخصصی، پزشکی را تدریس میکردند. در چین خانوادههایی از درون مردم، پزشک تربیت میکردند و در ایران دولت تربیت و تأمین پزشک موردنیاز جامعه را بر عهده داشت.
در ناحیه نوآوری هم ما میتوانیم هر سه پیشران جامعه را در مسیر نوآوری بهصورت همزمان و حساب شده فعال کنیم، به این شرط که تکلیفمان مشخص باشد محوریت نوآوری را بیشتر به کدام بخش پیشران جامعه از دولت، صنف یا مردم میخواهیم بسپاریم؛ چرا که مسیر هدایت و فعالکردن هر کدام از این سه باهم متفاوت است.
در ایده «زیست شهر»، مردممحور این سهگانه هستند و فعالکردن آنها از طریق این پروژه پیگیری میشود.
مدیر اندیشکده سلامت انسانها و ارتقای سیستمهای سلامت (اساس) و کارشناس ارشد ابرپروژه زیست شهر مولد در پایان گفت: باید تلاش شود تا نواحی نوآوری را خانواده بنیان کنیم و 25 میلیون خانواده کشورمان را پای کار بیاوریم. چون مردم میتوانند محوریت تحول و نوآوری باشند و در این مسیر باید تلاش کنیم که دولت و متخصصین یاریگرانه حامی و پشتیبان مردم باشند.
دکتر علی ممهوری عضو انجمن علمی پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد ایران و عضو مرکز توسعه تجارت پارک پردیس، پارکهای فناوری را یکی از شاخصههای مهم توسعه پایدار و تولید ثروت معرفی کرد و گفت: از مهمترین ویژگیهای پارکهای علم و فناوری، بهرهگیری از مدیران شایسته و بالیاقت است که در کمتر جایی مدیران مجربی مثل مدیران پارکها هستند! این موقعیت در برنامهریزی و مدیریت، سبب میشود پارک مسئله روز خیلی سیاستها و دولتها باشد. همچنین، اگر ما بیانیه گام دوم را سرلوحه کار خودمان قرار دهیم، در مقابل آثار مخرب و مبتلا به پارکهای کشورهای غربزده ایمنی پیدا میکنیم. وی همچنین خاطرنشان کرد یکی از بنیادیترین مختصههای مردمیسازی نواحی نوآوری و مناطق همبسته آن باور مدیران به ظرفیت مردم است.
دکتر نجمالدین یزدی پژوهشگر ارشد پژوهشکده سیاستگذاری شریف، ناحیه نوآوری را یکی از جدیدترین و پهناورترین موجودیتهای نوآوری دانسته و گفت: بیشتر نواحی نوآوری بهصورت ارگانیک و حول یک مجموعه محوری همانند شرکت یا دانشگاه شکل میگیرند. در تعریف ناحیه نوآوری، باید شاهد شکلگیری اجتماع نوآوری باشیم و لازمه اجتماع نوآوری این هست که تعاملات اجتماعی شکل بگیرد. بااینوجود در بسیاری از نمونهها در سطح جهان و نیز ایران، مجاورت جغرافیایی موجب برهمکنش ویژه و مضاعفی بین بازیگران مستقر در نواحی نوآوری نشده است که تا حد زیادی ناشی از نوپا بودن این برساخت نوآوری در این نقاط است. ماهیت ناحیه این هست که مجاورت جغرافیایی منجر به نوآوریها و همافزاییهایی بشود که اگر مجاورت نبود شکل نمیگرفت.
وی گفت ناحیه نوآوری متفاوت از رقابتی است که اکنون بین دانشگاهها رخداده و فارغ از توانمندیها و ظرفیتها و تاریخچه توسعه زیستبوم نوآوری خود، به دنبال توسعه شتابزده، تقلید گونه و بدون توجه به عقبه خود در حوزه نوآوری هستند. طراحی نوآوری باید موجب همافزایی و ارتقای تعاملات اجتماعی میان شرکتهای دانشبنیان مستقر و نوآوران فعال در این نواحی باشد و حتی موجب تعاملات بخشهای صنعتی و فناورانه ظاهراً نامتجانس بگردد.
قائممقام اندیشکده صنعت و توسعه پایدار پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف در آخر خاطرنشان کرد الان نواحی نوآوری نخبگان محور هست مثل همان الگویی که در دنیا کار شده است. اگر بخواهیم مردم نقش داشته باشند دو حالت قابلتصور است: یکی اینکه مردم در سمت عرضه موردتوجه قرار میگیرند؛ بدین صورت که ناحیه نوآوری میتواند سراغ فناوریهای موردنیاز برای تولیدات مردمی، کارگاهی و کوچکمقیاس برود که مردم را در تولید و نوآوری توانمند کند، در سمت تقاضا نیز نواحی نوآوری میتوانند به نوآوریهای اجتماعی بیندیشند که مسائل مردم و جامعه را حل میکنند.
در ادامه نشست، دکتر مصطفی غفاری، از زاویه کلانتری، مسئله را تبیین کرد: نکته کلیتری در این جا وجود دارد و آن بُعد داراییها و ارزشهای کلیدی شامل داراییهای نرم (یا بهاصطلاح Soft Assets) و داراییهای سخت (یا بهاصطلاح Hard Assets) است.
محقق حوزه پارکهای فناوری نوین و مناطق نوآوری تشریح دیدگاههای خود افزود سابقبراین در محیطهای نوآورانه، اقتصاد مهمترین مرکز توجه بود و مباحث، عموماً به داراییهای سخت منتهی میشد؛ لیکن اگر به سیر تطور زیستبومهای فناوری و نوآوری توجه کنیم، درمییابیم که در گذر از حرکت روبهرشد این فضا که از شهرکهای صنعتی آغاز میشود و به مفاهیم جدیدتر مانند نواحی نوآوری و مناطق نوآوری میرسد، مباحث اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار میشوند. در حقیقت در مدلهای جدید، مفهوم «مردم» موردتوجه جدی دنیا قرار گرفته و لذا توجه به بعد تعاملات اجتماعی از جایگاه ویژهای برخوردار شده است. در مجموع، در جدیدترین الگو یعنی مناطق نوآوری، پیوستهای فرهنگی - اجتماعی امری ضروری قلمداد میشود و در فرایندهای تولید مدل مناطق نوآوری، از یک مثلث نوآوری شامل دانشگاه، دولت و صنعت، به یک مارپیچ چهارگانه رسیدهایم که ضلع مکمل و البته محوری آن، همان جامعه و مردم است.